ولادت
امام موسی صدر در روز ۱۴ خرداد سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر از علمای بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود.
فعالیتهای علمی
ایشان پس از اتمام تحصیلات کلاسیک در سال ۱۳۲۲ به تحصیلات حوزوی مشغول شدند و مدت ده سال در قم به تحصیل پرداختند و از محضر بزرگانی همچون حضرات آیات محقق داماد، سید رضا صدر، سید احمد خوانساری، حجت کوه کمرهای، امام (رضوان الله تعالی علیهم) بهره بردند ایشان در سال ۱۳۳۲ عازم نجف شدند و از محضر بزرگانی همچون حضرات آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بهره گرفتند. ایشان همچنین دروس فلسفی را نزد حضرات آیات سید رضا صدر و علامه سید محمد حسین طباطبایی در قم، و نزد آیت الله شیخ صدر بادکوبهای در نجف فرا گرفتند. دوستان اصلی هم بحث امام موسی صدر را در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، شهید دکتر بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و مکارم شیرازی، و در نجف آیت الله شهید سید محمد باقر صدر تشکیل میدادند.
امام موسی صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، و در سال ۱۳۲۹ در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در سال ۱۳۳۲ از آن فارغ التحصیل گردید. امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت «منتدی النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس «مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهمترین اقدامات امام موسی صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزههای علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی صورت گرفت. حضرت آیت الله مکارم شیرازی در این مورد چنین فرمودند: «در زمان مرجعیت حضرت آیت الله بروجردی این مسائل (اصلاح حوزه) مطرح بود. مخصوصا طرحی به وسیله دوستان فاضل جوان در آن زمان امثال امام موسی صدر وشهید دکتر بهشتی و جمعی از مدرسین بزرگ فعلی برای گامهای اولیه اصلاح حوزه تهیه شده بود ولی بر اثر آماده نبودن افکار به دست فراموشی سپرده شد و مایه سر خوردگی همه دوستان گردید.» [۱]
فعالیتهای سیاسی اجتماعی
ایشان در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیههای حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت ترویج مکتب اهل بیت از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل میداد.
امام موسی صدر برای نیل به این اهداف، و با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعالیتهای خود را در سه حوزه سازماندهی نمود:
۱. بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی شیعیان لبنان
ایشان از سال ۱۳۳۸ و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور ریشه یابی عوامل عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامههایی بود که از اواسط سال ۱۳۳۹ و در راستای سیاست محرومیت زدایی، طراحی و اجرا گردید. امام موسی صدر در زمستان سال ۱۳۳۹ و پس از تجدید سازمان جمعیت خیریه «البر و الاحسان»، با تنظیم برنامهای ضربتی جهت تامین نیازهای مالی خانوادههای بیبضاعت، ناهنجاری تکدی را به کلی از سطح شهر صور و اطراف آن برانداخت. وی در فاصله سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۸ و در چارچوب برنامهای میان مدت، دهها جمعیت خیریه و مؤسسات فرهنگی و آموزش حرفهای را در سراسر لبنان راه اندازی نمود. که حاصل آن کسب اشتغال و خودکفایی اقتصادی هزاران خانواده بیبضاعت، کاهش درصد بیسوادی، رشد فرهنگ عمومی، و به اجرا در آمدن صدها پروژه کوچک و بزرگ عمرانی در مناطق محروم آن کشور بود. و در این راستا
امام موسی صدر به منظور برخورداری شیعیان از سازمانی قانونی، تلاش خود را برای تأسیس مجلس شیعیان به کار بست و با وجود کارشکنیها و مخالفتهای گوناگون، سرانجام تلاشهای ایشان به نتیجه رسید و نمایندگان شیعیان در مجلس شورای لبنان به پیشنهاد وی یک طرح قانونی را تقدیم مجلس کردند که این طرح در سال ۱۳۴۶ به تصویب رسید و بر اساس آن شیعیان اجازه تأسیس مجلسی به نام مجلس اعلای اسلامی شیعیان را پیدا نمودند که این مجلس در سال ۱۳۴۸ به طور رسمی آغاز به فعالیت نمود.
