«حورا صدر»، دختر امام موسی صدر، که در زمان ربوده شدن پدرش در سال ١٣۵٧
پانزده سال داشت، در بیست و هشتمین سالگرد ربوده شدن این روحانی اظهار
داشت: «امام موسی صدر در هر شرایطی مخالف جنگ داخلی لبنان بودند و برای
توقف جنگ لبنان و جلوگیری از خونریزی و برادرکشی بسیار تلاش کردند؛ جنگی که
از سال ٧۵ شروع شده بود. خودشان میگفتند من دهها بار برای رسیدن به
آتشبس تلاش کردم.»
«حورا صدر» که به گفته خود در سالهای اخیر تمام درخواستهای گفتوگو با رسانههای مختلف درباره پدرش را رد کرده است، در آستانهٔ سالروز ربوده شدن امام موسی صدر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گفت: «دو بار کنفرانس کشورهای عربی با تلاش ایشان برگزار شد؛ یکی در ریاض و دیگری در قاهره. ایشان سران عرب را دور هم جمع کردند تا جنگ داخلی را متوقف کنند.»
وی با اشاره به تلاشهای امام صدر برای پایان دادن به جنگ لبنان خاطرنشان کرد: «در سال ٧٨ اسراییل بخشی از زمینهای لبنان را اشغال کرد. امام صدر دیدار با سران کشورهای منطقه را برای پایاندادن به جنگ موثر میدانستند، از این رو به کشورهای مختلف عربی سفر کردند. در این رابطه، سفری به الجزایر کردند- بومدین درآن زمان رییسجمهور الجزایر بود- شرایط لبنان را برای بومدین توضیح میدهند و عواقب جنگ داخلی و خطر تقسیم لبنان را گوشزد میکنند. بومدین و مسوولان الجزایر پیشنهاد میکنند که چرا به قذافی این توضیحات را نمیدهید، چون قذافی دخالت مستقیم در جنگ لبنان داشت و بسیار تاثیرگذار بود. ایشان میگویند من رابطهٔ خوشی با قذافی ندارم. یک بار که به لیبی رفته بودم تا در کنفرانسی شرکت کنم در جلسهای بحثی پیش آمد و قذافی ناراحت شد و کلاهش را روی صورتش گذاشت و خود را به خواب زد. گویا امام موسی صدر هم بلند میشوند و جلسه را ترک میکنند. اما نهایتا امام صدر به بومدین میگویند در عین اینکه رابطه خوبی با قذافی ندارم برای لبنان و توقف جنگ، حاضرم این سفر را انجام دهم.»
وی ادامه داد: «پس از بازگشت امام صدر به لبنان، سفارت لیبی در لبنان این سفر را برنامهریزی میکند. امام ٢۵ اوت ١٩٧٨ به همراه شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین که رییس یکی از خبرگزاریهای لبنان است و قرار بود اخبار سفر را پوشش دهد، وارد لیبی میشوند. به محض اینکه وارد لیبی میشوند دیگر هیچکس نمیتواند از خارج لیبی با آنها تماس بگیرد، در ۵ روز اول اقامتشان با لبنانیهایی در هتل بودند دیدارهایی داشتند، ولی تماس با خارج نداشتند، نه با خانواده، نه مجلس شیعیان و نه دوستانشان.»
حورا صدر گفت: «یکی از رادیوهای لیبی در همین ۵ روز مصاحبهای با ایشان کرده بود اما از پخش آن جلوگیری میشود. در ۵ روزی که آنجا بودند هیچ خبری از حضور ایشان پخش نمیشود، در حالی که دیدار ایشان کاملا رسمی بود.»
دختر امام موسی صدر افزود: «روز ٣١ اوت برخی از لبنانیهایی که در هتل یادشده اقامت داشتند، از امام و همراهانشان که مقابل در ورودی هتل سوار ماشین تشریفات میشدند سوال میکنند به کجا میروید که میگویند ساعت یک و نیم بعد از ظهر وقت ملاقات با قذافی برای ما گذاشتهاند، برای دیدار به آنجا میرویم. البته این دیدار چندین بار از سوی قذافی لغو شده بود، شیوه قذافی برای ملاقاتهایش اینگونه بوده است. پس از ترک هتل در آن روز برای آن دیدار، دیگر کسی آنها را نمیبیند و امام صدر و دو همراهش اینگونه ربوده شدند.
