حالا نظام قذافی سقوط کرده و ما وارد لیبی شدیم و اطلاعات را جمع میکنیم؛ ما تا سال ۹۸ زندانبانی را داریم که امام را دیده و دو سال زندانبان امام بوده است؛ اطلاعاتی داریم که تا سال ۹۸ قذافی زندان به زندان جای امام را عوض میکرده است.
خواهرزاده امام موسی صدر با استناد به اطلاعات جمع آوری شده توسط خانواده بر زنده بودن امام موسی صدر تاکید دارد.
مهندس مهدی فیروزان در گفتوگو با خبرنگار شفقنا به ارائه مستندات خانواده امام موسی صدر مبنی بر زنده بودن ایشان و بیان اطلاعات جمع آوری شده پس از سقوط قذافی پرداخته و با استناد به این اطلاعات، فرضیه شهادت امام صدر را مردود میداند. او کار پیگیری پرونده امام صدر را برای یک خانواده سنگین میداند و معتقد است در این قضیه دولتها باید وارد شوند. متن گفتوگوی مهندس مهدی فیروزان را میخوانید:
* از آخرین زمانی که در مورد امام موسی صدر صحبت کردیم دو سال میگذرد آن موقع بیش از یک سال بود که از سقوط معمر قذافی میگذشت و بحث ربوده شدن امام موسی صدر در هالهای از ابهام قرار داشت، هنوز هم با وجود این دو سالی که گذشته و به رغم ناآرامی و تلاطم سیاسی و امنیتی- نظامی در لیبی، سرنوشت امام همچنان روشن نشده است؛ آخرین اطلاعاتی که از وضعیت امام دارید، چیست و آیا تغییری در این وضعیت ایجاد شده است یا خیر؟
فیروزان: از دو سال پیش تا امروز تحولاتی شکل گرفته است اما این تحولات منتج به آزادی نشده است.
* قبل از همه در مورد تحولات صحبت کنیم که این تحولات چه بوده است؟
فیروزان: تغییرات پی در پی قدرت در لیبی یکی از مواردی است که تصمیم گیری لبنان و لیبی را دایما به تاخیر میاندازد یعنی امروز با کسی که به عنوان مسوول دولت پس از انقلاب انتخاب شده است وارد مذاکره میشویم و توافقهایی حاصل میشود، چارچوبهایی را برای پیگیری تعیین میکنیم ولی چند روز بعد قبیلهای به این شخص حمله کرده و این مسوول مجبور است که از پست خود کناره گیری کند و انتخابات بعدی شکل بگیرد.
با توجه به حوادثی که در این چند سال در لیبی رخ داده به نظر میرسد که اتفاق نظری وجود دارد مبنی بر اینکه لیبی به آرامش نرسد؛ هرگونه انتخاباتی که توسط مجموعه قبایل لیبی صورت میگیرد چند روز بعد توسط گروه یا اتحاد دیگری بهم میخورد.
ما دایما با مقامات لیبیایی در تماس هستیم و کانال تماس هم باید یک کشور باشد که طبیعتا لبنان است. لبنان یک کشور عربی است و حساسیتهای مذهبی روی آن وجود ندارد و میتواند با لیبی همراهی داشته باشد. سفارت لبنان در لیبی باز است و تیم دیپلماتیک در آنجا حضور دارد یعنی ظرفیت مذاکره لبنان و لیبی ظرفیت قابل قبولی نسبت به ایران است. دادستانی لیبی برای رسیدگی به این پرونده انتخاب شده است و ما از زمان سقوط قذافی تا به امروز بارها با مقامات لیبی گفتوگو داشتیم تا به یک نقشه راه برسیم که از کجا باید شروع کنیم و چگونه شروع کنیم و چه اطلاعاتی را در اختیار داریم و چه اطلاعاتی را باید به دست بیاوریم اما تا دو ماه قبل به دلیل همین تحولات ما با لیبی به یک اتفاق نظر نرسیده بودیم.
* چرا توافقات با لیبی حاصل نمیشد؟
فیروزان: برای اینکه متن توافق باید نوشته شود؛ گفتوگو میکردیم توافقهای شفاهی حاصل میشد و تبدیل به یک متنی میشد که این متن از جانب اعضای لبنانی امضا میشد یا حداقل تغییر نمیکرد چون اعضای کمیته لبنان ثابت بودند و بعد از آن نوبت مقامات لیبی بود که باید روی آن تصمیم گیری و بعد امضا میکردند و تا این متن امضا نمیشد هر گونه پیشرفت عملیاتی امکان پذیر نبود درحالی که تغییرات مدیران و مقامات عالی رتبه و تغییرات خود قدرت، کار را سخت میکرد و نهایتا بعد از هر تغییری در سطح مقامات باید مذاکره و تصمیم گیری برای امضای توافق از سر گرفته میشد و اینطور نبود که وزیری که بر سر کار میآید کار وزیر قبلی را بلافاصله امضا کند حال صرف اینکه یک مقامی سر کار بوده و کار او دوام داشته باشد کافی نیست تا شما بتوانید توافق کنید چون همکاران این مقام در دولت عوض میشوند و یکباره سیاست دولت تغییر میکند.
مثلا ما با آقای عبدالجلیل مذاکراتی کردیم قرار شد که توافقنامهای امضا شود متن توافقنامه هم تهیه شد تا دو ما پیش در پی تغییراتی که در لیبی شد، این متن امضا نشده بود و الان توافقنامه بین لبنان و لیبی امضا شده این توافقنامه به معنای این نیست که دو دولت آمادگی خود را برای پیگیری اعلام میکنند بلکه راههای اجرایی دارد به این معنا که کمیتههای مشترک اطلاعات خود را در اختیار هم قرار دهند تا اطلاعات، ظرفیتها و پتانسلهای لیبی شکل بگیرد و این امضا شد و خوشحال کننده بود چون راه را باز میکرد.
ما بعد از دو ماه دیدیم که درخبرهای لیبی اعلام شده که این توافقنامه توسط دولت لیبی هم امضا شده است درحالی که ما قبل آن فکر نمیکردیم که دولت لیبی هم باید آن را امضا کند بلکه فکر میکردیم کمیته تعیین شده در لیبی به عنوان دادستانی لیبی که با کمیته ملی لبنان همکاری میکند، مسوول این کار است و بعد از مدتی دیدیم دولت لیبی برای اجرایی کردن آن نیاز داشت آن را در هیات دولت به تصویب برساند؛ این پروسه منطقی است یعنی ما به این مکانیزم ایرادی نداریم زیرا این موارد کمیته پیگیری را خیلی مقتدرتر میکند اما قبل از آن تصور نمیکردیم که اجرایی کردن این توافقنامه احتیاج به یک مصوبه دیگر دارد.
* هنوز اقداماتی انجام نگرفته است؟
فیروزان: هیات لیبی، لبنان و مقامات دولت آن را امضا کردند و باید اجرایی شود و متخصصان و مقامات کمیته و کارشناسان امنیتی و نظامی وارد لیبی شوند و نقشه راهی را بر اساس این چارچوبی که تهیه شده تدوین کنند و کار را پیش ببرند اما اتفاقات درون لیبی اجازه نمیدهد فرودگاه باز شود؛ از راه زمینی هم امکان پذیر نیست چون استقرار عشایر با قدرتهای متفاوت در قسمتهای مختلف این سرزمین پهناور اجازه ورود نمیدهد.
* این توافقنامه با کدام دولت امضا شده است؟
فیروزان: دادستانی لیبی تغییر نمیکند افرادی که تعیین شدهاند مقامادت اداری دادستان هستند و کمتر هم بدنه قضا در لیبی تغییر کرده است.
* توافقنامه با چه پیش فرضی است؟
فیروزان: سه پیش فرض دارد اینکه امام در لیبی ربوده شده، توسط حکومت قذافی ربوده شده و باید برای پیگیری آن در لیبی دو حکومت لبنان و لیبی اطلاعات خود را در اختیار هم قرار دهند و راهکارها را همفکری کرده و کار را شروع کنند.
*پس قسمت لیبی آشفته است اما تازهترین اطلاعاتی که لبنانیها دارند چیست؟
فیروزان: الان لبنانیها اطلاعات قابل دسترسی را جمع آوری کردند؛ اطلاعاتی که باقی میماند اطلاعات مقامات است یعنی اظهارات و اطلاعاتی است که باید از مقامات نظام قذافی جمع آوری شود، مقامات نظام قذافی پس از متلاشی شدن چند گروه شدهاند؛ گروهی به کشورهای مختلف پناهنده شدند مثل موسی کوسا و گروهی در سطوح پایینتر مشخص نیست کجا هستند؛ عدهای از آنها به کشورهای دیگر رفتند و عدهای از مقامات قذافی از لیبی فرار کردند و هیچ نشانهای از آنها وجود ندارد؛ البته دستگاههای قدرتمند و با نفوذ دنیا حتما میدانند این افراد کجا رفتهاند اما خانواده کوچک امام صدر به آن سیستمهای قضایی دسترسی ندارد و لبنان هم آن قدرت را ندارد که بتواند اطلاعات آنها را جمع کند.
عدهای نیز دستگیر شدند و عدهای نیز در سطوح پایینتر هستند که اطلاعات آنها سماعی بوده و در درون قضیه نبودند. مثلا آن کسی که به جای امام پاسپورت و چمدان او را به دست گرفته و با هواپیمای آنتالیا به رم رفته و هتل را رزرو کرده به ما گفت که این اقدامات را انجام داده است پس این اعترافها برای ما ثابت کرد که امام از لیبی خارج نشده است بنابراین بخشی از این اطلاعات با حادثه بعد از لیبی کامل میشود یا پلیسی که به پاسپورت امام در هنگام خروج از طرابلس مهر زده، میگوید امام هنگام مهر پاسپورت در آنجا حضور نداشت و پاسپورت را شخص دیگری آورد و دستور داد او را مهر کنم و همچنین زندانبانی را داریم که تا سال ۹۸ زندانبان امام بوده است.
* یعنی بر اساس همین اطلاعات میتوان گفت تا سال ۹۸ ادعای آنهایی که میگویند امام شهید شده است، کاملا باطل است؟
فیروزان: در بحث حکم دادن نسبت به جان کسی شما به تحلیل نمیتوانید اعتبار دهید چون جان مقولهای است که باید به خبر و اطلاعات مستند تکیه شود؛ از تحلیل نمیتوان نتیجه گرفت زیرا تحلیل یعنی توهم و تصور. اگر ما بر اساس تحلیل، حکم به عدم حیات امام دهیم از نظر حقوقی، فقهی، قضایی و سیاسی عواقبی به دنبال دارد.
* خب بر اساس خبر، وضعیت امام چگونه است؟
فیروزان: بر اساس خبر، امام با اراده خود برای یک مهمانی رسمی وارد لیبی شده است؛ پس اطلاعاتی که ما داریم زنده بودن امام و وارد شدن به لیبی و دیده شدن او توسط لبنانی هاست و تا اینجا اصل بر حیات امام است؛ اگر بخواهیم حکم بر عدم حیات امام دهیم باید خبری به استناد همین خبر دست ما برسد که حیات امام و وجود امام در لیبی و سلامت او را رد کند.
نمیتوان بر این اصل استناد کرد که قذافی آدمی نیست که بعد از ۳۰ سال امام را زنده نگه دارد؛ چراکه ۳۳۰ نفر از زندانیان لیبی که در سال ۲۰۰۲ آزاد شدند سی سال در زندان بودند پس شواهد و حجتهایی را داریم که قذافی بیش از یک نفر را در زندان نگه داشته و هیچ کسی از آنها اطلاعاتی نداشته است مانند قصههایی که برای امام ساخت که امام از لیبی رفته یا امام را فلسطینیها و قبایل دزدیدند زیرا ۳۳۰ نفر از شهروندان خود نیز در زندان بودند که بعد از فشارهای حقوق بشر و تلاشهایی که سیف الاسلام انجام داد تعدادی از زندانیان آزاد شدند.
تعدادی از ۳۳۰ نفر که از زندان آزاد شدند کسانی بودند که همه گمان میکردند کشته شدند؛ بعضی از آنها ۳۰ سال در زندان بودند و کمترین آنها ۱۸ سال در زندان بود. برخی ادعاهایی دارند که میگوید امام را در همان ساعات اول ملاقات به شهادت رساندند اما اطلاعات ما این ادعا را رد میکند؛ حالا نظام قذافی سقوط کرده و ما وارد لیبی شدیم و اطلاعات را جمع میکنیم؛ ما تا سال ۹۸ زندانبانی را داریم که امام را دیده و دو سال زندانبان امام بوده است؛ اطلاعاتی داریم که تا سال ۹۸ قذافی زندان به زندان جای امام را عوض میکرده است.
آقای علی خرم، سفیر ایران در لیبی تا سه سال بعد از ربودن امام آخرین اطلاعات را به وزارت خارجه و خدمت امام (ره) ارایه داده است که امام صدر در اتاقی در زیرزمین قصر العزیزیه زندانی است و قذافی هر از چند گاهی ایشان را به اتاق خود احضار میکند و از او توقعی دارد که نمیدانیم این توقع و خواسته چیست و امام آن را نمیپذیرد و قذافی او را به زندان بر میگرداند و میگوید تا این خواسته را نپذیرفتی، من تو را آزاد نمیکنم پس اطلاعاتی داریم که امام تا سه سال بعد از ربوده شدن زنده است.
خرم تحلیل نکرده بلکه دستگاههای امنیتی خود را گسترانده و تا کاخ قذافی رفته و این اطلاعات را به دست آورده است که بر اساس آن وقتی قذافی میفهمد، به مهندس موسوی اطلاع میدهد که سفیر شما در لیبی در حال جاسوسی است. همچنین اطلاعات زندانبان بر حیات امام تا سال ۹۸ موجود است؛ اطلاعات ۳۳۰ زندانی که آزاد شدند و بعد از آزادی گزارشهای آنها را گرفتیم نشان میدهد امام را تا ماه رمضان سال ۲۰۰۱ در زندان ابوسلیم دیدهاند؛ خانواده و تیم کارشناسی امام هر اطلاعاتی که تا به امروز منتشر شده است را جمع آوری کرده است.
* مجموع اطلاعات زنده بودن امام را نشان میدهد؟
فیروزان: این را میخواهم بگویم از تمام اطلاعاتی که ما تا امروز جمع کردهایم، یک اطلاع دال بر شهادت امام وجود ندارد؛ من نمیدانم باید ما با چه زبانی با مسوولان یا تحلیلگرانی که معتقد به شهادت امام هستند صحبت کنیم تا برایشان مسلم شود تا امروز امام زنده و سالم بوده؛ اگر بخواهیم بگوییم که امام زنده نیست باید خبری به قوت این خبر داشته باشیم.
قویترین تحلیل برای عدم حیات امام گفتههای آقای خلخالی و گفتههای عوامل لیبی در ایران بود که میگفتند امام به شهادت رسیده است؛ خب همه این اطلاعات پس از سقوط قذافی تکذیب شده است. در این سه سال که به لیبی رفت و آمد داریم، کسی نیامده بگوید که امام به شهادت رسیده است؛ تنها در یک مورد آقای عبدالجلیل اعلام کرده که در منطقه تاجورا دوازده پیکر پیدا شده و ما مطمئنیم یکی از آنها پیکر امام موسی صدر است. اطلاعات ما نشان میداد امام در تاجورا نبود و ما گفتیم محال است اما دولت لیبی پافشاری کرد که این متعلق به امام است.
کمیته لبنانی با این استدلال که اگر این ادعای لیبی را همراهی نکنیم و تا پایان نرویم، راه همکاری با لیبی بسته میشود، وارد عمل شد در نتیجه کمیته لبنانی متخصصان پزشکی، نظامی و امنیتی را به منطقه تاجورا برد و منطقه را باز کردند و همان جا اطلاعات اولیه از قد و نوع بدن نشان داد که پیکر متعلق به امام نیست اما قرار شد آزمایش DNA انجام دهند و کمیته لیبی و لبنانی آنچه برای آزمایش ژنتیکی نیاز بود را به بوسنی بردند زیرا در این کشور بعد از قتل عامهایی که انجام شده بود آزمایشگاهی تخصصی برای گورهای دسته جمعی درست شده است و یکی از آزمایشگاههای معتبر بین المللی است که سازمان ملل به آن ارجاع میدهد و بعد از آزمایش مشخص شد آن پیکر متعلق به امام نیست بلکه متعلق به وزیر خارجه خود لیبی بود.
این شخص از لیبی فرار کرده و به انگلیس رفته بود و سال ۸۷ در انگلیس مصاحبهای کرده و گفته بود که امام زنده است؛ مصریها او را به دلیل اختلافی که با قذافی داشت با حیله به کشور خود دعوت کردند و در مصر اجازه دادند نیروهای امنیتی لیبی او را بدزدند و با خود به لیبی ببرند و هیچ کس اطلاعی از او نداشت که پس از آزمایش دی انای شناخته شد. ما در این راه متخصص شدیم که عناصر خبر و محل و ناقل باید راستی آزمایی شوند؛ یک مورد شاهد وجود داشت و آن هم این پیکرها بود که مشخص شد پیکر امام نیست. درست است با کشته شدن قذافی تمام اطلاعات از بین رفت اما یک حسنی که برای پرونده داشت این بود که کلیه تحلیلها مبنی بر عدم حیات امام را تکذیب کرد و ما امروز در این شرایط قرار گرفتیم که بگوییم اطلاعات حاصله پس از سقوط قذافی دال بر زنده بودن امام است.
*خب اینجا میتوانیم یک گام به عقب برگردیم؛ امام زنده است یعنی من خبرنگار هم که روزی با ضرس قاطع آمدم و گفتم که چرا شهادت امام را اعلام نمیکنید الان مجاب شدم که امام زنده است اما امام کجاست؟ و اگر یک زمانی دولتی در لیبی مستقر بود و انگیزههایی داشت و به قول شما بر اساس روانشناسی خود قذافی و عوامل قذافی و توقعاتی که داشت امام را زیر قصر خود اسیر کرده بود الان چه کسانی و با چه انگیزه و اهدافی باید امام را در اسارت نگه دارند و اجازه ندهند آزاد شود؟
فیروزان: از این قسمت به بعد شواهد بسیاری دارم که دیگر از خودم حرف نزنم؛ عین همین سوال را از وزیر دادگستری لیبی پرسیدیم و خود او گفت، مناطق گستردهای از لیبی وجود دارد که در اختیار ما نیست و قبایل طرفدار قذافی در آنجا حاکمیت دارند و دلیل دوم منطقه بنی ولید است که ۲۵ درصد جمعیت لیبی در این منطقه حضور دارند و قبایل همپیمان قذافی هستند و تا الان یک افسر ارتش انقلاب نتوانسته است وارد آنجا شود. بین منطقه بنی ولید و دولت انقلاب یک آتش بس اعلام نشده وجود دارد.
چندی پیش اتفاقی افتاد و دولت باید به آنجا میرفت تا کاری انجام دهد اما در هنگام ورود آنجا جنگ شکل گرفت پس حرفی که آنها به ما میزنند این است که ما با ضرس قاطع نمیتوانیم بگوییم زندانها باز شده است چراکه ۲۵ درصد لیبی هنوز در اختیار انقلاب قرار نگرفته است. از ۱۲۰ عشیره و قبیله لیبی قبایل همپیمان قذافی در این مناطق هستند؛ همچنین وقتی وارد فرودگاه طرابلس میشوید دولت تشکیل شده و همه هستند و نیروهای انقلابی همه جا را کنترل میکنند اما قوای انقلاب از قبیله زنتانی هم در آنجا هستند در صورتی که گفته شده اسلحهها را پس دهید تا دولت حاکمیت داشته باشد. وقتی دلیل آن را پرسیدم به من گفتند آنها به این بهانه که هنوز فرودگاه ناامن است، باقی ماندند و باقی هم خواهند ماند تا تکلیف نهایی تقسیم قدرت در لیبی روشن شود یعنی این یک منطق پیدا میکند؛ وقتی اطلاعات را کنار هم میگذارید و میبیند ۲۵ درصد لیبی در اختیار دولت انقلاب نیست مناطقی که در اختیار دولت انقلاب نیست عشایر قذافی است و آن مناطقی که در اختیار دولت انقلاب است هنوز قبایل مسلح حضور دارند و با دولت کنار نمیآیند و همه اینها هم برای تقسیم نهایی قدرت امکانات خود را نگه داشتهاند تا ساعت گفتوگوها برای تقسیم قدرت فرا رسد و امتیازهای خود را روی میز بگذارند.
* کسی که هم اکنون زندانبان امام است با چه انگیزهای امام را نگه داشته است؟
فیروزان: واقعا نمیدانم. تصمیم من مدتها بر این اساس است که با تحلیل حرف نزنم فقط میخواهم با خبر حرف بزنم؛ اگر به من بگویند تحلیل خود را بگو میگویم لیبیاییها هر چیزی که در اختیار دارند امروز معامله نمیکنند، صبر میکنند تا آرامش کشور شکل بگیرد آن موقع امکانات خود را برای داد و ستد مطرح میکنند؛ این چیزی است که مردم لیبی به ما آموختند و وقتی من پرسیدم چطور فرودگاه دست قبیله زنتانی است، گفتند اینها ماندند تا وقتی که قدرت میخواهد تقسیم شود، پستهایی در سطح وزیر و استاندار بگیرند.
* شما اشاره کردید که دولت لبنان و لیبی به طور مستقیم یک توافقنامهای امضا کردند و در صورتی که ثبات نسبی برگردد توافقنامه جستوجو برای یافتن امام را اجرا میکنند؛ سوال من این است که چرا ایتالیا دستگاههای امنیتی اروپا و حتی آمریکا به این موضوع ورود نکرده و همکاری نمیکنند؟ آنها با توجه به امکانات و پیشرفتهایی که صورت گرفته و ابزارهای فوق مدرن جاسوسی که دارند میتوانند به گره گشایی این پرونده کمک کنند. آنها انگیزه و علاقه ندارند یا سیاستشان این است که به پرونده ورود نکنند؟ تا حالا از آنها درخواست کردید؟
فیروزان: به نظر من انگیزه مهم نیست، شما میتوانید افرادی را استخدام کنید گروههای مختلفی هستند که در قبال پول اطلاعات میدهد و کارهایی انجام میدهند از طرف دیگر یک خانواده چقدر این توان را دارد؟ دولتها باید وارد این کار شوند و هزینه شود اما یک جانب احتیاط هم وجود دارد؛ گروهی که میخواهند اطلاعات عملیاتی را بر عهده بگیرند، اگر درگیری عاطفی با پدیده نداشته باشند آن را به عنوان یک شغل میبینند. واقعیت قضیه این است که علاقه مندانی داریم که گاهی رفتند و اطلاعاتی آوردهاند اما وقتی بیاییم آن را حرفهای کنیم یک جانب احتیاط را از دست میدهیم. طبیعتا اگر یک تیم متخصص پیشرفته با عاطفه درگیر با قضیه امام صدر و محرومیت شیعیان و اسلام از وجود ایشان، پیدا میکردیم قطعا با هر شیوهای بود وارد عمل میشدیم.
* اعضای حزب الله پیشنهادی در این زمینه داشتند؟
فیروزان: نه پیشنهاد حرب الله یک بحث دیگری است.
* آنها میخواستند فرزندان قذافی را بگیرند؟
فیروزان: بله
* چرا این پیشنهاد مورد موافقت قرار نگرفت؟
فیروزان: این جزو اسرار طبقه بندی است.
*نیروهای امنیتی دولتها که یک ماموریتهای مشخص سیاسی، اداری و بین منافعی دارند، میتوانند کارهای زیادی انجام دهند...
فیروزان: وقتی وارد این قضیه میشوید باید منافع شما به عنوان دولتی که مذاکره میکنید چه لبنان و چه ایران آنقدر قدرتمند باشد که از منافع دستگاه اطلاعاتی دولت انقلاب لیبی یا با دولت قذافی لیبی بیشتر باشد؛ مثلا سودان یکی از کشورهایی بود که سیگنالهای پیگیری میفرستاد اما منافع لیبی برای سودان خیلی بیشتر از منافع ایران برای سودان بود. لیبی، اسلحه، پول و نفت به سودان میداد خب اگر به واسطههای سودانی اعتماد میکردی نتیجه معلوم نبود و در واقع نتیجه، سناریویی میشد که بین منافع سودان و قذافی طراحی شده است یک اشکالات اینطوری همیشه وجود دارد.
*ایران در داستان امام صدر، کجای قضیه است و اساسا چطور حمایت میکند و چقدر پیگیری میکند؟
فیروزان: یک ایران و آقای احمدینژاد داریم و یک ایران و آقای روحانی. ایران آقای روحانی متفاوت از ایران آقای احمدینژاد است. الان غیر از مشکلاتی که دولت در زمینه مذاکرات دارد انصاف این است که دکتر ظریف و بدنه وزارت خارجه پشتیبانی میکنند و تقریبا دکتر امیر عبدالهیان و دکتر ظریف هر کاری در سطح جهانی لازم بوده انجام شود، همراهی کردند.
*دوره احمدینژاد چطور؟
فیروزان: دوره احمدینژاد ما راهی به وزارت خارجه و مقامات بالاتر پیدا نمیکردیم.
* دولت پیشین چقدر خود را ملزم به پیگیری سرنوشت امام میدانست؟
فیروزان: من در نیت آنها نیستم؛ خاطرم است معاونت حقوقی آقای احمدینژاد برای انجام مذاکرات رفت و ملاقاتی با یکی از مقامات عالی رتبه سودان انجام داد مذاکرات دقیقا در زمین بازی بود که قذافی طراحی کرده بود و ما خواهش کردیم تا آن را متوقف کردند یعنی نتیجه مذاکرات این بود که نهایتا قذافی تبرئه میشد.
* مذاکرات چه بود؟
فیروزان: این بود که به قذافی کاری نداشته باشید، ما یک دادگاه تشکیل میدهیم و خانواده هم قول دهد به قذافی حمله نکند و ما هم شرایط جستوجو و کنجکاوی و گشت و گذار را فراهم میکنیم و کاری هم به نتیجه آن نداریم.
* الان دولت روحانی برای سرنوشت امام چه کار میکند؟
فیروزان: توافق ما این است که قضیه را تنها یک دولت پیگیری کند اما هر کس اعم از عربستان، سوریه و قطر هم بخواهند کمکی کنند باید با یک مرجع که لبنان است همکاری کنند یعنی بند بازی بین دو مرجع کار را مشکل میکند.