همچنین ایشان برای سازماندهی، تربیت و تشکل نیروهای جوانان و آگاهی هرچه بیشتر آنان با اسلام، اقدام به تأسیس سازمانی به نام «حرکه المحرومین» نمود و مسئولیت آن را به شیهد بزرگوار دکتر مصطفی چمران واگذار نمود. این سازمان برای اولین بار طلسم وابستگی را شکست و با شعار نه شرقی، نه غربی حرکت خود را آغاز کرد و با الهام از معارف ناب اسلامی در کوتاه مدت، کادرهای با ایمان و زبدهای را تربیت نمود. این اقدام را میتوان پس از تأسیس مجلس اعلای شیعیان دومین اقدام ایشان برای سازماندهی شیعیان لبنان به شمار آورد.
با آغاز جنگ داخلی لبنان در فروردین سال ۱۳۵۴، تمامی تلاشهای امام موسی صدر مصروف پایان دادن به این بحران صرف گردید. با شعله ور شدن مجدد آتش جنگ، امام موسی صدر در اردیبهشت ۱۳۵۵ حافظ اسد را متقاعد نمود تا با اعزام نیروهای سوری به لبنان، موازنه قوا و آرامش را به این کشور بازگرداند. حل اختلافات مصر با سوریه و متعاقب آن برپایی کنفرانس ریاض در مهر ۱۳۵۵، آب سردی بود که امام موسی صدر بر آتش جنگ داخلی لبنان فرو ریخت. این آرامش تا زمانی که امام موسی صدر در لبنان حضور داشت، ادامه پیدا کرد.
۲. پرچمداری حرکت گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب در لبنان
هدف استراتژیک امام موسی صدر آن بود تا طایفه شیعه لبنان در کنار سایر طوائف، در تمامی عرصههای حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن کشور مشارکت دهد. وی از اولین روزهای هجرت به لبنان در سال ۱۳۳۸، با طرح شعار «گفتگو، تفاهم و همزیستی»، پایههای روابط دوستانه و همکاری صمیمانهای را با مطران یوسف الخوری، مطران جرج حداد، شیخ محی الدین حسن و دیگر رهبران دینی مسیحی و اهل سنت آن کشور بنا نهاد.
امام موسی صدر در سال ۱۳۴۲ و طی سفری دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، طرحی نو جهت همفکری مراکز اسلامی مصر، الجزایر و مغرب با حوزههای علمیه شیعه لبنان در انداخت. وی در بهار سال ۱۳۴۴، اولین دور سلسله گفتگوهای اسلام و مسیحیت را با حضور بزرگان این دو دین الهی، در مؤسسه فرهنگی «الندوه اللبنانیه» به راه انداخت. ایشان از سال ۱۳۴۷ به عضویت مرکز اسلامشناسی استراسبورگ در آمد، و از رهگذر همفکری و ارائه سمینارهای متعددی در آن، انتشار آثاری ذی قیمت چون «مغز متفکر جهان شیعه» را زمینه سازی نمود.
امام موسی صدر در سال ۱۳۴۹ رهبران مذهبی مسلمانان و مسیحیان جنوب لبنان را در چارچوب «کمیته دفاع از جنوب» گرد هم آورد، تا برای مقاومت در برابر تجاوزت رژیم صهیونیستی چاره اندیشی نمایند. ایشان در اواسط سال ۱۳۵۷ موفق گردید رهبران مسلمان و مسیحی لبنان را جهت برپایی یک جبهه فراگیر ملی متقاعد نماید.