وی ادامه داد: لیبی در ابتدا نسبت به این مساله بیتفاوت بود، اما پس از آنکه مساله مطرح شد و خبرگزاریها، خبر آن را مخابره کردند و مجامع بینالمللی از حادثه آگاه شدند، مجبور شد در تاریخ ١٧ / ٩ / ١٩٧٨ (٢۶شهریور ١٣۵٧) بیانیهای رسمی در این باره صادر کند. این بیانیه دربردارنده تناقضات بسیاری بود، از جمله اینکه ادعا شده بود امام صدر «از لیبی بارها دیدار کرده بود»؛ در حالی که امام تنها در اوت ١٩٧۵ (مرداد١٣۵۴) و آن هم برای شرکت در همایش اندیشه اسلامی به لیبی سفر کرده بود، ولی در همان روز مجلس اعلای شیعیان تاکید کرد اخباری در اختیار دارد که نشان میدهد امام موسی صدر و دو همراهش در لیبی به سر میبرند و لیبی را به قصد رم (آنگونه که ادعا شده بود) ترک نکردهاند.»
صدر افزود: «از جمله بازیهایی که لیبی در این میان به آن متوسل شد، این بود که دو نفر را به جای امام موسی صدر و شیخ محمد یعقوب با روادید و گذرنامههای مخدوش راهی هتل «هالیدیاین» ایتالیا کرد و آن دو نفر نیز پس از پرکردن فرمهای هتل و ده دقیقه اقامت در اطاق، هتل را ترک میکنند و دیگر دیده نمیشوند. احکام دادگاههای ایتالیا، تحقیقات دستگاه امنیتی ایتالیا و تحقیقات هیات امنیتی سیاسی لبنان، همگی ثابت میکنند که این دو شخص متقلبند و اسناد آنها دستکاری شده است.»
دختر امام موسی صدر در ادامه اظهار داشت: «هیچ کدام از آن دو نفر، لباس روحانیت به تن نداشتند. (علی رغم عادت امام موسی صدر و شیخ محمد یعقوب که همیشه و در همه جا با لباس حضور پیدا میکردند.) طبق اظهارات کارکنان هتل، چهره و قامت آنان نیز با امام و شیخ محمد یعقوب مطابقت نداشته است و جالبتر اینکه آن دو نفر حتی نامهای موسی صدر و محمد یعقوب را با غلط املایی در فرمهای هتل نوشتهاند.»
صدر افزود: «ادعاهای جعلی لیبی ثابت کرد که عملا آنها در قضیه مقصرند. جمعیت بزرگی به دعوت مجلس اعلای شیعیان در ٢١ / ٩ / ١٩٧٨ (٣٠شهریور ١٣۵٧) به سمت دمشق به راه افتاد. شعار اصلی آنها این بود که «امام کجاستای اعراب؟!» «ای عرب! اینگونه مهمان نوازی میکنی؟!» در دمشق نیز کنفرانس سران جبهه پایداری برقرار بود، از همین رو، مجلس اعلای شیعیان لبنان از مردم خواست تا به سمت دمشق راهپیمایی کنند و فریاد خود را به گوش سران عرب برسانند. در این راهپیمایی کمسابقه بیش از ۶هزار اتومبیل به سوی دمشق راه افتادند، اما قذافی در دمشق برای هیات علمای لبنان همان سخنان بیاساس را تکرار کرده بود.»
حورا صدر گفت: «٢٨ سال گذشته است. نقش قذافی و لیبی در ربودهشدن امام صدر مشخص شده است، آن موقع قذافی به عنوان رهبر پیشرو و ضد صهیونیستی تبلیغ میشد، ولی امروز نقش او در منطقه روشن شده است و چند روز دیگر میخواهد رابطهاش را با اسراییل برقرار کند، با آمریکا هم مشکلش را حل کرده است.»
وی ادامه داد: «بلافاصله پس از ربودن امام صدر، هیات امنیتی لبنان و پلیس ایتالیا تحقیقات گستردهای انجام دادند و از کارکنان و پلیس فرودگاه رم وهتل هالیدی بازجویی و بازپرسی شد. همهٔ بازجوییها به اینجا رسید که دادگاه ایتالیا حکمی صادر کرد که امام و دو همراهش وارد ایتالیا نشدهاند، لیبی به این حکم اعتراض و دادستانی رم تحقیقات خود را گستردهتر کرد و نهایتا برای بار دوم حکمی قوی صادر کرد که نه تنها به ایتالیا وارد نشدهاند، بلکه از لیبی هم خارج نشدهاند و اسناد ارائه شده لیبی مخدوش است.»
