با اینکه او یک ایرانی بود ولی جای جای لبنان، او را میشناسد. از شیعه و
سنّی گرفته تا مسیحی و دروزی، از وی به بزرگی و طهارت نفس یاد میکنند، تو
گویی هر چه صفت پاک بوده از جدّش رسول خدا (ص) گرفته است.
علیاصغر عطاران طوسی
با اینکه او یک ایرانی بود ولی جای جای لبنان، او را میشناسد. از شیعه و سنّی گرفته تا مسیحی و دروزی، از وی به بزرگی و طهارت نفس یاد میکنند، تو گویی هر چه صفت پاک بوده از جدّش رسول خدا (ص) گرفته است. تواضع و فروتنی، صبر و پایداری، اخلاص و صفا، همّت و پشتکار، دلیری و مردانگی، رحمت و عطوفت، بصیرت و اندیشه نافذ، سعه صدر و گشاده رویی، تحمّل مخالفان و بلکه نیکی و خدمت به آنان، و...
اینها، تنها بخشی از ویژگیهای ذاتی امام موسی صدر بود که برای هریک از آنها، صدها نمونه رفتاری و خاطرات بیاد ماندنی برجا مانده است.
عامل سربلندی و اقتدار شیعه
در واقع باید اذعان نمود، شیعه و سربلندی امروز او در لبنان، مرهون تلاش و جنبش اوست و مقاومت مبارک اسلامی لبنان به رهبری قائد برجسته عربی ـ سید حسن نصرالله ـ که در اوج عزّت و اقتدار تاریخی خویش به سر میبرد، در امتداد حرکت اصولی و زیرکانه اوست.
امروز کیست که نداند پایه گذاری حرکت جنبش محرومان در لبنان که به «حرکت امل» موسوم است ـ و در ادامه آن، زایش و شکوفایی شجره طیبه حزب الله و گردانهای مقاومت در آن دیار ـ حاصل نگاه نافذ و دور اندیشی کم نظیر او و جمعی از یاران و همراهانش به ویژه مرحوم شهید دکتر چمران است.
بنیانگذار مجلس شیعیان لبنان
جایگاه والای او در مسئولیت خطیر و نوپای ریاست مجلس شیعیان لبنان ـ به عنوان مؤسس و پایهگذار آن در دورهای که دیگر اقوام و مذاهب دارای مجالس رسمی بودند ـ فرصت خدمت بیدریغ به شیعه و تقویت زمینههای مشارکت آنان در عرصه تصمیم گیری سیاسی کشور ـ همزمان با ایجاد همگرایی میان رهبران مذاهب و ادیان گوناگون در لبنان و نهادینه سازی روح همزیستی مسالمت آمیز در میان پیروان ادیان در آن کشور ـ را فراهم ساخت.
اندیشه فرا قومی و فراجناحی
اما او در اینجایگاه، کمترین ردّپایی از ریاست طلبی، سودجویی، و فرصت طلبیهای معمول در میان رهبران سایر فرقهها، برجای نگذاشت. گفتهها و شنیدهها حاکی از آنست که او نه تنها از این فرصت، بهره گیری فرقهای و یا شخصی نکرد که به عکس، حمایت او از تمامی ایدهها و اندیشههای متضادّ، زبانزد بود و چتر گذشت و بخشش او بر سر همگان از مخالفان مسیحی و سنّی وی ـ که اندک هم نبودند ـ تا عالمان و بزرگان شیعه سایه افکن بود.
و این در حالی است که مرز مخالفتها و دشمنیها با او، تا حدّ هتک حرمت، ترور شخصیت و حذف فیزیکی او پیش رفت.
گذشت، تحمّل و سعه صدر در برابر مخالفان
مرحوم آیت الله احمدی میانجی از علما و اساتید برجسته حوزه علمیه قم در تجلیل از امام موسی صدر و شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی، و در مقام بیان تشابه شخصیتی میان آن دو بزرگوار میفرمودند: در میان بزرگان ما کسانی به حقّ نزدیکتر بودند که حجم دشمنیها بر علیه آنان افزونتر بود.
امام صدر به رغم برخورداری از تمامی لوازم مقبولیت ومشروعیت و قدرت در کشور لبنان، هرگز مخالفان خود را به زندان نینداخت، نه تنها هرگز میدان فعالیت آنان را محدود نساخت. نه تنها هرگز حرمت و کرامت آنان را مورد تعرض قرار نداد، و نه تنها هرگز مردم و دوستداران خود را علیه آنان تحریک نکرد، بلکه هر قدر دشمنی آنها شدت مییافت، مهر و محبتش به آنان فزونی مییافت.
«کامل اسعد» آخرین زعیم فئودالیسم سنتی شیعه در لبنان از روز ورود امام صدر به آن کشور تا روز ربوده شدن در سال ۱۳۵۷ با تمام قوا علیه ایشان مبارزه کرد. موسی صدر در تظاهرات عظیم سالهای ۱۳۴۵، ۱۳۴۹ و ۱۳۵۴ که در شهرهای صور، بیروت و بعلبک به راه افتاد، به راحتی میتوانست احساسات مردم را چنان بسیج کند تا با سردادن شعارهایی علیه این عنصر، وی را برای همیشه به گوشه انزوا براند، اما او اگرچه در این راه از شیطنتهای این شخص، رنج فراوان کشید، ولی هرگز وی را سرکوب نکرد و هیچگاه در صدد بیرون راندن وی از صحنه فعالیت برنیامد.
