رئیس جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران گفت: ما همچنان امیدواریم ایشان [امام موسی صدر] زنده باشد و هرچه زودتر سرنوشتشان روشن شود و تجلیلی درخور شأن ایشان انجام گیرد.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی در دیدار با گروهی از آزادگان و جانبازان جنگ تحمیلی گفت:
* چند جمله هم در مورد امام موسی صدر عرض کنم؛ ایشان یکی از چهره های برجسته دهه های اخیر و عصر حاضر جامعه اسلامی و بخصوص جامعه تشیع و روحانیت است، هم به لحاظ تبار و خانواده و هم به لحاظ فضل و دانش و روشن بینی و تدبیر که فکر و فرهنگ او سرمایه بزرگی برای ماست. پدر ایشان آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر از جبل عامل یه ایران آمده بودند و با دختر آیت الله العظمی حاج آقا حسین قمی ازدواج کردند.
* امام موسی صدر و شهید بهشتی جزو کسانی بودند که سنت شکنی کردند و به دانشگاه رفتند که شاید اولین فارغ التحصیلان روحانی دانشگاههای جدید بودند. بعد از فوت مرحوم علامه شرف الدین که ریاست معنوی شیعیان لبنان را بر عهده داشتند، از امام موسی صدر دعوت شد تا رهبری شیعیان را بر عهده بگیرند. ایشان هم به لبنان رفتند و منشاء تحولات عظیمی شدند که نه تنها در شیعیان، بلکه در کل منطقه اثرگذار شد. واقعا کل شیعه را که در حال سقوط و گرفتاری و تحقیر بود به موقعیتی رساندند و نقطه وحدت شیعه و سنی و مسیحی و درزی و.. در لبنان شدند و مورد اعتماد همه آنها قرار گرفتند. بعد هم جنبش امل را شکل دادند و حزب الله که منشاء افتخاراتی بوده است نیز به یک معنی از اندیشه و منش امام موسی صدر سرچشمه می گیرد. البته نقش شهید چمران هم در ساماندهی اوضاع بسیار مهم بود و خداوند به حق محمد و آل محمد (ص) ایشان را رحمت کند.
* اما حادثه ربودن امام موسی صدر حادثه ای بزرگ و تلخ بود. تا جایی که می دانم از جمله کسانی که دغدغه خاطر زیادی نسبت به امام موسی صدر داشت، امام(ره) بود و چند سخنرانی هم در این مورد کردند. البته بعدا در پیگیری موضع ربودن ایشان، ملاحظاتی وجود داشت که به نظر من ملاحظات درستی نبود. بعضی بزرگانی که امروز در میان ما نیستند و خیلی هم آنها را دوست داریم، می گفتند به خاطر جنگ و کمک های لیبی این مسأله پیگیری نشود.
* اما مسأله امام موسی صدر مسأله ساده ای نیست؛ بنده به عنوان کسی که خیلی پیگیر این قضیه بودم، می گویم که ما وقتی با برجستگان دنیای اسلام و عرب صحبت می کردیم، همه احساس همدلی می کردند. من با امیرعبدالله ولیعهد وقت عربستان مفصلا صحبت کردم و با شخصیتهای مختلف عربی و لبنانی صحبت کردم. حتی امیر عبدالله گفت با امام موسی صدر عهد اخوت بسته است، وقتی آقای دکتر محمد صدر، معاون وقت وزارت خارجه و برادرزاده امام صدر را به او معرفی کردم، اشک در چشمانش حلقه زد. اما به محض اینکه می گفتیم شما در این مورد چکار می توانید بکنید؟ چیزی نمی گفتند. حتی حافظ اسد هم که با قذافی روابط خوبی نداشت، اینگونه بود و پایش را کنار می کشید. حتی ما می گفتیم که شما کاری نکنید و فقط به ما اطلاعات بدهید تا خودمان جلو برویم، اما باز کنار می کشیدند. این چه سر و رازی بود که آنها چیزی نمی گفتند، نمی دانم! این هم مظلومیت امام موسی صدر بود. زیرا این پرونده نیاز به همکاری سرویس های اطلاعاتی عرب داشت.
* واقعا فردی هم که برای پیگیری پرونده منصوب شد مناسب بود و انصاف این است که رهبری هم کمک کردند و وقتی من گفتم ما می خواهیم پیگیری کنیم، گفتند با همه وجود به دنیالش بروید. ما نشست های مفصلی برگزار کردیم تا اینکه فهمیدیم امام موسی اصولا از لیبی خارج نشده است. و بعد هم روند جریانات به گونه ای بود که پیگیری آن ناممکن کرد.
* واقعا غیبت امام موسی صدر در آن دوره برای شیعیان، لبنان و ایران و منطقه دردناک بود و یکی از مظلوم ترین و در عین حال مؤثرترین رهبران منطقه را از دست دادیم. حتی بعد از انقلاب لیبی هم از روشن کردن این موضوع طفره رفتند و همین انقلابیون هم در این مورد حرف های متناقض می زنند و این همان سری است که عرض کردم. بنده هم از شما قدرانی می کنم که به یاد ایشان هستید و برای زنده نگه داشتن تفکر ایشان فعالیت می کنید و من هم همواره خواسته ام ارتباط نزدیکی به این موسسه داشته باشم، زیرا فعالیت های خوبی دارند و ان شاء الله اجرتان با خدا باشد. ما همچنان امیدواریم ایشان زنده باشد و هرچه زودتر سرنوشتشان روشن شود و تجلیلی درخور شأن ایشان انجام گیرد.