حورا صدر در ادامهٔ گفتوگو با خبرنگارایسنا در مورد کمیتهٔ پیگیری سرنوشت امام صدر که در دولت خاتمی تشکیل شده بود نیز گفت: «واقعیت این است که پرونده داشت به جایی میرسید که خود لیبی میخواست، و ما و جناب آقای خاتمی، نمیخواستیم که پرونده به جایی برسد که عملا مدنظر لیبی وعامل تبرئه آن است؛ یعنی جایی که خود لیبی میخواست آن را آنگونه ختم کند. حتی قبلا هم دولت سوریه و لبنان در این زمینهها تلاشهایی کرده بودند، اما به جایی نرسیده بود. البته آنچه خواسته شد توقف مذاکرات بود، نه توقف پیگیریها، و در نامهای که به نامهٔ نخبگان معروف شد و متنش نیز پخش شد، فشار به دولت لیبی برای آزادسازی امام بود.»
وی ادامه داد: «آقای خاتمی کمیتهٔ پیگیری را تشکیل دادند. خود ایشان انگیزهٔ زیادی برای پیگیری داشتند، منتها مذاکره وقتی آغاز شد که هدف آزاد کردن امام از لیبی بود. بر اساس تصمیمها اولین هدف مذاکره این بود امام آزاد شوند. (ولی) اگر قرار باشد به این هدف نرسیم، باید راههای دیگری را پیش گرفت.»
دختر امام موسی صدر تصریح کرد: «در این چند سال پیگیری، لیبی مداوم وقتکشی کرد، تا اینکه دوره آقای خاتمی به پایان برسد و مطمئن شود که شاید بعدا بقیه به آن شکل که ایشان پیگیری میکردند، پیگیری نکنند.»
وی اظهار داشت: «در دوره آقای خاتمی پیگیری جدیت بیشتری پیدا کرد و شکل دیگری به خود گرفت. بالاخره اعترافات قذافی در همین دوره بود. هم خود شخص قذافی اعتراف کرد که در لیبی امام ناپدید شدهاند، هم سیفالاسلام (پسر قذافی)، صحبت از این کرد که بالاخره لیبی در این زمینه مسوولیت دارد. در حالی که پیش از آن میگفتند که با فلان پرواز در فلان تاریخ از لیبی خارج شدهاند و به ایتالیا رفتهاند، گرچه دادگاه ایتالیا عملا عکس آن را ثابت کرد. حضور امام در لیبی برای ما از ابتدا قطعی بود.»
حورا صدر تاکید کرد: «بعد از اینکه مذاکرات متوقف شد عملا آنها هم بعضی صحبتها را متوقف کردند. اما دیگر از این بحثها گذشته است. وقتی دادگاه لبنان قذافی و ١٧ تن از مسوولان را احضار میکند آنها را به عنوان متهم اصلی که درگیر این قضیه هستند، احضار میکند. پیگیری از طریق دادگاه فعالیت جداگانهای بود که خانواده در لبنان انجام داد. تشکیلاتی حقوقی تنظیم کرد و مراحل قانونی متعددی طی شد.»
وی گفت: «البته اوایل پیروزی انقلاب پیگیریهایی انجام شد. امام خمینی (ره) مواضع قاطعی داشتند و پیگیریهایی کردند اما پس از شروع جنگ ایران و عراق، این مساله مسکوت ماند.»
وی ادامه داد: «یکی دو سال است که پیگیریهایی در مجلس انجام میشود، امید ما این است که نتایج بیشتری به دست آورده شود. جناب آقای ابوطالب تلاشهای زیادی میکنند و امیدهایی را ایجاد کردهاند.»
حورا صدر همچنین گفت: «سلسله عوامل و دلایلی آن زمان باعث ربودن امام شد. قاعدتا همان دلایل که آن موقع باعث شد ایشان را از صحنه خارج کنند، هنوز هم در منطقه وجود دارد. اما فعالیتهای ما هیچکدام در حد و اندازهٔ این مساله نبوده است. مساله، بزرگتر از اندازهٔ فعالیتهایی است که انجام شده و میشود، اگر در حجم و اندازه و سطح مساله فعالیت شود، قطعا به نتیجه میرسد.»
وی با بیان اینکه پیچیدگیهای پرونده بر دشواری حل آن افزوده است، خاطرنشان کرد: «ربودن امام موسی صدر مسالهای بزرگ بود که تاثیرش را هم در آن زمان و هم اکنون از حضورنداشتن امام موسی در منطقه میبینیم.»
حورا صدر که در زمان ربوده شدن پدر پانزده سال داشت، در پایان این گفتوگو در توصیف آن ایام گفت: «پدرم در منزل طرفدار دختر بودند و از ایشان نقل میشود که اگر در آینده فقط بتوانم شرایط تحصیل یکی از فرزندانم را فراهم کنم، حتما تحصیل دخترم را در اولویت قرار میدهم.»
گفتوگو از خبرنگار ایسنا: حمیده صفامنش