شریف لک زایی:یکی از مشکلاتی که جوامع اسلامی با آن روبرو است، عدم تعامل و گفتگو است. امام موسی صدر تاکید دارد همه افراد باید در سطح جامعه حضور داشته و نقش داشته باشند و با یکدیگر تعامل و گفتگو کنند. این برای همه افراد جامعه است، از افراد عام گرفته تا شخصیتها و علمای ادیان و مذاهب. ایشان توجهات زیادی به گفت و شنود و الزامات آن دارد.
انسانسازی که امام موسی صدر در لبنان انجام داد و جامعه سازی که در پس انسانسازی اتفاق افتاد، توانست جامعه آن روز را به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ارتقاء دهد. مشابه کاری که حضرت رسول اکرم (ص) در صدر اسلام انجام داد. و این مبتنی بر نگاه آزاد اندیشی ایشان است.
شبکه اجتهاد: دکتر شریف لکزایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، محقق و پژوهشگر علوم و معارف اسلامی، به مناسبت سالروز ربایش امام موسی صدر پیرامون شخصیت، نگاه و افکار این بزرگ مرد تاریخ، گفتوگویی را انجام داده است که از منظر شما فرهیختگان محترم میگذرد.
اجتهاد: چهارچوب و اندیشه سیاسی امام موسی صدر از چه آموزههایی شکل گرفته است؟
شریف لکزایی: بخشی از چهارچوب فکری و اندیشه سیاسی امام موسی صدر بر میگردد به آموزههای شیعی که بین همه علمای شیعه وجود دارد. یک عالم شیعی در یک چهارچوب خاصی اندیشه میکند و آموزههای دینی را بر اساس آن ترویج میکند. شخصیتی مثل امام موسی صدر افزون بر اینکه از این آموزههای اشباع شده، نیز اشتراکاتی در مبانی با سایر علما و مجتهدان شیعی دارد. منتهی روش فکری ایشان یک سری اختصاصاتی را به همراه دارد که عرض خواهم کرد.
امام موسی صدر به لحاظ فلسفی وام دار و متأثر از حکمت متعالیه است. ایشان اندیشمندی است که از حکمت متعالیه سیراب شده و بر همین اساس، فقه ایشان هم متأثر از این نوع فلسفه است و تأثیراتی از این به وجود میآید که به صورت مشخصی دیده میشود.
نکته دوم این است که، فلسفه و نگاه فلسفی به فقه، پویایی را به فقه اعطا میکند و آن را از یک رکود و سکون خارج خواهد کرد. بنابراین وقتی ما از اندیشه و فکر سیاسی امام موسی صدر صحبت میکنیم باید وجه فلسفی امام موسی صدر را در نظر بگیریم.
نکته سوم از اختصاصات اندیشه امام صدر، محیط و فضایی که ایشان در آن تنفس و زیست کرده است. ایشان قریب بر ۲۰ سال به عنوان رهبر شیعیان لبنان در این کشور حضور داشته و با تفکرات، فرهنگها، ادیان و مذاهب مختلف تعامل داشته است. باید گفت ماهیت جامعه لبنان و فرهنگ متکثر این کشور، در اندیشه ایشان تأثیر داشته است.
اگر همه این مسائل را در نظر بگیریم میتوان گفت، امام صدر یک شخصیت جامعهای است و جزء نادر اندیشمندانی است که اندیشه ایشان مبتنی بر عمل است؛ و باید گفت فاصله و گسستی بین اندیشه و عمل ایشان احساس نمیشود؛ و با مرور مباحث امام به این مسئله میرسیم که ایشان هر طور که تشخیص میدهد عمل میکند.
اجتهاد: همان طور که فرمودید اندیشه امام موسی صدر متأثر از حکمت متعالیه است، این اندیشه در مسائل گوناگون و مشکلات پیش رو لبنان چه طور عمل میکند؟
شریفلک زایی: حکمت متعالیه به اندیشمند ظرفیتی عظیمی اعطا میکند، ملاصدرا جملهای دارد که «انسان چارهای ندارد جز اینکه مختار باشد» و این یکی از آموزههای دینی ما است و در فلسفه هم نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفته و میتواند بنیان یک نظام فکری- فرهنگی و سیاسی را شکل دهد.
