مرور چهره سیاسی و مذهبی امام موسی صدر در میان برگهایی از تاریخ با تکیه برخوانش متفاوت وی از اسلام و نفوذ کلامش در اذهان مردم لبنان نشان از این دارد که تاریخ پس از 36 سال از مفقود شدنش هنوز وی را عمیقتر جستوجو میکند.
حضور روحانیای به نام امام موسی صدر در میان شیعیان لبنان و تلاش فراگیر وی برای ترغیب مردم این کشور برای به دست آوردن حقوق خود به افسانهای میماند که در برگهای تاریخ سالیانی است که با آب و تاب مرور میشود؛ روحانی جوانی که با دست خالی و تنها با تکیه بر قدرت ایمان، مردمی را از ناامیدی، تفرقه و جنگهای داخلی بیرون کشاند و به سوی حیاتی عزتمند در سایه اسلام فرا خواند.
اسلامی که با قرائت امام موسی از زیر غبار تفرقه بیرون آمد و تلالوی دیگر گرفت. در سایه این خانه تکانی صدر، حیاتی در لبنان شکل گرفت که امروز شاگردان وی در تلاشند تا با پیروی از آن خوش بدرخشند و نام مردی را که در کوچه و خیابانهای یکی از زیباترین سرزمینیهای کنار مدیترانه هنوز هم زمزمه میشود، زنده نگه دارند.
مرور کتابهای که به نوعی سعی کردند به ترسیم نقش و چهرهای از امام موسی صدر در نجات مردم لبنان با تمسک به مذهب شیعه روی آورند نشان از این دارد که تاریخ سعی دارد با ثبت چهرهای که سرنوشتش در هالهای از ابهام مانده وی را در اذهان زنده نگه دارد. چهرهای که در کتابهایی با عنوان «پیشوایی فراتر از زمان» نوشته دکتر محمود سریعالقلم، «لبنان به روایت امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران» به کوشش زندهیاد علی حجتی کرمانی و «ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل» تالیف سیدعلی حقشناس کمیاب بر وجه سیاسی صدر به شکل بارزی تاکید شده است.
چهرهای که سرنوشتش در هالهای از ابهام ماندهمصطفی چمران یکی از کسانی بود که مدت زمانی را در کنار امام موسی صدر گذراند و از نزدیک شاهد زحمات فراگیر و نفسگیر وی بود. روایت چمران از امام موسی به مثابه حدیثی است که از نزدیک لمس شده است، روایتی که در سطر سطر آن عمق سختیها و مرارتهای نستوهانه صدر هویداست. شهید چمران در کتاب «لبنان به روایت امام موسی صدر و شهید مصطفی چمران» با اشاره به اقدامها و تلاش بیوقفه امام موسی صدر برای سرو سامان دادن به شرایط شیعیان در لبنان مینویسد: «حدود پانزده سال پیش، سید موسی صدر، پسر مرجع بزرگ آیت الله صدر به لبنان آمد و رهبری شیعه را به دست گرفت هفت سالی در جنوب لبنان زندگی کرد و موسسات اجتماعی مختلفی ایجاد نمود... بعد ایشان به بیروت رفت که تمرکز به شیعه به طور کلی بدهد و کار مهمش در بیروت ایجاد مجلس شیعه بود تا تمام شیعههای لبنان را متمرکز کند.»
در کتاب «پیشوایی فراتر از زمان» نیز دستمایه اصلی سریعالقلم نوع تحولی است که امام موسی در هیات یک روحانی با غبار روبی از وجدان شیعی مردم ستمدیده لبنان برای احیای یک ملت بر پایه خاستگاه آنها شروع کرد. نویسنده در این کتاب با اشاره به تحول اجتماعی که امام موسی صدر در لبنان ایجاد کرد، آورده است: «امام موسی صدر کار بسیار سخت و دشواری در لبنان انجام داد. مردم را تغییر دادن، طایفه شیعه را متحول کردن، اسلام را به عنوان آیین به مسیحیها معرفی کردن دارای اهمیت زیادی است که وی در لبنان آنها را انجام داد.»
صدر وقتی در میان شیعیان لبنان قرار گرفت سعی کرد آنها را نخست با منطق و فرهنگ اسلام آشنا کند. آشنایی که در کتاب «ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل» به ویژه از زاویه فقر فرهنگی مردم و منطق صدر تاکید شده و آمده است: «سید موسی صدر با مشاهده نزدیک و مطالعه اوضاع و جریانات لبنان متوجه این مطالب گردید که علت اصلی این وضعیت، فقر فرهنگی و اقتصادی شیعیان است. از این رو، پیش از آن که مردم و جوانان را با روش معمول به فرایض دینی دعوت کند، با تفکر ویژه خود حرکت را آغاز کرد. نخست در صدد برآمد تا زمینههای پذیرش مکتب تشیع را در وجود آنان ایجاد کرده، سپس با برنامهریزی مشخص ابتدا به خشکاندن ریشه فقر فرهنگی در طایفه شیعه با جوانان و روشنفکران آن خطه ارتباط نزدیک برقرار نمود. وی با نفوذ کلام خود، ماهیت فرهنگ غرب و مادیگری را برای آنان توضیح داد و با الهام از قرآن، سنت و مکتب اهلبیت (علیهم السلام) منطق اسلام را به عنوان قویترین و پرمحتواترین منطق روز معرفی کرد.»
