مصلح قبل از هر چیز باید واقعیت را هر چند تلخ درک کند. در جای دیگر می گوید ما علمای دین نباید از خودمان طاغوت های دیگری بسازیم. بشر کسی را می خواهد که کنارش بنشیند و عرقش را خشک کند و با او زندگی کند. اگر برای علمای دین هم جایگاهی بالاتر از دیگران ساختیم آخرین امید باقی مانده بشر را نابود کرده ایم.
«اصل کرامت بشر نمی تواند برای مسلمان مورد تردید واقع شود.» این قسمتی از گفته های دکترمحسن اسماعیلی حقوقدان و استاد دانشگاه بود که در سیزدهمین درس گفتار اندیشه و عمل با موضوع «کرامت انسان و آثار آن از دیدگاه امام»بیان شد.
او ابتدا به بیان آشنایی اش با اندیشه امام موسی صدر پرداخت و کتاب نای نی را به عنوان یکی از راه های شناخت، نسبت به اندیشه امام موسی صدر دانست.
امام موسی صدر برای من از جمله شخصیت هایی بود که نورانیت بخش هایی از شخصیتشان آن قدر خیره کننده است که به ابعاد دیگرش توجه نمی شود. از جوانی اوصاف ایشان را به عنوان یک روحانی خوش فکر و مصلح شنیده بودم و شیفته شان بودم. زیبایی هجرتشان و وسعت خدماتشان مانع می شد که از ایشان به عنوان متفکر هم شناخت داشته باشم. تا اینکه مجموعه آثارشان به من اهدا شد. ابتدا فکر می کردم با مروری اجمالی از این آثار عبور می کنم تا اینکه شب جمعه ای کتاب نای و نی را دست گرفتم. اعتراف می کنم چند صفحه را که خواندم، کتاب ها را زمین نگذاشتم تا تمام کتاب ها را خواندم. وقتی کتاب ها را خواندم احساس کردم امام صدر علاوه بر یک روحانی خادم، اسلام شناسی کم نظیر است.
ژرف نگری، زیبا نگری و نیکو گفتاری سه ویژگی کم نظیری است که به ندرت در یک فرد دیده می شود.
کرامت ذاتی انسان، گفتمان امروز جهان معاصر
این حقوقدان عضو شورای نگهبان درمورد علت انتخاب موضوع کرامت انسان برای سخنرانی اش گفت: نوع نگاه به انسان در نوع نگاه به هستی و دین و خدا اثرگذار است. اگر نگویم کرامت ذاتی انسان و حقوق ناشی از این کرامت، گفتمان اصلی امروز جهان معاصر است، باید بگویم رایج ترین و مهم ترین گفتمان است و ما به عنوان کسانی که مدعی ارائه اندیشه ای نو به جهان هستیم، چاره ای نداریم جز اینکه در این باره اظهارنظر کنیم.
اما متأسفانه نظرهایمان انفعالی و ناشی از افراط و تفریط است. ولی امام موسی صدر توانسته است اعتدال عملی و نظری در این زمینه به نمایش بگذارد.
اسماعیلی در در مورد مفهوم کرامت انسان و رویکردهای موجود نسبت به آن گفت: پرسش امروز بشر این است که آیا من فارغ از دین، جنسیت، زبان و ملیتم دارای ارزش هستم؟ آیا حقی دارم که باید رعایت شود؟ گفتمان رایج امروز دنیا پاسخ مثبت به این پرسش ها می دهد و انسان را موجودی اساسا ذی حق می داند، قبل از اینکه مکلف باشد.
وی افزود: مؤلفان اعلامیه جهانی حقوق بشر ادعایی جز این ندارند و در انتهای اعلامیه تصریح می کنند که هیچ یک از مواد اعلامیه نمی تواند به گونه ای تفسیر شود که با کرامت ذاتی مغایرتی داشته باشد. این نگاه، مبنای جهان امروز است و ما نتوانسته ایم موضعگیری صریحی نسبت به این دیدگاه ارائه دهیم.
این استاد حقوق در مورد کرامت انسان در نگاه دین گفت: اصل کرامت بشر نمی تواند برای مسلمان مورد تردید واقع شود. این مفهوم به صراحت در متون دینی آمده است. بارزترین آن آیه 70 سوره اسراء است که به صراحت می فرماید ما بنی آدم را کرامت دادیم و هیچ قیدی هم ذکر نمی کند. طبق این آیه ، انسان به ما هو انسان، دارای ارزش و حرمت است. از میان مفسران، گفتار علامه طباطبایی را دلپذیرتر یافتم. ایشان درمورد این آیه می گویند این آیه بیان حال جنس بشر است، صرفنظر از کرامت های اکتسابی.
وی در ادامه افزود: بین تکریم و تفضیل تفاوت است: تکریم ارزشی است که خدا ذاتا برای انسان در نظر گرفته است و تفضیل ارزش هایی است که انسان کسب می کند.
اسماعیلی این پرسش را مطرح کرد که چرا در برخی آیات، انسان پست تر از حیوان ذکر شده است؟ پاسخ سنتی به این سؤال که ما را دچار تناقض می کند این است که انسان کرامت ذاتی دارد اما به او دستور داده شده که کرامت های اکتسابی کسب کند. اگر کسی سراغ کرامت اکتسابی نرفت، کرامت ذاتی خودش را هم از دست می دهد. یعنی اگر انسان ایمان نیاورد از حیوان بدتر است. آثار این نگاه مشخص است. می بینید مثلاً در رسمی ترین میز خطابه جهوری اسلامی، یعنی نماز جمعه گاهی می گویند این ها که مسلمان نیستند، حیواناتی هستند که باید بگذاریم بچرند و روزگار بگذارنند.
اما مرحوم مطهری می گوید این طرز تفکر خطرناک تر از انحرافی است که کلیسا در دین به وجود آورد. معتقدان به این دیدگاه اعلامیه حقوق بشر را قبول ندارند و آن را اومانیستی می دانند.
وی در نقد این دیدگاه گفت: به نظر می رسد اشتباهی در برداشت از این مفهوم صورت گرفته است: اگر کسی کرامت اکتسابی نداشته باشد یعنی از استعداد ذاتی خدادادی بهره نبرده است. این فرد بسیار گمراه است. از حیوان گمراه تر است چون حیوان چنین استعدادی ندارد که از آن استفاده کند. اما آیا این باعث می شود که این فرد از انسانیت هم ساقط شود و حقی نداشته باشد؟ پاسخ منفی است.
کرامت انسان مختص مؤمنان نیست
استاد دانشگاه تهران گفت: قرآن به صراحت می گوید دشمنی با دیگران نباید باعث مرزشکنی و نادیده گرفتن حق شود و خدا تجاوزگر به حقوق مسلمان یا نامسلمان را دوست ندارد. چرا پیامبر تهدید می کند که بدانید اگر به کافری که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کند ظلم کنید، یا حقشان را کمتر از دیگران بدهید، لازم نیست آن کافر در قیامت از شما شکایت کند، بلکه من خودم از شما مطالبه خواهم کرد.
برداشت من از آثار امام موسی صدر این است که ایشان چنین نگاهی به انسان دارد. ایشان طبق موازین دینی می گوید انسان ها همه خوب و بر فطرت پاک خلق شده اند. چه بسا منافع شخصی و فساد محیط از بروز این فطرت جلوگیری می کند اما در همان حالت هم فطرت وی او را به صلاح دعوت می کند. در ادامه ایشان از این بحت نتیجه می گیرد که افکار و وجدان عمومی معمولا جهت گیری درستی دارد چرا که بر اساس فطرت است. لذا ایشان کرامت ذاتی را مختص مؤمنان نمی داند، آن را متعلق به بشر می داند. ایشان می گوید آن چیزی که انسان را در پیشگاه پروردگار، کرامت بخشیده، خلیفه الله بودن است و نه محرم اسرار بودن. فرشته ها هم محرم اسرار بودند ولی کرامت ذاتی نداشتند.
حقوقدان شورای نگهبان تأکید کرد: برداشت امام موسی صدر از مفهوم خلیفه الله بسیار زیباست. از نظرایشان خلیفه الله یعنی همان طور که خدا آگاه و مختار است، بشر هم باید آگاه و مختار در انتخاب باشد. طبق دیدگاه امام صدر، خداوند انسان را مسئولی می خواهد که در همان حال که به وظایف خود عمل می کند، درگیر کشمکش درونی نیز باشد. بنابراین خلیفه الله بودن یعنی انسان بین خیر و شر مخیر است و مجبور نیست.
محسن اسماعیلی درمورد جایگاه آزادی در اندیشه امام موسی صدر گفت: نگاه ایشان به انسان و خلیفه اللهی باعث شده است امام صدر به آزادی انسان و آزادی عقیده معتقد باشد و اجبار را خلاف کرامت بشر بداند. این نکته را هم می گویند که همه فضیلت انسان این است که راه صواب را انتخاب کند و راه و ابزار این انتخاب نیز علم است. همان علمی که اساس خلیفه اللهی انسان است.
وی افزود: امام موسی صدر حتی دعوت به توحید را هم در راستای کرامت معنا می کند و پرستش کسی جز پروردگار را خلاف کرامت می داند. ایشان احکام فقه را هم ناشی از کرامت ذاتی بشر می داند و می گوید تکیه بر حلال و حرام تنها برای صیانت از کرامت انسان است تا در جهان مادی گمراه و ذوب نشود.
گلایه از علمایی که عبادت را به جای عدالت نشانده اند
محسن اسماعیلی گفت: امام موسی صدر در چند نوبت تأکید می کند که ما در حقیقت ادیان مختلف نداریم، بلکه یک دین داریم و رسالت همه ادیان یکی است و همه ادیان در خدمت انسان هستند. چنین تعبیری را من در جای دیگری ندیده ام.
وی ادامه داد: ایشان تعبیری دارد که من اسمش را تئوری عینیت دیانت و انسانیت گذاشته ام. ایشان می گوید قرآن بر هماهنگی کامل دین و انسان تأکید می کند. مفهوم اصلی اسلام، تسلیم بودن است و همه ادیان چنین هستند. ایشان با استفاده از مفهوم انسانیت بین ادیان نیز پیوند برقرار می کند. با این دیدگاه همه پیامبران مسلمانند. دیانت نیز با انسانیت یکی است. لذا، دیانتی که به درد انسانیت نخورد الهی نیست و از علمایی که عبادت را به جای عدالت نشانده اند، گلایه می کند. ایشان نبود عدالت را موجب ناامیدی از دین و علمای دین می داند.
علمای دین نباید از خودشان طاغوت های دیگری بسازند
این استاد حقوق با خواندن بخشی ازگفته های امام موسی صدر گفت: مصلح قبل از هر چیز باید واقعیت را ،هر چند تلخ باشد، درک کند. در جای دیگر می گوید ما علمای دین نباید از خودمان طاغوت های دیگری بسازیم. بشر کسی را می خواهد که کنارش بنشیند و عرقش را خشک کند و با او زندگی کند. اگر برای علمای دین هم جایگاهی بالاتر از دیگران ساختیم آخرین امید باقی مانده بشر را نابود کرده ایم. امام موسی صدر این مباحث را تنها برای مسلمانان مطرح نمی کند و تصریح می کند که در بحث با غیر مسلمانان نیز نه جنگ داریم، نه خشونت و نه قطع رابطه.
رفتار عملی امام در پاسداشت کرامت انسان
این استاد دانشگاه به سیره عملی امام موسی صدر نیز اشاره کرد و دو نمونه از مواجهه امام با دو مسئله مبتلابه جامعه امروز ایران را بیان کرد: ایشان در اوایل ورود به لبنان با مشکل روزه خواری علنی مواجه بود. خودشان می گویند با عده ای از جوانان به همراه محترمان شهر به قهوه خانه و کبابی ها رفتند و از آنان برای حفظ ظاهر رمضان کمک کنند. مورد دوم چگونگی مواجهه ایشان با خانم خبرنگاری از روزنامه النهار و گفت و گو در مورد حجاب است که چطور با بیان نرم او را قانع به رعایت حجاب می کنند.
امام موسی صدر پرچمدار نگاه جدید به دین
محسن اسماعیلی با مرتبط کردن کرامت انسان به سرنوشت امام موسی صدر گفت: امام موسی صدر پرچمدار نگاه جدید به دین و پیام جدید دین است. تصور کنید اگر این تفکر در سه دهه گذشته اجازه حضور داشت و از تکنولوژی ها و تحولات روز برای اشاعه این اندیشه کمک می گرفت چه اثراتی داشت؟ ربودن ایشان بزرگترین جنایت علیه ایشان است. سکوت در این زمینه، به ویژه از طرف کسانی که مدعی حقوق بشر هستند، اجحافی به کرامت انسان است. دعا می کنیم خداوند ایشان را به ما برگردانند چرا که امروز نیازمند نگاه امام موسی صدر هستیم.