امام صدر از همین منظر و با توجه به این پایگاه فکری فلسفی، نگاهش به انسان و آزادی انسان، یک نگاه بنیادی است. ایشان عمیقاً به آزادی انسان اعتقاد دارد و معتقد است انسان باید سرنوشت خود را در محیط و جامعهای که در آن زندگی میکند رقم بزند.
ایشان در لبنان از همین مسیر عبور میکند و به عنوان رهبر شیعیان، در پذیرش دیدگاهش هیچ اجباری ندارد، ایشان در این کشور به صورت خودجوش و اختیاری مورد پذیرش رقبا و مردم لبنان قرار میگیرد. باید گفت در تغیرات عظیمی که در طوایف لبنان بوجود آمد، ناشی از عملکرد ایشان بود و این جنبه قوت ایشان است.
امام موسی صدر یک مجتهد است و به لحاظ فقهی دیدگاههای خود را در لبنان مطرح میکند حال ممکن است این دیدگاهها متفاوت باشد و این تفاوت، ناشی از همان نگاه آزاد اندیشی ایشان است.
اجتهاد: آنچه در سیره امام موسی صدر مشاهده میشود تعامل با ادیان و مذاهب مختلف اسلامی است، در اندیشه رهبر شیعیان لبنان این رابطه و تعامل چه ضرورتی دارد؟
شریف لکزایی: باید امام موسی صدر را به عنوان یک «اندیشمند گفتگو» لحاظ کرد. ایشان در هر شرایط و فضایی که فکر کند بتواند موثر باشد به صورت گفتگو ورود میکند. علت تاکید امام برای گفتگو و تعامل با ادیان و سایر مذاهب اسلامی برای بوجود آوردن شرایط درک و فهم مشترک و اندیشیدن به وحدت و انسجام همبستگی ملی و نهایتاً اسلام در سطح منطقه و جهان اسلام بود.
ایشان با روش گفتگو وارد تعامل میشد، در سیره ایشان میبینیم که با مخالفانش به صورت کریمانه میگذشت. امام صدر تاکید دارد بر تعامل انسانها با یکدیگر، چون نیازمند این هستیم و باید یکدیگر را درک کنیم. لبنان جامعهای است که همه ادیان، مذاهب و طوایف در آن وجود دارد. عمل ارتباطی در اینجامعه که هدفش رسیدن به مقصد با روش و ابزار مناسب گفتگو باشد، کار را پیش میبرد و به نتیجه میرساند.
اگر بخواهیم در بحث روش و عمل ارتباطی که برخی از متفکران معاصر مطرح کردند صحبت کنیم، لزوماً ما تابع نتیجه و مقصودی هستیم که به ما خواهد رسید؛ یعنی عمل ارتباطی ما غایتشناسانه است. به نظر من امام موسی صدر قبل از این حرکت میکند و مراحل گفت و شنود و کنش ارتباطی را یک اصل میداند. لازم نیست طرفین به توافقی دست پیدا کنند همین قدر بنشینند صحبت کنند و صرف الزام به این گونه تعامل، این رفتار به عنوان یک ارزش بنیادین میتواند مورد توجه قرا بگیرد.
اجتهاد: این نگاه امام از چه چیز سرچشمه میگیرد؟
شریف لکزایی: وظیفه عالم دینی هدایت و راهبری جامعه است و بر اساس آموزههای دینی، امام موسی صدر، انسان را مختار میداند. از این رو امام در لبنان آن قدرت و اقتدار را ندارد که بخواهد با ابزارهای خاصی نظر خودش را به جامعه تحمیل کند.
امام از منظر معلمی و هدایتی وارد عمل میشود، در زمان ورود امام به لبنان جامعه شیعی آن کشور موقعیت خوبی ندارد و در نهایت ضعف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی به سر میبرد. ایشان با همین جهت دهی آموزههایی را مطرح میکند و جامعه را به یک سطح قابل قبولی از لحاظ فرهنگی سیاست و اقتصاد میرساند.
به لحاظ اقتصادی کارهای اساسی انجام میدهد. با ایجاد مدرسه فنی جبلالعامل، به جوانها مهارت و فنون اشتغال میآموزد. به لحاظ فرهنگی مؤسسات متعددی ایجاد میکند و به لحاظ سیاسی مجلس عالی شیعیان لبنان تاسیس میشود که یک مرجع رسمی در لبنان است.