صدر ماهیت فرهنگ غرب و مادیگری را به جوانان لبنانی تشریح میکردنوع برخورد و ارتباط امام موسی صدر برای جمع کردن مسلمانان لبنان حول محور تشیع و تلاشی که وی در کسوت یک روحانی انجام داد مورد توجه بسیاری از جوانان و چهرههای فرهنگی قرار گرفت به طوری که در کتاب «ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل» درباره فعالیتها و گویش نوین وی از مذهب میخوانیم: «جوانان که تا آن زمان حضور یک روحانی که این چنین با گشادهرویی در برابر آنها ایستاده و همچون یک برادر و دوست با آنان ارتباط برقرار کند را کمتر شاهد بودند، به سرعت جذب او شدند. فاصله بین آنان و تشیع به حدی بود که پذیرش دیدگاههای اسلام با گویشی نوین برایشان تازگی داشت.
وی همچین در جمع دبیران و دانشآموزان دبیرستان عاملیه بیروت در باب مبانی دین محمد (ص) و مکتب تشیع و امامان (ع) سخنرانی میکرد. موسی صدر در مراکز فرهنگی و مذهبی مسیحیان نیز حاضر شده و برای آنان صحبت میکرد و با شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی مسیحیان نیز حاضر شده و برای آنان صحبت میکرد و با شخصیتهای سیاسی، علمی و مذهبی آنان وارد بحث و تعامل و نزدیکی سازنده میشد، وی با این رویه شناخت صحیح از تشیع، نزد دیگر طوایف را پیش از هرگونه اقدام دیگری در دستور کار قرار داده بود. نویسندگان و شخصیتهای بارز مسیحی مانند: «جرج جرداق» و «شکرالله حداد» به وی گفته بودند: «این فرهنگ شیعه را که شما مطرح میکنید، اگر همه مثل شما این جور آن را ارائه میدادند، در حال حاضر دیگر اثری از مذهب تسنن و دین مسیحیت در این کشور باقی نمیماند. این فرهنگ این ویژگیها، قابل پذیرش برای همه مردم است.»
تعامل و همکاری امام موسی صدر با فلسطینیها در لبنانامام موسی صدر برای سر و سامان دادن به وضعیت مردم لبنان نخست وجه اشتراک آنها را که تشیع بود، با سخنرانیها و حضور بیپیرایه در میان مردم پرر رنگ کرد و آنها را به زیر یک پرچم فراخواند و سپس به زمینهچینی برای تشکیل یک مرکز سیاسی مقتدر برای احقاق حق شیعیان که تا دیروز متفرق و مهجور بودند دست زد. سریعالقلم در کتاب «پیشوایی فراتر از زمان» با اشاره به دگرگونی که صدر در میان شیعیان مهجور لبنان انجام داد، مینویسد: «تعامل و همکاری امام موسی صدر با فلسطینیها در لبنان، تأسیس مجلس اعلای شیعیان در لبنان از اقدامات مهم وی در این کشور است. تا زمان امام موسی صدر، همه طوایف در لبنان به غیر از شیعیان دارای سازمانی بودند که از دولت بودجه دریافت میکردند. امام موسی صدر در لبنان مکتب اجتماعی و سیاسی اسلام را پیاده کرد و رفتار طوایف در لبنان را تحت تأثیر خود قرار داد.»
پس از آن که امام موسی توانست در میان شیعیان لبنان تغییراتی ایجاد کند و آنها را برای دریافت حقوقی برابر با سایر ادیانی که در لبنان زندگی میکردند آماده کند برای دریافت نخستین حرکت سیاسی خود رهسپار بیروت شد. در بخش دیگری از کتاب «پیشوایی فراتر از زمان» در لزوم ایجاد مجلس پس از اتحاد شیعیان میخوانیم: «ایجاد مجلسی که به شیعیان لبنان حق دخالت در سرنوشت سیاسی کشور را مهیا میکرد شیعیانی که تا قبل از این مجلس و اهتمام امام موسی صدر چندان در کشور به بازی گرفته نمیشدند. در این راه وی سعی کرد که نخست در میان طایفههای همیشه درگیر شیعه صلح ایجاد کند.»
صلح و آرامشی که دوست و همرزمش چمران در ترسیم آن مینویسد: «در تاریخ دو ساله لبنان معلوم شد که موسی صدر تنها شخصیتی بود که خود را به هیچ دولتی نفروخت و لحظهای از اعلام کلمه حق فروگذار نکرد و مهمترین عاملی بود که توطئه سیاسی اسرائیل و آمریکا را عقیم کرد و آرامش را به لبنان برگرداند و وحدت لبنان را حفظ کرد...»
در کتاب «ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل» درباره عزم امام موسی برای تاسیس مجلسی برای اخذ حقوق شیعیان آمده است: «در حالی که اهل تسنن، مسیحیان و در روزیها دارای مجالس خاص خود بوده که وظیفه مطالب و پیگیری امورات مربوط به طوایف مرتبط با خود را برعهده داشتند، شیعیان فاقد تشکیلات و مرکزیتی قانونی بودند و این باعث شده بود، حتی از حقوق بسیار ناچیزی که براساس قانون طایفگی به آنان تعلق میگرفت محروم مانده و حقشان همچنان پایمال شود. سیدموسی صدر با پشتوانه مردمی و اقدامات انجام شده، به منظور اخذ حقوق قانونی شیعیان رهسپار بیروت شد و اقدامات خود را آغاز کرد. وی تمام قدرت و نفوذ خود را به کار گرفت تا مجلس و مرکزیت قانونی برای شیعیان آن کشور تشکیل دهد.»
مجلس مورد نظر امام موسی بر اثر جانفشانیهای وی شکل گرفتبرای ایجاد و تاسیس مجلسی برای شیعیان که به آنها در کشور نوعی قدرت سیاسی میبخشید صدر شروع به دیدار شخصیتها، چهرههای سیاسی و مذهبی کرد و از نفوذ کلام خود بهره گرفت. درباره تلاش وی در همراه کردن لبنانیها برای پایهگذاری مجلسی برای شیعیان در کتاب «ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل» میخوانیم: «در ابتدا، موضوع را با شخصیتهای بزرگ سیاسی، محلی و مذهبی شیعه و غیر شیعه لبنان در میان گذاشت و هدف خود از تأسیس این مرکز را برای آنان شرح داد.
او در یکی از این نشستها که در اردیبهشت ماه 1345 (ه. ش) با حضور شخصیتهای مختلف مسلمان و مسیحی انجام گرفت، طی یک سخنرانی با عنوان «علل عقب ماندگی مسلمانان»، ابتدا به علل فرعی اشاره کرد، سپس علت اصلی و منشأ عقب ماندگی را با استناد به آیات قرآن و روایات اهل بیت و براهین عقل، تنها در عدم تشکیلات منسجم و عدم تشکیل حکومت مقتدر مطرح نمود. در عین حال جهت احقاق حقوق، سازماندهی و اداره قانونمند شیعیان لبنان، به تشکیل حداقل یک مرکز قانونی مستقل تأکید ورزید. وی همچنین بعد تبلیغاتی این حرکت را با تشکیل یک کنفرانس مطبوعاتی در بیروت آغاز کرد. امام صدر در این نشست که با حضور رسانههای مختلف در روز دوشنبه 27 ربیعالثانی 1386 (ه.ق) برگزار شد به مشکلات و مصائب شیعیان لبنان اشاره و براساس ادله و آمار مسائل و محدودیتهای طایفه شیعه لبنان را در معرض افکار داخلی و بینالمللی قرار داد و بر ضرورت ایجاد یک مرکزیت حقوقی شیعه تأکید کرد.»
با وجود مشکلات و کارشکنیهای بسیار مجلس مورد نظر امام موسی بر اثر جانفشانیهای وی شکل گرفت. درباره جزئیات شکلگیری این مجلس در کتاب ««ساختار سیاسی اجتماعی لبنان و تأثیر آن بر پیدایش جنبش امل» آمده است: «به رغم کارشکنیهای و مخالفتهای مختلف، نمایندگان شیعه در پارلمان لبنان به پیشنهاد امام صدر طرح قانونی را مبنی بر تأسیس مجلس طایف شیعه تقدیم و پارلمان کردند. این طرح روز سهشنبه 6 صفر 1387 (ه.ق) به تصویب پارلمان و امضای رئیس جمهوری لبنان رسید.»
براساس این طرح قانونی، شیعیان اجازه داشتند که مجلسی را به نام «المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی» برای رسیدگی به امورات و حقوق خود تأسیس کنند، پس از گذراندن مراحل قانونی، در تابستان سال 1348(ه.ش) مجلس اعلی شیعیان در لبنان (با انتخاب یک هیأت شرعی 9 نفره از علمای بزرگ شیعه و یک هیأت اجرایی 12 نفره) به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.»