ناگفتههایی از زندگی خانوادگی امام موسی صدر و آخرین اخبار از پیگیری وضعیت وی درگفتوگوی شفقنا با دخترش، حورا صدر: امام در قید حیات هستند/ هیچ تفاوتی بین دختران و پسران امام احساس نمیشد.
شفقنا: خانوادهای و ملتی ۳۵ سال چشم انتظار است تا امام موسی صدر عزیز مسلمانان لبنان و ایران و دیگر ادیان به وطن بازگردد. لیبی و قذافی متهم اصلی پرونده ایست که افکار عمومی ایران و لبنان برای ربوده شدن امام موسی صدر و همراهان ایشان تشکیل دادهاند. این پرونده پر است از ابهام و افت و خیز. خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاریهای خبری شیعه) به مناسبت سالروز ربوده شدن امام موسی صدر آخرین اخبار و پیگیریهای موجود درباره وضعیت ایشان و شواهدی مبنی بر در قید حیات بودن امام را از دختر ایشان، خانم حورا صدر جویا شده است. در این گفتوگو حورا صدر دلایل علاقهمندی جوانان به امام صدر و نحوه رفتار ایشان با خانواده را بیان میکند و آخرین پیگیریها و شنیدهها درباره پرونده امام صدر را تشریح میکند.
متن گفتوگوی شفقنا با حورا صدر را میخوانید:
*نگاهی به حرکت امام موسی صدر در لبنان، جهان اسلام و جهان تشیع نشان میدهد که ایشان نه تنها به مسلمان و شیعه بلکه به انسان نگاه خاصی دارند، اول انسان در مقام انسان را تکریم میکنند و به رسمیت میشناسد سپس از جنسیت،نژاد، مذهب، طایفه و قبیله او میپرسند، مساله دیگر اینکه امام موسی صدر در یک خانواده مذهبی، متعلق به روحانیت و پایگاه فقاهت پرورش یافتند. سنت غالب در این خانوادهها این بوده که زن گاهی برای فعالیت اجتماعی با محدودیتی مواجه است، جمع کردن این دو اصل ما را به این نتیجه میرساند که یک سوال جلوی نوع نگاه امام موسی صدر بگذاریم، اینکه این نوع نگاه امام موسی صدر به زن از کجا ریشه گرفته است؟ در خانواده ایشان چه گذشته که این چنین به انسان و زن احترام میگذارد، در حقیقت زن در خانواده امام موسی صدر چه سرنوشت و جایگاهی داشته است؟
صدر: یکی از ویژگیهای خاص امام موسی صدر تطابق اندیشه و عمل ایشان بود که نظر بسیاری را به خود جلب کرده است، امام اگر مسلهای را مطرح میکردند، ما شاهد بودیم که ایشان در خانه و جامعه به آن اندیشه عمل میکردند، اندیشه عملی ایشان هیچگاه در حد شعار یا فلسفهای که تنها برای دیگران مطرح کنند، نبود.
در منظومه فکری و عملی ایشان انسان ماورای جنسیت، ملیت ونژاد ودین است و در عمل هم به این اصل عمل میکردند. اگر ناراحتی و آزار کسی را میدیدند، آن را تاب نمیآوردند. اجازه دهید دو مثال متفاوت بزنم؛ روزی دولت یک جوان کمونیست را دستگیر کرد، ایشان وساطت آن جوان را کردند و گفتند او گناهی نکرده چرا او را دستگیر کردید. آنان خطاب به امام موسی صدر میگفتند این جوان کمونیست است و تو عالم دینی هستی تو به این مسایل چه کار داری، امام در پاسخ به آنها گفت: این جوان، انسان است، او مانند فرزند من است. نمونه دیگر در زمان تبعید امام خمینی (ره)؛ زمانی که امام (ره) در تبعید بودند امام موسی صدر نزد پاپ رفتند و برای آزادی و رهایی ایشان تلاش کردند. این نمونهها نشان میدهد برای امام موسی صدر تفاوتی نمیکند که انسانها در چه سطحی باشند.
همه میدانند که تشکیل حرکة المحرومین و تلاش برای رفع محرومیت یکی از تلاشهای جدی امام صدر است. ایشان در یکی از صحبتهای خود میگویند، فعالیت من همه محرومان لبنان را در بر میگیرد اما وضعبت لبنان طوری هست که بیشتر محرومین را شیعیان تشکیل میدهند، ولی من به دنبال احقاق حقوق همه محرومین هستم از هر دین، ملت، طایفه و منطقهای که باشند.
*این نگاه امام موسی صدر به انسان مثال زدنی است، بعد از تجربه سی و پنج سال نگاه فقاهتی به زن که یکسری مبارزات و واکنشها صورت گرفته و یک عدهای مواضعشان تعدیل شده، ولی امام موسی صدر در زمان خود جایگاه ویژهای برای زن قائل بودند و میگویند اگر از من بر میآمد به تمام زنان آموزش نظامی میدادم تا از خودشان دفاع کنند، یعنی در بالاترین سطح شخصیت فردی را برای زنان قائل میشود. ایشان در تعامل نگاه، رهنمودها، صحبتها، مشاورهها، حتی برخورد با اشتباهات اعضای خانواده چه رفتاری داشتند؟
صدر: مبنای ایشان در مورد زن، اولاً این بود که زن و مرد را یکسان میدانستند و معتقد بودند هر دو آنها انسانهایی هستند که در جامعه در حال فعالیتند. هر یک از زن و مرد خصوصیات و جایگاه خاص خود را دارند، اما به هر دو از مبنای انسانی نگاه میکردند و با توجه به دیدگاهی که رایج بود مبنای ایشان کاملاً مبنای قرآنی بود. در صحبتهایشان گفتهاند که اسلام زن را تکریم کرده و این مسلمانان هستند که درجه زن را پایین آوردهاند. امام همیشه مطرح میکردند که فرق است میان تعالیم قرآن و اسلام از یک طرف و عادتها و رسوم جامعه از طرف دیگر و اینکه بسیاری از مسایل و موضوعاتی که درباره زن مطرح شده مبنای قرآنی و اسلامی نداشته بلکه خاص فضا و دورۀ زمانی خاصی است؟ به عنوان مثال امام موسی صدر در مورد یکی از جملات منسوب به حضرت علی (ع) که فرمودهاند زن ناقص العقل است، میگفتند معلوم نیست که این جملات از سخنان حضرت امیر باشد، باید این جمله را با قرآن مقایسه کنیم. یعنی مبنای ما باید قرآن باشد. اجحاف و مشکلاتی که بر زنان رفته است به این علت است که مسایل مربوط به زنان را جامعه مردان با نگاه مردانه حل و فصل کردهاند و آنها طبق تفکرات خودشان برای زنان احکام صادر و اجرا کردند. وگرنه زنان از نظر درجه انسانی با مردان تفاوتی ندارند. زن و مرد در خلقت و طبیعت تفاوتهایی دارند و به همین سبب هم ممکن است بعضی از احکام، مقررات و قوانین در مورد این دو تفاوت داشته باشد. امام موسی صدر در عمل یکسان بودن زن و مرد را مبنا قرار میدادند، هیچگاه مانع کار زن نبودند، چه بسا زنان را به فعالیت تشویق میکردند و تذکر میدادند که بین آنچه اسلام میگوید با آنچه مسلمانان انجام میدادند، تفاوت است و اینکه در جامعه شرایط برای زنان فراهم نشده و زنان آن طور که باید نقش خود را ایفا نکردهاند، باید شرایط حضور زنان در جوامع فراهم شود تا آنان بتوانند وظایف و نقش خود را ادا کنند.
*امام موسی صدر در خانواده چطور برخورد میکردند؟
صدر: ما هیچ تفاوت و محدویتی را احساس نمیکردیم. هیچ وقت مسوولیت کارهای منزل تنها بر دوش خانمها نبود. در دورهای که من و برادرانم دور از خانواده زندگی کردیم به توصیه پدرم کارهای منزل بین من و برادرانم تقسیم شد و ایشان تأکید کردند مبادا کارهای منزل را بر دوش حورا چون دختر است بیندازید. پدرم به سید صدرالدین، برادر بزرگترم، میگفت اگر روزی شرایط به گونهای شود که مجبور شوم تحصیل یکی از فرزندانم را تأمین کنم، ابتدا شرایط تحصیل دخترم را فراهم خواهم کرد و تحصیل او را ترجیح میدهم. این مسله نشان دهنده یک تفکر عمیق است. مثالی دیگر بزنم؛ توجه ایشان به مادرم، ایشان همیشه سعی میکردند شرایط را فراهم کنند تا مادر در راحتی و رفاه باشند، در کارهای منزل به مادر کمک میکردند تا به ایشان سخت نگذرد. آیت الله صدر نیز همین شخصیت و خصوصیات اخلاقی را داشتند. ایشان در زمان خود معروف بود که مردیست که به همسرش توجه میکند. امام موسی صدر از یک سو این خصوصیات را از پدرش به ارث بردند و پیشینه دینی، مذهبی و تحصیلات ایشان از سوی دیگر سبب تقویت این تفکر شد.
*در صحبتهایتان به دو مساله اشاره کردید، یکی اینکه مبنای عمل امام موسی صدر قرآن بود و دیگری محیط خانوادگی و نگاه تکریم آمیز به زن، نگاه دیگری که معطوف امام موسی صدر است، این است که ایشان یک استثنا بودند و استثناها هیچ وقت تکرارپذیر نیستند، یعنی یک اتفاقی در یک مقطع زمانی افتاده، ایشان به لبنان سفر میکنند، در آنجا امام موسی صدر میشوند و سپس هجرت میکنند، یک نگاه دیگر اینکه زنان، طلاب جوان به خصوص کسانی که تازه وارد حوزه میشوند و کسانی که علاقهمند به دین میشوند، میتوانند راه ایشان را به عنوان یک نقشه عملی در دستور کار قرار دهند، برای اینکه این زاویه دید امروز هم رواج پیدا کند در موسسه امام موسی صدر کاری انجام شده است؟
صدر: واقعیت امر اینطور نیست که امام موسی صدر در این تفکر تنها باشند. ممکن است بگوییم ایشان یک استثنا بودند، برای اینکه جامع ابعاد متعدد هستند، اما کسانی را میشناسم که در این زمینه کار کردند و این دیدگاهها را دارند، مبانی را از قرآن استخراج کردند و به آنها اعتقاد دارند و عمل میکنند.
اما فعالیت ما عملاً در چند سال گذشته جمع آوری سخنان ایشان بوده که البته این مهم را بیشتر مرکز مطالعات وتحقیقات امام موسی صدر و دیگر یاران وعلاقمندان در لبنان به عهده گرفتهاند و ما در ایران آنها را ترجمه میکنیم تا گفتارها و فعالیتهای ایشان را به عنوان منابع معرفی کنیم و به صورت کتاب یا بر روی سایت مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر www. imamsadr. ir منتشر کنیم. از این به بعد دیگر نقش محققان و پژوهشگران است که این اندیشه و آرا را بررسی ونقد پردازش کنند و به طریقی آنها را به محققان، طلبهها، دانشجویان، پدرها، مادرها و فرزندان منتقل کنند.
*امام موسی صدر یک شخصیت همه جانبه پر رنگ و قدرتمند دارند، هژمونی شخصیتی ایشان در منطقه خاورمیانه و بین اذهان غیر قابل کتمان است، احساس نمیکنید نگاه ظریف ایشان زیر سایه دیگر مسائل تا حدی مورد غفلت قرار گرفته و منعکس نشده است؟
صدر: بله. در این زمینه بسیار کوتاهی شده است.
*چرا؟
صدر: نگاه ایشان نه تنها به انسان بلکه به دیگر مسائل هم آن طور که باید معرفی نشده. از خودمان شروع کنم؛ همه مسأله ما این است که در مورد پیگیری قضیه ربودن ایشان بیشتر تلاش کنیم، هرچند که همچنان صدایمان به جایی نمیرسد. همه تلاشها متاسفانه با غفلت، کوتاهی و زمان را به تاخیر انداختن، رو به رو میشود. اگر بخواهیم در کار خودمان اولویتی قرار دهیم طبیعتاً اول به دنبال آزاد کردن امام هستیم. معرفی نگاه، تفکرات و اندیشه امام موسی صدر وظیفه پژوهشگران و افرادی است که همدرس، هم بحث و همراه ایشان بودند.
*خودتان بستر جامعه را برای شنیدن و گفتن سخنان و اندیشه ایشان فراهم میبینید، فکر میکنید حرفهای ایشان گوش شنوایی دارد؟
صدر: بله تجربه مؤسسه نشان میدهد که مردم بخصوص جوانان تشنه اندیشه و راهکارهای عملی ایشان هستند البته اگر درست و به موقع ارائه شود. معتقدیم که گنجینهای در اختیار داریم که همه میتوانند به آن دسترسی پیدا کنند، این گنجینه میتواند به افراد در زندگی کمک کند. با توجه به تجربه موفقی که ایشان در لبنان داشتند، توانستند با افراد مختلف در سطوح متفاوت و با ادیان، طوایف و فرقههای مختلف رابطه خوب و مستحکمی برقرار کنند. این تجربهای است که فکر میکنم برای همه قابل استفاده باشد، به خصوص هم اکنون و در این روزگاری که در آن زندگی میکنیم نیاز به چنین شخصیتی بیشتر احساس میشود. ایشان ۵۰ سال پیش با الازهر در مصر و با واتیکان و تشکیلات کلیسا ارتباط برقرار کردند. امام تنها روحانی مسلمانی بود که برای مراسم تاج گذاری پاپ در سال ۱۹۶۳ میلادی دعوت شد. در حقیقت هدف امام این بود که از طریق این ارتباط به تعاملی جهانی برای بهبود وضعیت انسانها برسد. اگر فعالیت ایشان در ایجاد این ارتباط ادامه پیدا میکرد، شاهد بسیاری از مشکلات امروز نبودیم؛ باید آن فضا و بستر به همت ایشان و دیگر دلسوزان توسعه پیدا میکرد تا اینطور اختلافات به این شکل بروز پیدا کند. امام از ابتدا این را میدانستند که این اختلافات بهانهای است که بعدها از آن سوء استفاده شود و آتشیست که امروز به این صورت همه را پراکنده و آشفته کند.
*مطلب مهم فعالیت خودتان و خانواده برای پیگیری وضعیت کنونی امام موسی صدر است. قذافی کشته شده، دولت جدید لیبی آمد و لبنان پیگیر ایشان بود، ایران ادعا میکند پیگیر این مساله است، آخرین پیگیریهایتان به کجا رسیده، با دولت روحانی و ظریف وزیر خارجه ایشان مکاتبه و تعاملی کردهاید، آیا قصد مکاتبه دارید، هنوز امیدوار هستید و تحقیقات را ادامه میدهید؟ نتیجه اعزام گروههای لبنانی به لیبی برای کسب اطلاعات جدی از وضعیت امام موسی صدر به کجا رسید؟
صدر: بعد از سقوط و کشته شدن قذافی دولتی که در لیبی روی کار آمد ابتدا بسیار ما را امیدوار کرد و ارتباط بسیار خوبی برقرار شد. کمیته رسمی پیگیری در لبنان با ریاست وزیر خارجه لبنان تشکیل شد، این کمیته چند بار به لیبی سفر کرد که در یکی از این سفرها برادرم حضور یافت. در آنجا ملاقاتهایی با رییس شورای انتقالی، آقای عبدالجلیل و چندین وزیر دولت موقت داشتند. بسیار حرفهای امیدوارکنندهای زده شد. حتی برخی از آنها گفتند، ربودن امام موسی صدر برای ما لکه ننگی است. منتها از سفر این کمیته حدود ۲ سال میگذرد و به تدریج همکاری لیبیاییها کمرنگ شده است.
*چرا این همکاریها تداوم ندارد؟
صدر: در آن دیدارها عدهای اظهار امیدواری میکردند، حتی عبدالجلیل هم میگفت چه بسا ایشان در یکی از زندانها، زندانی باشد، اما بعضی از وزرا بهانهشان این بود که همه لیبی به دست ما نیست و عشایر و طرفداران قذافی هنوز در بعضی از مناطق حضور دارند، اما این حرفها تا کی...