به نظرم ایشان از این منظر در جامعه لبنان حرکت میکند که یک معلم است و میخواهد انسان سازی و جامعه سازی کند. این مهمترین خصوصیت امام موسی صدر است که در جامعه لبنان رسالت خودش میداند و این مبتنی بر نگاه آزاد اندیشی ایشان است.
بنابراین انسانسازی که امام موسی صدر در لبنان انجام داد و جامعه سازی که در پس انسانسازی اتفاق افتاد، توانست جامعه آن روز را به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ارتقاء دهد. مشابه کاری که حضرت رسول اکرم (ص) در صدر اسلام انجام داد، حضرت مدتی انسانسازی کرد تا به جامعه سازی و حکومت سازی رسید و اگر انسان سازی صورت نمیگرفت طبیعتاً در مقطع حکومت سازی دچار مشکل میشدند.
امام موسی صدر از رفتار و منش الهی و پیامبرگونه متأثر است. ایشان در تعاملاتش از ظرفیت اصل آزادی، احترام و ادب، اصل عدالت و برابری، اصل اطمینان استفاده و وارد گفتگو میشود. به جرأت میتوان گفت خیلی از افراد که در لبنان متحول شدن، از همین نگاه و منش امام بوده است.
اجتهاد: به نظر شما امام موسی صدر معضلات جوامع اسلامی در چه چیز میبیند و برای پایان دادن به مشکلات چه راهکاری ارائه میدهد؟
شریفلک زایی: همانطور که در اول گفتم، یکی از مشکلاتی که جوامع اسلامی با آن روبرو است، عدم تعامل و گفتگو است. امام موسی صدر تاکید دارد همه افراد باید در سطح جامعه حضور داشته و نقش داشته باشند و با یکدیگر تعامل و گفتگو کنند. این برای همه افراد جامعه است، از افراد عام گرفته تا شخصیتها و علمای ادیان و مذاهب. ایشان توجهات زیادی به گفت و شنود و الزامات آن دارد.
نکتهای که ایشان مورد تاکید قرار میدهد نفی فرقه گرایی در جوامع اسلامی است. امام صدر در جامعهای زندگی میکند که به لحاظ فرهنگی متنوع است. امام صدر تاکید دارد اگر این تعدد منجر به تبادل معارف و تجارب شود و به یک تمدن منتهی شود و تأثیرگذار باشد، میتواند برای رشد و توسعه و پیشرفت کشورهای اسلامی مفید باشد. ایشان از این نظر دفاع میکند و از این ظرفیت به دور از نگاه منفی و سلبی در جامعه لبنان استفاده میکند.
امام صدر مشکل جوامع اسلامی را در تعدد طوایف نمیبیند بلکه آن را در جایی میبیند طوایف نگاه سلبی پیدا کند و تبدیل به فرقه و فرقه گرایی شود که سبب ایجاد تعصب و منفی گرایی در جامعه شود و آن نقطهای است که جامعه را متوقف میکند. امام فرقه گرایی را به خوبی در لبنان اداره و تبدیل به احسن کرد.
امام صدر فرقه گرایی را مضر میبیند ولی وجود طوایف مختلف را یک امتیاز جامعه تلقی میکند و بر اساس انباشت معارفی که در طول قرنها وجود آمده، میتوانند جامعه را به صورت بهتری ارتقا دهند. نفی فرقه گرایی میتواند جامعه اسلامی و توحیدی را سامان دهد. بر اساس آیه شریفه ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ از این منظر میتوان نگاه همبستگی و انسجام گرایانه را از اندیشه دینی استخراج کنیم. امام صدر بر مبنای این آیه فکر و عمل میکرد.