در انتخابات سال ۱۹۷۰ که کامل اسعد با رأیی شکننده به پارلمان راه یافت، نه تنها شیعیان جنوب را از رأی دادن به اسعد منع نکرد، بلکه نمایندگان مسلمان و مسیحی پارلمان را نیز که اغلب از دوستداران ایشان بودند، از انتخاب اسعد به ریاست پارلمان برحذر نداشت.
نمونهای دیگر از این سعه صدر، و روح بلند را در برخورد ایشان با تلاشهای تخریبی مرحوم شیخ حسین خطیب ـ رئیس اسبق محاکم شرع جعفری لبنان ـ میبینیم. او در حالی همپای دیگر مخالفان امام صدر برای کنار گذاشتن ایشان از رهبری طایفه شیعه تلاش نمود، که امام، شخص سلیمان فرنجیه رئیس جمهور وقت را جهت تمدید دوران ریاست خطیب بر محاکم فوق الذکر، تحت فشار قرار داده بود. مرحوم خطیب سالها بعد در مناسبتی اظهار داشته بود: «هر قدر دشمنی ما علیه این مرد بیشتر گردید، محبت ایشان به ما افزونتر شد».
سلیمان فرنجیه رئیس جمهور اسبق لبنان به هنگام انتخابات سال ۱۳۵۴ مجلس اعلای اسلامی شیعیان، دشمنیهای خود علیه امام صدر را به اوج رساند و در تبانی با زعمای فئودال، سفارتخانههای ایران و اسرائیل مجدانه تلاش کرد تا از انتخابات مجدد امام صدر به رهبری طایفه شیعه جلوگیری کند. وقتی وی در روز پس از پیروزی قاطع امام صدر در قالب حرکتی تشریفاتی، شرمسارانه به دیدن ایشان شتافت، آن بزرگوار با بازو انداختن در بازوی وی و با استقبالی بسیار گرم و رفتاری بسیار پر مهر و عاطفه، به زیباترین وجه نشان داد که برای حفظ آرامش و ثبات یک جامعه، انسانها باید بتوانند از حق خود گذشت کنند، تلخیها را به فراموشی بسپارند، و حتی با سرسختترین مخالفان خود، فصلی جدید از مناسبات سازنده را بگشایند.
خضوع در برابر عظمت او
علامه شیخ باقر شریف قرشی از عالمان و نویسندگان برجسته جهان عرب ـ که بیش از ۷۰ جلد تألیف در خصوص امامان معصوم شیعه نگاشته است ـ در جمع خاطرات خویش، سرگذشت برخورد مرحوم علامه شیخ محمدجواد مغنیه ـ از عالمان برجسته لبنان و در عین حال از مخالفان سرسخت امام موسی صدر ـ با امام صدر را که خود از زبان مرحوم مغنیه شنیده بود، برای من (نویسنده) چنین نقل میفرمودند: «شیخ مغنیه میگفت: بر اثر جوسازیهایی که در سطح کشور و حتی در محیط منزلمان بر علیه موسی صدر صورت گرفته بود، در نشستی با حضور ریاست جمهور، نخست وزیر، رئیس مجلس لبنان، و رؤسا و رهبران فرقهها، مذاهب و ادیان آن کشور ـ که امام موسی صدر نیز به عنوان رهبر شیعیان لبنان حضور داشت ـ تریبون را در دست گرفته و با صراحت تمام، از حضور موسی صدر در لبنان اظهار تأسف نمودم و در یک سخن گفتم: اگر میخواهید لبنان، آرامش، آسایش و امنیت و صلح را به روی خود ببیند، ناگزیر از اخراج موسی صدر از خاک لبنان هستید». علامه مغنیه ادامه میدهد: «هیچ تعبیر نادرستی نبود که یاد داشته باشم و در آن مجلس در حقّ امام موسی صدر نگویم. به هر تقدیر سخنان من پایان یافت و نوبت به امام موسی صدر رسید. او سخنانش را با تجلیل کم نظیر از من آغاز کرد و ادامه داد: اگر میخواهید عزّت، کرامت را در این کشور احیا کنید و دانش دوستی و تکریم بزرگان و فرهیختگان را به ملّت بیاموزید، باید تصویر علامه شیخ محمد جواد مغنیه را در قاب طلا بگیرید و در هر کوی و برزن، نصب نمایید. ما همگی مرهون شیخ جواد مغنیه هستیم».
شیخ مغنیه میگوید: «بزرگی، سعه صدر، گذشت و تواضع امام، مرا در آن مجلس آب کرد و تمام وجودم را شرمندگی و خجالت فرا گرفت، بدون هیچ تأخیر و بیاختیار، تریبون را در دست گرفته و گفتم: من در برابر این کوه عظمت و صبر، و اسوه تواضع و فروتنی، سر کُرنش فرود میآورم و در حضور شما بزرگان و شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی، با او بیعت میکنم».
آری امام موسی صدر به رغم در اختیار داشتن همه ابزار قدرت و علی رغم برخورداری از حمایت مردم و تأییدات مراجع قم و نجف، نه تنها هرگز از قدرت، مشروعیت و حتی مقبولیت خود برای محدود ساختن علامه مغنیه استفاده نکرد، بلکه با در آغوش کشیدن ایشان در یکی از مساجد شهر نبطیه و با اقتدا به ایشان در مسجدی دیگر در بیروت، الگویی از سعه صدر و مدارای یک رهبر اسلامی را با مخالفین خود برجای نهاد.
او همواره احساس همدلی خویش با مخالفان فکری، عقیدتی و سیاسیاش را چنین ابراز مینمود: «من با زبانم با شما سخن میگویم و با قلبم حرفهای شما را میشنوم».
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.