وقتی واژه لبنان به میان میآید، زندگینامه و تحصیلات ایشان پیش از هجرت به لبنان به یکباره تحت شعاع قرار میگیرد.
آری، ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ هجری شمسی شهر قم شاهد تولد کودکی از سلاله پاک خاندان اهل بیت ع بود.
کودکی که با ۳۲ پشت نسبش به امام موسی ابن جعفر علیه السلام میرسید و نامش را موسی نهادند. نیاکان سیدموسی همه از افتخارات تاریخ اسلام و تشیع بودند. در میان این واسطهها تا رسیدن به حضرت امام موسی کاظم علیه السلام، شهید اول و شهید ثانی بسان گوهری تابناک بر تارک این خاندان میدرخشند. پدر سیدموسی صدر مرحوم آیت الله سیدصدرالدین صدر، مرجع وارسته زمان خویش بود. او جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم بوده، جد پدری سید موسی مرحوم آیت الله سیداسماعیل صدر جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی، مرجع مطلق زمان خود بود و اما جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا قمی، جانشین مرحوم آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضاخان بوده است.
و باز هم واژه قیام، واژهای که سراسر زندگی این کودک را تا... به خود اختصاص داد. اگرچه آدمی بیاختیار قیام را مبارزه با سلاح میداند و با شنیدن این کلام به یاد جهاد مسلحانه میافتد؛ ولی سیدموسی جهاد را با کسب علم آغاز کرد. او پس از به پایان رساندن سیکل اول و بخش مقدمات حوزه در «خرداد ±۳۲۲به حوزه علمیه قم قدم نهاد. او تا بهار سال ۱۳۲۶یعنی زمانی که فقط جوانی ۱۹ساله بود دروس سطح را به پایان رساند و وارد مرحله درس خارج شد. در این سالها در کنار اساتیدی چون حضرات آیات سیدمحمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی و سید محمد محقق داماد از محضر امام خمینی ره نیز کسب فیض کرد.
هوش سرشار و کم نظیر این جوان طلبه همگان را به تعجب وامی داشت. شاید بهتر باشد ۲ سخن از امام راحل درباره ایشان ذکر کنیم. اولین کلام هنگامی بود که خبرنگاری در نجف اشرف از امام پرسید بر فرض که شما بر شاه پیروز شدید و به اهداف خود در تشکیل حکومت دست یافتید، آیا دین افرادی را برای اداره حکومت در دسترس دارد که حضرت امام ره بلافاصله جواب دادند شما اگر سری به لبنان بزنید و با سید موسی صدر و فعالیتهای او از نزدیک آشنا شوید، خواهید دید که دین چگونه زمام امور را به بهترین شکل در دست میگیرد و جهان اسلام افراد بزرگی چون سید موسی صدر را در اختیار دارد که برای اداره مسائل مهم کشوری بسیار مناسبند.
و اما کلام دوم حضرت امام خمینی پس از ربوده شدن ایشان به شرح زیر است: «آقای صدر را که من سالهای طولانی دیدهام، بلکه باید بگویم من بزرگ کردهام ایشان را، من فضایلشان را میدانم و خدمتهایی که بعد از آنکه به لبنان رفتهاند، آن هم میدانم و آنچه که لبنان احتیاج به ایشان دارد، باز آن هم میدانم و من امیدوارم که ان شائالله ایشان برگردند به محل خودشان و مسلمین آنجا از ایشان استفاده کنند.» اول اقدام دلیرانه ایشان درخصوص تحصیل در علوم غیرحوزوی است.
سید موسی صدر پس از اخذ دیپلم متوسطه اولین شخصیتی است که با لباس روحانیت همزمان با تحصیل در حوزه در دانشگاه تهران نیز مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۳۲۹ یعنی در سن ۲۲سالگی در رشته حقوق در اقتصاد وارد دانشگاه و ۴ سال بعد فارغ التحصیل شد و گام در سفری دیگر نهاد. ناگفته نماند که سید موسی صدر از بهار ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۲۸هجری شمسی وارد مرحله درس خارج شد و در سن ۳۱ سالگی آیت الله سیدموسی صدر لقب گرفت و در کنار تحصیلات و کسب فیض از بزرگترین اساتید حوزه به فعالیتهای چشمگیری نیز پرداخته است. برای نمونه ایشان از طرف علامه طباطبایی مسوولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را به عهده گرفت. در حوزه علمیه نجف نیز به عضویت هیات امنای جمعیت «منتدی النشر» درآمد و هنگام بازگشت به قم سردبیر مجله تازه تاسیس، مکتب اسلام شد و در آخرین سال اقامتشان در قم بیشتر تلاش خود را برای تدوین طرحی جامع به منظور اصلاح نظام آموزشی حوزه علمیه قم قرار داد که این مهم با همفکری آیت الله شهید دکتر بهشتی و آیت الله مکارم شیرازی و برخی دیگر از بزرگان آن زمان صورت پذیرفت.
اما نمیتوان چند نکته مهم را پیش از این سفر تاریخ ساز نادیده گرفت. سفرهای پربار یکی از ارکان مجاهدتهای امام موسی صدر بود. قم، نجف اشرف، اصفهان و آخرین هجرت یعنی لبنان.
امام موسی صدر در سال ۱۳۳۸بنا به وصیت مرحوم آیت الله سیدعبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان، سرزمین مادری خود ایران را رها و به لبنان قدم نهاد و این سرآغاز ۱۸ سال مجاهدت این بزرگ مرد تاریخ تشیع در کنار مردم لبنان و بخصوص شیعیان این دیار بود. شهید دکتر مصطفی چمران در کتاب خود با عنوان «لبنان به روایت چمران» چنین میآورد که پیش از تشریف فرمایی امام موسی صدر به لبنان واژه شیعه مترادف با بدترین شکل زندگی بود. شیعه یعنی هیچ، شیعه یعنی فقر و حرمان، شیعه یعنی رنج، شیعه یعنی مظلومی که حتی نمیتواند از حق خود دفاع کند و از فقر و فساد همین بس که در آن زمان ۸۵ درصد از افراد خانههای فساد لبنان را به دلیل فقر شدید اعتقادی و مالی زنان و دختران شیعی تشکیل میدادند و ذلت آرام آرام جایگزین عزت شده بود تا آنکه امام خوش سیمای شیعیان لبنان با گامهای استوار به این سرزمین مظلوم قدم نهاد.