۳. تاسیس جامعه مقاوم و مقاومت لبنانی در برابر تجاوزات اسرائیل
امام موسی صدر از سال ۱۳۴۳ در پی اندیشه جبههای مقاوم در برابر تجاوزات آینده رژیم صهیونیستی برآمد. وی در بهار سال ۱۳۴۴ گروهی از جوانان مؤمن شیعه را به مصر اعزام نمود، تا در دورهای شش ماهه فنون نظامی را فرا گیرند. با بازگشت این جوانان که اولین کادرهای مقاومت لبنان بودند، عملیات ایذایی مشترک رزمندگان فلسطینی لبنانی در شمال فلسطین اشغالی آغاز گردید. بخش اعظم نیروهای رزمنده از جوانان شیعه لبنان، و فرماندهی عملیات بر عهده رزمندگان فلسطینی بود. این نوع عملیات مشترک تا اوایل سال ۱۹۷۲ ادامه یافت. وبه دنبال آن پایههای سازمان نظامی «افواج مقاومت لبنان» «امل» پی ریزی شد. با پایان یافتن جنگ داخلی لبنان و انتقال دامنه ناآرامیها به جنوب، واحدهای مقاومت لبنان رسما در نقاط استراتژیک مناطق مرزی مستقر شدند. اولین عملیات بزرگ مقاومت لبنان علیه تجاوزات اسرائیل در اواخر سال ۱۳۵۵ صورت گرفت که پس از چند روز درگیری، به آزادسازی شهرکهای «طیبه» و «بنت جبیل» منجر گردید. در حمله گسترده سال ۱۳۵۷ اسرائیل به جنوب لبنان و به رغم عقب نشینی احزاب چپ و گروههای فلسطینی، جوانان مقاومت لبنان و دانش آموزان مؤسسه صنعتی جبل عامل در منطقه اشغالی باقی ماندند، و با وجود امکانات اندک تا به آخر علیه اشغالگران صهیونیست ایستادگی کردند.
امام موسی صدر اگرچه لبنان را محل اصلی فعالیتهای خود قرار داده بود، اما هیچگاه از دیگر مسائل جهان اسلام غافل نبود. انقلاب اسلامی ایران، امنیت حوزههای علمیه، اتحادی عربی اسلامی جهت مبارزه با اسرائیل و گسترش تشیع در آفریقای سیاه، مهمترین دغدغههای خارج از لبنان ایشان را تشکیل میدادند.
امام موسی صدر جزو نخستین شخصیتهایی بود که با اوج گیری مبارزات مردم ایران با رژیم ستمشاهی، از انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) دفاع نمود. به عنوان نمونه ایشان در اوایل شهریور ۱۳۵۷ (یک هفته قبل از ربوده شدنشان) در مقالهای در روزنامه لوموند فرانسه از انقلاب اسلامی به عنوان ادامه حرکت انبیا نام برد و امام خمینی رضوان الله تعالی علیه را یگانه رهبر بزرگ این انقلاب به دنیا معرفی کرد. [۲]
ماجرای ربوده شدن امام موسی صدر
اقدامات ارزشمند و تأثیر گذار امام موسی صدر و نفوذ روز افزون ایشان در لبنان و منطقه از یک سو و پشتیبانی ایشان از انقلاب اسلامی ایران و امام (ره) از سوی دیگر موجب هراس استکبار جهانی شده و آنان به روشنی میدانستند اگر بازوان پرتوان امام موسی صدر با مشتهای گره خورده امام (ره) همراه شود دیگر هیچ فرصتی برای ادامه حیات و اجرای سیاستهای شوم و توسعه طلبانه آنان باقی نخواهد ماند. این بود که چندین بار اقدام به ترور ایشان کردند ولی هر بار ناکام ماندند به ناچار نقشه دیگری را طراحی نمودند وتوسط یکی از ایادی خود فروخته خویش طرح ربودن وی را به اجرا در آوردند. به این ترتیب امام موسی صدر که در ۳ شهریور سال ۱۳۵۷ و در آخرین مرحله از سفر دورهای خود به کشورهای عربی، بنا بر دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شده بود، پس از یک هفته اقامت در این کشوردر روز ۹ شهریور در حالی که قصد ترک این کشور را داشت، به طور مرموزی با دوتن از همراهان خود «شیخ محمد یعقوب» و «عباس بدر الدین» ناپدید شدند. [۳]
با انتشار خبر ناپدید شدن امام موسی صدر موجی از نگرانی و اندوه جهان اسلام را فرا گرفت و مردم لبنان اعتراض و اعتصابهای زیادی انجام دادند. مرحوم امام نیز در تلگراف به یاسر عرفات و حافظ اسد خواستار پیگیری این ماجرا شدند.
