پنجشنبه، دوازدهم دسامبر ۲۰۱۳ (۲۱ آذر ۱۳۹۲)
منبع: خبرگزاری رسمی لبنان (ان. ان.ای.)
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، در این نشست که یونس عوده، روزنامه نگار، آن را در حضور شماری از شخصیتها و علاقهمندان و فرهنگیان اجرا کرد، استاد کریم بقرادونی و استاد محمد نصرالله شرکت داشتند.
سخنان یونس عودهیونس عوده، در آغاز نشست گفت: «عرضۀ کاری پژوهشی که ژرفای حقیقت شخصیتی تاریخی و بیهمتا و تا اندازهای بحث برانگیز را کاویده است، شخصیتی که نشاط و زندگی به خواستاران آن بخشیده است، به خدا سوگند که این بار سنگینی بوده است. بهویژه هنگامی که تندباد رویدادهای اخیر منطقه و لبنان را درنوردید و بار دیگر بینش بلند امام صدر برجستگی یافت. این همان چیزی است که بررسیهای دکتر آن را تأیید میکند و در من هیچ تردیدی به جا نمیگذارد که ژرفاندیشان باید با جدیت درباره بینش صدر و نیز صلابت تک تک گزارههایش هم اندیشی و تبادل نظر کنند.»
وی افزود: «این پژوهش تنها به فرایند دگرگونی و تحول شیعیان در لبنان محدود نمیشود بلکه در بُعد فلسفی و محتوای اخلاقی و انسانی آن، که آکنده از ژرفبینی دینی است غور میکند و در نتیجه خواننده را به جهانهای معرفتی رهنمون میسازد، به گونهای که اگر سیاستمداران برای درک خط مشی و راه و روش امام تلاش میکردند، به دور از انحراف و تکفیر دیگران در راه و روششان تغییر حاصل میشد.»
سخنان استاد کریم بقرادونیبقرادونی در آغاز سخنانش گفت که هنگام خواندن کتاب به دیدگاهی رسید و آن اینکه سید موسی صدر دفتری بیپایان است و شخصیت او از مرزهای کتاب فراتر میرود. وی ضمن بازگویی مراحلی از زندگی امام اظهار داشت که گمان میکرده دوستی او با صدر از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۸ شناخت کاملی از منش صدر به او داده است ولی پس از مطالعۀ اثر شیخ نابلس به این حقیقت پی برده که او از مسائل بسیاری ناآگاه بوده است.
بقرادونی به این نکته اشاره کرد که امام صدر با ضعف شیعیان لبنان در سطح سیاسی و در سطح دانشمندان و مؤسسات دینی روبهرو شد و بر آن شد تا شیعیان را از تیره روزی و ناتوانی و تسلیم در برابر رهبران سنتی که در خودمحوری و فئودالیسم و فرقه گرایی غوطهور بودند نجات دهد. او از ورود به بحث و جدل نظری دربارۀ هویت و وابستگی پرهیز کرد و گفت که لبنان برای همۀ لبنانیهاست و اسرائیل برای اثبات تئوری خود مبنی بر ناممکن بودن همزیستی میان ادیان در خاورمیانه در صدد ویران کردن بنیاد همزیستی در لبنان است. امام، شیعیان را در پایگاه مبارزه با اسرائیل به جنبش آورد و موانع ضعف و ترس و طلسم سکوت شیعیان را درهم شکست و هیچگاه از یاد نبرد که جنبشها هرچند برحق و مردمی باشند، نیاز به سازماندهی دارند و کنشهای ناهماهنگ فعالان، نتایج وارونهای دارد و مردم را در برابر خودشان برمیانگیزاند. از همین رو امام صدر جنبش امل را بنیاد گذاشت.
بقرادونی سخنانش را با این حکایت از امام صدر پی گرفت که ایشان در چندین دیدار، گزینگویه «لبنان، فرجامین میهن است» را آگاهانه بر زبان راند تا مسیحیان اطمینان یابند که مسلمانان در صدد الحاق لبنان به کشوری دیگر و یا بردن آن به زیر سلطۀ نظامی دیگر نیستند و «اطمینان یافتن مسیحیان» راه میانبری است به سوی خنثا کردن نقشههای اسرائیل که مدعی حمایت از «اقلیتها» در خاورمیانه است. امام صدر دارای دیدگاهی یگانه با دو رویۀ مکمل یکدیگر است: پایداری در برابر اسرائیل که از نظر وی «شر مطلق» است و مبارزه با محرومیت که آن را مساوی با اشغال و بلکه هولناکتر میبیند. محروم از سرزمین همانند محروم در سرزمین است.
وی افزود: «هرگاه میان ارتش لبنان و گروههای فلسطینی در جنوب یا هر نقطه از لبنان برخوردی روی میداد، امام صدر اندوهگین و ناآرام میشد و برای همزبانی میان دولت و مقاومت فلسطین میکوشید. امام برای حفظ مقاومت فلسطین و نفی اقامت دائمی فلسطینیان در لبنان، روابط میان لبنان و سوریه را با دیدی واقعگرایانه ارزیابی میکرد و ترس مسیحیان از حل شدن لبنان در سوریه را نیز، چه از طریق وحدت و چه از طریق نظام فدرال، در نظر داشت.
بقرادونی سخنانش را با این جمله به پایان رساند: «به هر حال چکیدۀ کتاب «قیام طائفة» نوشتۀ شیخ صادق نابلسی به ما بازمیگوید که امام صدر نخستین مبارز به پا خاسته در برابر اسرائیل و اولین فسادستیز و پیشاهنگ انقلابی در رفع محرومیت است. او پیکی است که دفاع از الگوی لبنانی و همزیستی و گفتوگوی میان ادیان و تمدنها خستهاش نمیکند.»
سخنان استاد محمد نصرالله
نصرالله در سخنان خود، کتاب نابلسی را تلاشی شگفت خواند که به بازشناسی ابرمردی به تمام معنا چون امام موسی صدر پرداخته است؛ فرزانهای که دنیا را فراگرفت و مردم را به جنبش آورد و یادگارهایی ملی و منطقهای و جهانی از خود به جا گذاشت و اینکه همۀ ابعاد چنین شخصیتی در یک کتاب گنجانده شود، کاری دلیرانه و حتی بیباکانه است، زیرا چنین کاری محال است.
وی گفت: «شیخ د. صادق نابلسی با سخن گفتن از ابعاد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی ابرمردی چون امام موسی صدر، قدم در راه دشواری گذاشته و بر خود ستم کرده است، زیرا تبیین همۀ جوانب زندگی این شخصیت در یک کتاب ناممکن است.»
نصرالله به موضوع بنیانگذاری مقاومت لبنانی در برابر دشمن صهیونیستی به دست امام صدر پرداخت و آن را ابتکاری هشیارانه و هدفمند و دارای روشی روشن خواند. وی همچنین به جایگاه امام در میانۀ جنگ داخلی لبنان اشاره کرد و از نویسنده خواست تا در این باره بازاندیشی کند، زیرا صدر پس از آغاز جنگ، در نقش آتشنشان به دیدار این مقام و آن مقام شتافت و از کشوری رهسپار کشوری دیگر شد، تا جنگی ـکه هر از گاهی درمی گرفتـ خاموش شود.