شکی نیست که نیروی انسانی یک کشور از شاخصهای مهم برای پیشرفت و بالندگیِ آن کشور است.
طبیعی است که حکومتهای خواهان پیشرفت باید حتی بیش از دولتهای پیشرفته قدر این سرمایه گرانبها را بدانند و سرنوشت اتباعشان برایشان مهم باشد و آن را یکی از ارزشهای پایهای بدانند که به هیچ وجه نه باید و نه میتوان بر سرِ آن معامله کرد.
با نگاهی به روند پیگیری قضیه امام موسی صدر متاسفانه به این نتیجه میرسیم که علی رغم اثبات این نکته که امام صدر در لیبی و به دستورِ قذافی ربوده شده است، گویی ارادهای جدی برای آزادسازی ایشان از زندانهای لیبی و کشف حقیقت وجود نداشته است. حال آنکه همگی میدانیم افکار عمومی کشور، که تجلی آن در نامه نخبگان و فرهیختگان کشور و امضای سند بیش از ۱۵۰ تن از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی است،
نه تنها پیگیر این قضیه است، که برای این مسئله چهار راهکارِ عملی ارائه کرده است. آنچه مرا واداشت تا به نگارش این مختصر دست زنم، رفتار اخیر دولت کانادا و مقایسه آن با عکس العمل وزارت امور خارجه ایران در قبال ربودن امام موسی صدر در لیبی و مطالعه رفتار وزارت امور خارجه کانادا به عنوان یک case study بود. قضیه از این قرار است که دولت اتاوا روابط خود را با ایران به شدت محدود کرد و رابطه خود با ایران را به بررسی سه موضوع تقلیل و به دیپلماتهای خود دستور داد تنها در این سه زمینه مشخص با دولت ایران به گفتگو بپردازند. این در حالی است که شخصی که آنان به عنوان تبعه خود از وی حمایت میکنند، ایرانی الاصل و تابعیتِ مضاعفش کانادایی بوده است.
بیتردید بهترین راه برای بالندگی و پیشرفت در هر کاری نگاهی دوباره به کارهای انجام شده و نشده و نقد و بررسی دقیق و بیغرض آن فعالیتها است. سیاست خارجی یک کشور نیز جزو همین قاعده کلی است و باید با نگاهی دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و وظیفه هر شهروند متعهد است که نسبت به این مسئله حساس باشد. یکی از روشهای ارزیابی، نگاه به مدیریت سطوح بالا در سیاست خارجی و کارآمدی دستگاه سیاست خارجی و نیز نگاهی به رفتار سایر بازیگران بین المللی و بررسی تطبیقی و مقایسهای است. بنابر این باید دید که آیا کارها مسیر معقول و درستی دارد یا خیر؟ برای پاسخ به این پرسش خوب است نظر یکی از معاونین سابق وزارت امور خارجه را بخوانیم: «... ارزیابی سیاست خارجی کشور در دو دهه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چنین نتیجه میدهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دو دهه اخیر بسیار ضعیف بوده است.... و در صحنه جهانی رفتار ما از» کارآمدی «بالایی برخوردار نبوده و نیست....» (۱)
یکی از مسائل مهمی که باید در فرصتی مناسب تمام جوانب آن کاویده شود، روند پیگیری قضیه ربودن امام موسی صدر در سیاست خارجی ما است. هم اکنون ۲۷ سال از ربودن امام در لیبی میگذرد و مسئولین کشور و متولیان دیپلماسی هرگاه مورد پرسش قرار میگیرند، این جمله کلیشهای را تکرار میکنند که: «امام موسی صدر یکی از شخصیتهای مهم برای ما است... به سرنوشت ایشان حساسیم... با جدیت سرنوشت امام موسی صدر را پیگیری میکنیم و پرونده امام صدر به طور جدی بوسیله مقامهای دولتی در حال پیگیری است و....» (۲)
اما سوال اینجاست که با همه این پیگیریها چرا امام صدر هنوز آزاد نشده و حقیقت همچنان در هالهای از ابهام مانده است؟ به نظرم پاسخ را میتوان در «عدم پیگیری جدی» و «برخورد منفعلانه» وزارت امور خارجه ایران جستجو کرد. آنچه در تمام این سالها اتفاق نیفتاد، عدم توجه اصولی ما به مسائل در هم تنیده سیاست خارجی و نادیده گرفتن بسیاری از ظرایف رفتار بین المللی و خصیصههای ملی مشخص و پیشینههای اجتماعی و تاریخی بود. صاحب نظران و تحلیل گران سیاست خارجی در تبیین شیوه تعامل یک کشور با سایر کشورها به این نکته مهم و شاید بدیهی اشاره میکنند که «باید از تمام ظرفیتهای موجود به بهترین شکل استفاده کرد.»
آنان دیپلماسی موفق را دیپلماسیی میدانند که با درک درست از صحنه روابط بین الملل ظرفیتهای خود را به درستی به کار اندازد. واکنش اخیر دولت کانادا و محدود کردن روابطش با ایران از این منظر جالب توجه است. آیا برای دولت کانادا برقراری روابط مناسب با کشوری که خود را قدرت منطقهای میداند مناسبتر است یا عدم آن؟ باز هم باید سوال کرد که ما در همه این سالها کدام یک از ظرفیتهای موجودمان را استفاده کردیم؟ چند بار سفیر لیبی را به وزارت امور خارجه احضار کردیم؟ با کدام یک از کشورها در این رابطه گفتگو کردیم؟ چرا این قضیه را در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد مطرح نکردیم؟ و دهها پرسش بیپاسخ دیگر. شاید این گفته برنارد لوییس که «مفهوم سیاست خارجی مانند بیشتر ملزومات زندگی عمومی و سیاسی امروزی در جهان اسلام مفهومی نو و بیگانه است» (۳)
چندان هم به دور از واقعیت نباشد.!! اما آنچه اکنون میتوان و باید انجام داد، این است که نمایندگان دلسوزی که در قالب «کمیته پیگیری سرنوشت امام موسی صدر» در مجلس شورای اسلامی به این امر مهم مشغولند، اولا پیگیری جدی این قضیه را بر روی میز رئیس جمهور آینده قرار دهند و از او بخواهند پیگیری جدی سرنوشت امام موسی صدر را در اولویت کاری خود قرار دهد. و ثانیا در برنامهای زمانبندی شده از دولت و وزارت امور خارجه بخواهند راهکارهای ارائه شده در نامه نخبگان را هرچه زودتر اجرا کنند و روند کار را مرتبا به مجلس گزارش دهند.
تا بدین ترتیب نظر مقام معظم رهبری نیز که گفته بودند پیگیری قضیه امام موسی صدر مسئله مهمی است که در این سالها نسبت به آن غفلت شده و باید به شکل جدی و حتی تا قطع رابطه با لیبی پیگیری شود (۴)، تامین شود. باشد که وسیله آزادی امام موسی صدر و نیل به حقیقت شود.
-------------------------------------------------
(۱) درسهای سیاست خارجی، فصل چهارم، محمد جواد لاریجانی
(۲) مصاحبههای مقامات مختلف وزارت امورخارجه از جمله رک: خبرگزاری ایرنا ۹/۸/۸۳ و ایلنا ۸/۶/۸۳
(۳) چارچوبی تحلیلی برای بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، صفحه ۳۱، پروفسور روح الله رمضانی، ترجمه علیرضا طیب
(۴) بخشی از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده * immahmoodi@yahoo. com