بر اساس این آیه شریفه، معیار ساماندهی جامعه و جوامع اسلامی بر سه پایه استوار است. اول حکمت و خرد ورزی و عقلانیت است که اگر این باشد گفت و شنود هم صورت میگیرد. دوم موعظه حسنه که در واقع مهربانی و مهروزی با دیگران است. امام به عنوان یک معلم و رهبر در همین مشی حرکت میکند و خشونت جایی در تفکر ایشان ندارد. سوم جدال احسن که همان گفت و شنود نیک است. تاکید بر این ابعاد میتواند ساز و کاری مناسبی باشد برای یک تعامل موثر و یک همبستگی ملی و انسجام اجتماعی باشد. با نگاهی که امام موسی صدر ارائه میکند جوامع اسلامی میتوانند از این طریق به فهم و درک مشترک برسند.
اجتهاد: با توجه به مسائل و اوضاع کنونی برخی کشورهای عربی اسلامی؛ در نگاه امام موسی صدر علل نابسامانی امت اسلامی چیست؟
شریفلک زایی: این مسئله ابعاد گوناگونی دارد. این را قبول داریم که دشمنان و بیگانگان در کشورهای اسلامی دخالت دارند و علیه اسلام کار میکنند، آمریکا و اروپا علیه ما هستند و دشمنانی زیادی داریم این مسئله محفوظ. امام موسی صدر معتقد است مشکل اصلی کشورهای اسلامی درونی است. خودمان چقدر توانستیم منسجم باشیم و امور امت اسلامی را پیش ببریم. نگاه امام موسی صدر از همین مسیر مطرح میشود.
ایشان مشکل اصلی را درونی میبیند. ما نتوانستیم به یک همبستگی اجتماعی و ملی و اسلامی دست پیدا کنیم. تا به این مرحله نرسیم که مشکلات را از درون حل کنیم به جایی نخواهیم رسید. این هم بر میگردد به گفتگو و تعامل با یکدیگر. الآن همین اتفاقاتی که در کشورهای عربی افتاده است میبینیم خیلی از این مشکلات و اختلافاتی که وجود دارد ناشی از عدم درک و فهم متقابل است.
دشمنان هم کار خود را انجام میدهند به خصوص که منطقه خاورمیانه منطقهای حساس و استراتژیک است. آنها بیکار نمینشینند و دنبال منافع خودشان هستند. امام صدر میگوید اگر در داخل یک کشور و یک جامعه همبستگی وجود داشته باشد دشمن بیرونی هیچ وقت نمیتواند آنجامعه را ساقط و یا در آن اخلال کند.
اجتهاد: به عنوان سوال آخر بفرمایید این مشکلات درونی از چه چیز نشات میگیرد و آیا راهی برای برون رفت ترسیم شده است؟
شریفلک زایی: ما برای خیلی از امور تربیت نشدیم و تعلیم ندیدهایم. از همین زاویه دیدگاهی مطرح میشود به عنوان نظریه نهادی که «اگر بخواهیم مشکلاتمان کم شود، آن ارزشهایی که داریم در جامعه جریان و عمومیت پیدا کند و خواست همه باشد». نگاه آزاد اندیشی و آزاد منشی و تعامل باید از دوران کودکی تعلیم داده شود.
وقتی شما نمیتوانید گفتگو کنید به تربیت جامعه و طرف برمیگردد بر اثر عدم گفتگو مشکلاتی بوجود میآید و این منازعات انباشته میشود و شاید هم هیچ وقت حل نشود و به یک نقطه قرمزی میرسد که الآن میبینیم؛ لذا آن نه برای جامعه خوشایند است و نه برای کسانی که از دور شاهد این مسائل هستند.
اینکه امام تاکید میکند مشکل جوامع اسلامی درونی است، بنابراین باید از درون حل شود. خیلی از این ضد ارزشها و ناهنجاریها باید نفی شود و ارزشهایی که میتواند مطلوب جوامع اسلامی باشد تقویت گردد. اگر فکر میکنیم آزادی خوب است باید آزاد اندیشی تکریم شود و از آن طرف اگر کسی نگاه آزاد اندیشی ندارد تضعیف شوند منتهی با روش قانونی و نه باز منازعه.
این مسائل اکتسابی است. ما در صد سال اخیر گرفتار همین مسائل بودیم. باید اعتدال را تجربه کرد و با تمرین و ممارست به این مرحله رسید. جامعه نیاز به اعتدال و آزادی دارد و البته باید گفت اینها یک شبه بدست نمیآید. تربیتی که در جامعه اتفاق میافتد میتواند این مشکل را حل کند.