هرچند دولت لیبی و قذافی ادعا کرد که وی خاک این کشور را ترک کرده است ولی دستگاههای قضایی دولتهای لبنان و ایتالیا، و همچنین تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی مبنی بر خروج امام موسی صدر از آن کشور و ورود ایشان به رم را تکذیب نمود. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی دو دهه پیش بدست آمدند، تماما بیانگر آن هستند که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته است. به عنوان نمونه در دیداری که میان قذافی وهیئتی از علمای لبنان شامل شیخ عبدالامیر قبلان، شیخ احمد الزین، شیخ عبدالحلیم الزین وشیخ خلیل شقیر در مورد این مسأله برگزار شد. قذافی مدعی شد که وی در ساعت ۵/۱ بعدازظهر روز ۳۱/۸/۷۸ م قرار ملاقاتی با امام صدر تنظیم کرده بود. اما ایشان حضور نیافت و به او گفته شد که وی لیبی را به مقصد ایتالیا ترک کرده است.
در مورد این اظهار نظر این سؤال به ذهن خطور میکند که چرا امام موسی صدر در این ملاقات حضور نیافته است؟ ملاقاتی که او به خاطر آن به لیبی آمده و چند روز در لیبی توقف کرده بود، با توجه به این نکته که هواپیمای مورد اشاره شش ساعت و۴۵ دقیقه پس ازساعت ملاقات به سوی رم پرواز کرد. چنانکه بیانیه رسمی دولت لیبی خاطرنشان میکند. اما اطلاعات مختلف از منابع گوناگون تأکید میکند که این دیدار صورت گرفته و بحث وجدل شدیدی میان این امام موسی صدر و قذافی درباره مشکلات لبنان ونقش لیبی در آن در گرفته است. همچنین اطلاعات مختلفی از منابع بین المللی وخصوصی واز جمله گفتههای خصوصی، تریکی وزیر خارجه سابق لیبی نشان میدهد که امام وهمراهانش پس از دیدار با قذافی باز داشت شدند.
همچنین قذافی در این دیدار ادعا میکندکه ترک لیبی توسط امام موسی صدر وهمراهانش بدون اطلاع مقامات لیبی صورت گرفته است و یکی از کارمندان لیبی به نام احمد حّلاب اتفاقی وی را در فرودگاه شناخته ووی را بدرقه کرده است. این گفته نیز این سؤال را بر میانگیزد که چرا امام موسی صدر لیبی را که میزبان رسمی اوست بدون اطلاع مقامات آن ترک میکند؟ وچگونه امام موسی صدر وهمراهانش میتوانند به دور از چشم مقامات لیبی از هتل تحت مراقبت خارج شوند، به فرودگاه بروند وطرابلس را ترک کنند؟ چگونه میتوان باور کرد که مقامات لیبی از این کارآگاه نشدهاند. [۴]
هر چند با گذشت بیش از سی و چهار سال از ربوده شدن امام موسی صدر هنوز خبر دقیقی از وضعیت ایشان به دست نیامده است اما با شکل گیری انقلاب مردمی در لیبی و سقوط حکومت دیکتاتوری قذافی، امیدها برای روشن شدن وضعیت امام موسی صدر بیشتر شده است که امیدواریم تحقیقات در این زمینه به نتیجه برسد.
--------------------------------------------------------------------------------------------------
۱- گلشن ابرار، خلاصهای از زندگی اسوههای علم و عمل، جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، قم، نشر معروف، ۱۳۸۲، ج۲، ص ۷۸۸
۲- مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، imamsadr. ir/Zendeginame/zendeginame. htmو گلشن ابرار، خلاصهای از زندگی اسوههای علم و عمل، پیشین، ص ۷۸۵- ۷۹۷
۳- گلشن ابرار، خلاصهای از زندگی اسوههای علم و عمل، پیشین، ص۷۹۷-۷۹۸
۴- ر. ک: مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، imamsadr. ir/Zendeginame/zendeginame. htm، مدارک و مستندات مربوط به ربودن امام موسی صدر و همراهانشان در این پایگاه آمده است.
مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات