حمید قزوینی
استاد ارجمند جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر رسول جعفریان اخیراً در وبلاگ خود نامهای از امام موسی صدر را منتشر کرده که مربوط به ۶۷ سال پیش است. این نامه از منظر تاریخی برای محققان و تاریخپژوهان و علاقهمندان به امام موسی صدر سندی مهم به شمار میآید که میتوان از جنبههای مختلف به آن پرداخت. اصل این نامه و توضیحات استاد جعفریان در سایت مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر قابل مشاهده است.
دربارۀ این نامه و ارزیابی اجمالی آن نکاتی به ذهن میرسد که اشاره به آنها خالی از فایده نیست.
پیش از ورود به بحث متن نامه را میخوانیم:
بسمه تعالی
۱/ ۱ / ۶۷
محترماً معروض میدارد
ابتداء به مناسبت این عید بزرگ تبریکات صمیمانه و ارادت خالصانه خود را تقدیم حضور مبارک نموده، دوام عزت و سعادت آن وجود محترم را برای عزت و سعادت مملکت و ملت خواستارم.
رقیمه کریمه که از یک دنیا لطف آن بزرگ مرد حاکی بود زیارت کردم و از الطاف و محبتهای آن وجود محترم مسرور شدم. قریب دو ماه است که در این مشاهد مشرفه بزیارت موفقم و شاید همین روزها مراجعت نموده به زیارتتان موفق شوم و در همه اعتاب مقدسه موفقیت آن مرد بزرگ را در اجرای منویات مصلحانه خواهانم.
تلوا مصدع میشوم چنان که به سمع محترم رسیده اخیراً در عراق در اثر تعدیل معاده ۱۹۳۰ که با انگلستان بسته بودند و به واسطه خرابی مواد این معاهده جریاناتی روی داد که منجر به سقوط کابینه صالح جبر و روی کار آمدن سید محمد صدر و بالنتیجه به انحلال معاهده و به هم خوردن مجلس شورای ملی عراق رسید و الان که سید محمد صدر که مردی شیعی بلکه مذهبی است و علاقه تامی به مذهب خصوص ایرانیها دارد روی کار آمده است و با کمال اقتدار به فعالیت مشغول است.
از طرفی دولتین عراق و ایران به واسطه مجاورت در مقدار زیادی از خاک و کثرت ایرانیهای مقیم عراق که ظاهراً در دنیا بینظیر است و آمد و رفت مقدار بسیار قابل توجهی از زوار دو ممکلت در خاک دیگری از همه ممالک بیشتر احتیاج به نزدیک شدن به یکدیگر و تقویت روابط و معاهدات دارند.
از حیث تذکرا عرض میکنم اگر مذاکراتی که به نظر مبارک میرسد بین دولتین در موضوعات مختلفی از قبیل معاهدات تجاری و آمد و رفت جمعیت زوار و مقیمین و امثال اینها واقع شود بسیار به موقع و وقت مناسب است، خصوص با وزارت خارجه آقای [موسی] نوری اسفندیاری که از رجال پاک و متدین مملکت ایراناند به هر حیث تا صلاح به نظر مبارک چه باشد.
در خاتمه موفقیت آن وجود محترم را مجدداً از خداوند متعال خواستارم
نجف
موسی صدر
واما نکات مورد نظر: ۱- تاریخ قید شده در این نامه ۱/۱/۶۷ قمری (مصادف با ۲۳/۸/۱۳۲۶ شمسی) است. جناب جعفریان اعتقاد دارد: «این تاریخ ـ حداقل ـ باید ماه سوم سال ۱۳۶۷ قمری باشد که ربیع الاول میشود و اشاره به عید بزرگ هم باید ولادت رسول اکرم (ص) باشد. این تاریخ با تاریخ لغو معاهده با انگلیس که در نامه به آن اشاره شده و روز آخر ژانویه ۱۹۴۸ (و دو روز نخست فوریه) بوده (۱۹ ربیع الاول ۱۳۶۷) منطبق است. گفتنی است که نخست وزیری سید محمد صدر که در این نامه به آن اشاره شده، در همان سال ۱۹۴۸ بود.»
اولاً خیلی بعید است که نویسندۀ نامه در ثبت تاریخ تا این اندازه دچار اشتباه شود. مگر آنکه یک شباهت زمانی یا نوشتاری موجب آن شده باشد که در این فرض، چنین چیزی مشاهده نمیشود. ثانیاً اگر این فرض را بپذیریم، یک اشکال اساسی ایجاد میشود. اینکه سه ماه بعد، یعنی در بهمن ماه ۱۳۲۶ آقای نوری اسفندیاری وزیر خارجه نبوده و بعید است که امام موسی بدون اطلاع از این موضوع بخواهد نام و مسئولیت فردی را بیان کند و چنین اشتباهی را هم علاوه بر تاریخ نامه مرتکب شده باشد.
از سوی دیگر، عیدی که تبریک گفته شده نمیتواند میلاد پیامبر (ص) بوده باشد. زیرا کمتر مشاهده شده (و حداقل بنده ندیدهام) که از این مناسبت در مکاتبات به عنوان عید بزرگ یاد شود و همچنین عید مورد اشاره به اندازهای در ذهن دو طرف جای داشته که امام نیازی به ذکر مشخصات آن ندیده و فقط به عبارت «عید» بسنده کرده است. ضمن آنکه معمولاً در اعیاد مذهبی علاوه بر تبریک، برخی تعابیر دیگر هم اضافه میشود.
حال اگر فرض کنیم که تاریخ نامه همان ۱/۱/۶۷ بوده و همزمان با وزارت آقای نوری اسفندیاری (شهریور تا آذر ۲۶) نوشته شده، در آن صورت عیدی هم که به آن اشاره میشود، میتواند عید غدیر باشد که مخاطب در نامۀ خود آن را تبریک گفته و امام هم پاسخ او را داده و چون دریافت و پاسخ نامه چند روزی به طول انجامیده، تاریخ تحریر نامه یعنی ۱/۱/۶۷ بر آن نقش بسته است.
اما این احتمال هم ضعیف است زیرا اول محرم زمان تبریک نیست و معمولا تسلیت گفته میشود و همچنین با تحولات عراق که به فرمودۀ استاد جعفریان، مدتها پس از این تاریخ است مطابقت ندارد. بر این اساس باید تاریخ نامه را به شکل دیگری مورد توجه قرار داد.
شاید تاریخ نامه ۱/۱/۲۷ شمسی است و چون تاریخ قمری هم در ذهن امام نقش بسته بوده، به جای عدد ۲ عدد ۶ نوشته شده است. با این فرض، محتوای نامه با چند رویداد تاریخی قابل تطبیق است:
اولاً نوری اسفند یاری در همان روزها (یعنی اواخر اسفند ۲۶) مجدداً دردولت ابراهیم حکیمی به وزارت خارجه بازگشت. ثانیاً عیدی که تبریک گفته شده، احتمالاًعید نوروز است.
و ثالثاً این زمان با تحولات عراق و روی کار آمدن سید محمد صدر هم تقارن دارد و ضرورتی نیست که حتماً در همان یکی دو روز اول نخست وزیری نوشته شده باشد، چراکه امام موسی صدر از واژۀ اخیراً استفاده کرده که میتواند روزها و هفتههای آخر را شامل شود.
۲- آیا نامه ابتدائاً نوشته شده یا در پاسخ به نامۀ مخاطب است؟ متن نامه حاکی از آن است که یکی از رجال سیاسی نامهای را به امام موسی نوشته و احتمالاً نکاتی را با ایشان در میان گذاشته و از ایشان مشورت و نظر خواسته که امام موسی هم در پاسخ او این نامه را به رشتۀ تحریر درآورده است. زیرا هم صریحاً به «رقیمۀ کریمه که محتوی لطف بوده» اشاره شده و هم اذعان میشود: «چنانکه به سمع محترم رسیده...» یعنی مخاطب دربارۀ تحولات عراق مسموعاتی داشته که میخواسته دربارۀ آنها مشورت کند.
همچنین احتمالاً فرد مورد اشاره به مذاکراتی احتمالی هم اشاره کرده که امام نظر پیشنهادی خود را به این شرح بیان کرده است: «اگر مذاکراتی که به نظر مبارک میرسد بین دولتین در موضوعات مختلفی از قبیل معاهدات تجاری و آمد و رفت جمعیت زوار و مقیمین و امثال اینها واقع شود، بسیار بهموقع و وقت مناسب است...»
۳- مخاطب نامه کیست؟ باز هم از متن نامه پیداست که مخاطب یک شخصیت برجستۀ سیاسی و اجتماعی است که امام، دوام عزت و سعادت او را برای عزت و سعادت مملکت و ملت خواستار شده و برای موفقیت او در اجرای منویات مصلحانهاش دعا کرده است. بر این اساس، با توجه به فضای سیاسی آن سالها و شکلگیری تدریجی حرکتهای ملی و اصلاحی در متن جامعۀ ایران و گرایشهای ملی امام صدر که بعدها خود به آن اذعان کرده و شواهد متعددی هم دراین زمینه موجود است، میتوان حدس زد که نامه چگونه مخاطبی در میان رجال سیاسی ایران داشته است.
البته آقای جعفریان اشاره کرده که ممکن است مخاطب آن امیر تیمور کلالی باشد، اما به نظر میرسد چهرههای دیگر ملی و میهندوست نیز میتوانند مخاطب نامه بوده باشند و چون نام مخاطب درج نشده و پاکت آن هم ضمیمه نیست، بهراحتی نمیتوان نام کسی را ذکر کرد و چه بسا در طول زمان، به دلایل مختلف، یک سند از محلی به محل دیگر منتقل شده باشد که امری رایج در جابهجایی اسناد تاریخی است و یا مثلاً اگر آقای جواد کاظمی که این نامه از آرشیو او دریافت شده با مرحوم سید باقر کاظمی از چهرههای سرشناس ملی نسبتی داشته باشد، در آن صورت ممکن است این نامه از همان ناحیه رسیده باشد. از همین رو، نمیتوان دربارۀ نام مخاطب بهراحتی سخن گفت.
۴- امام موسی صدر تصویری هم از سید محمد صدر و دولت جدید عراق و اقتدار و تسلط او و اینکه شیعی و مذهبی است و علاقۀ تامی به مذهب دارد، ارائه میکند. احتمالاً این ویژگیها برای مخاطب مهم بوده که امام به آنها اشاره کرده است.
۵- از محتوای نامه پیداست امام موسی صدر از همان سالها نه تنها طرف مشورت برخی رجال سیاسی بوده و با آنها تعامل داشته که در سیاست ورزی و تصمیم سازیها نیز با حفظ چارچوبهای فکری ومذهبی خود به ایفای نقش میپرداخته است. به همین دلیل میتوان گفت جوان سی سالهای که چند سال بعد وارد لبنان شد و با تسلط و پختگی به فعالیت در جامعه چند فرهنگی لبنان و حتی خاورمیانه پرداخت از سالها قبل در حال تجربه اندوزی بوده است.
۶- در این نامه بهخوبی میتوان عمق نگاه راهبردی امام به ظرفیتهای ملی و مذهبی دو کشور و ضرورت استفاده از فرصتهای ایجاد شده را مشاهده کرد. همین نامه نشان میدهد که او سالها پیش از آنکه وارد دانشگاه شود و اقتصاد بخواند یا به لبنان و سایر کشورهای دنیا سفر کند و حتی پیش از آنکه در حوزه مدرسی سرشناس باشد، از بینشی عمیق برخوردار بوده است.
در پایان، ضمن سپاس از جناب جعفریان و پوزش از ایشان، دو اشتباه که در خوانش نامه صورت گرفته است به عرض میرسد. اول اینکه در خط ۱۳ متن اصلی «از همۀ ممالک» اشتباهاً «در همه ممالک» نوشته شده و در خط ۱۴ هم احتمالاً «از حیث تذکراً» به اشتباه «از جهت تذکراً» نوشته شده است.
نامه سیاسی مهمی که امام موسی صدر در سال ۱۳۲۶ نوشت