*اینکه گفته میشود منطقهای است که نه دست لیبی است نه دست هیچ کس دیگر و به صورت طایفهای اداره میشود و قذافی آنجا یکسری زندانها داشته است، این مساله چقدر صحت دارد؟
صدر: بله همینطور است. در لیبی بیش از ۱۰۰ عشیره و قبیله وجود دارد. هرکدام مناطق خودشان را دارند. قذافی هم ظاهراً هنوز طرفداران خود را در بعضی از مناطق دارد. نمیدانم ما چقدر باید این بهانهها را بپذیریم. نمیدانیم چه کنیم و تا کی باید صبر کنیم...
*حزب الله لبنان برای آزادسازی امام موسی صدر هم توان امنیتی- نظامی دارد و هم قدرت عملیاتی، سیدحسن نصرالله بعد از جنگ ۳۳ روزه لبنان، خطاب به اعراب گفت تنها چیزی که از شما میخواهیم این است که امام را به ما برگردانید، حتی یک بار هم شنیده شد که حزب الله پیشنهاد ربودن پسر قذافی را داده است، با این همه توان عملیاتی نمیتوان هیچ اقدامی کرد؟!
صدر: این را باید از خودشان پرسید.
*دولت لبنان برای یافتن امام موسی صدر کاری نکرد، دولت ایران چطور؟ با دکتر روحانی در مورد این مساله صحبتی کردید؟
صدر: دولت ایران در دورهای این مساله را پیگیری کرد، اما عملاً در سالهای اخیر اقدامی نشده است. سکوت.. گاهی بعضی از خبرنگاران از سخنگوی وزارت خارجه در مورد آخرین اطلاعات و اقدامات سوال میکردند و همیشه همان جمله کلیشهای، «این مساله برای ما مهم است، در حال پیگری هستیم». از دولت جدید هم ما باید استمداد کنیم. قضیه امام موسی قضیه یک نفر نیست، حتی فراتر از جهان اسلام است، این قضیه جهانی است. اگر از دست کسی یا دولتی کاری بر میآید نباید از من اجازه بگیرد بلکه باید اقدام کند. حق این است که دولت آقای دکتر روحانی نتیجه فعالیتهای کرده ونکرده دولتهای گذشته را بررسی کند، نقاط ضعف آن را مطالعه کنند و استراتژی کاملی را برای آزادی امام تدوین کنند. من کسی هستم که وابستگی به امام موسی صدر دارم. اعتقاد ما خانواده امام این نیست که ما تنها کسانی هستیم که باید پیگیر قضیه ایشان باشیم، مگر از یک خانواده به تنهایی چه کاری بر میآید. دولتها باید کاری میکردند.
*بین جنبش امل و حزب الله بیشتر برای کدام گروه یافتن امام موسی صدر مطرح و مهمتر است؟
صدر: هر دو گروه خودشان را شاگردان و پیروان امام موسی صدر میدانند و به خاطر فعالیت امام موسی صدر و تأسیس مقاومت در لبنان وجودشان را از وجود امام موسی صدر میدانند. آنها اقدام به فعالیت میکنند، ولی همین که ۳۵ سال است که هیچ نتیجهای نگرفتهایم نشان دهنده این است که تلاشها در حد این قضیه نبوده وگرنه به نتیجه میرسید.
*اگر شما دختر امام موسی صدر نبودید و وزیر خارجه ایران یا یک مقام مسوول بودید، در مورد این مساله چه کار میکردید؟ همه تلاش ۳۵ ساله جامعه مدنی لبنان و ایران و همچنین تلاش در حوزه دولتها شکست خورده است، پیشنهاد شما به طور مشخص به دولت جدید ایران چیست؟ این دولت چه کند که این تلاشها به نتیجه برسد؟
صدر: بر لیبی زمانهایی گذشته که میشد به این کشور فشار آورد. به خصوص ایران این قدرت را داشت که قذافی و لیبی را تحت فشار قرار دهد. در دورهای لیبی منزوی بود و نیاز به کمک ایران داشت، تشنه برقراری ارتباط با دنیا بود و هنوز با آمریکا ارتباط برقرار نکرده بود فرصت خوبی بود، اما همه این فرصتها و موقعیتها را از دست دادیم. اوایل انقلاب اسلامی قذافی آماده هر همکاری بود. در ایران یکسری اقداماتی شد ولی موانعی هم از همان ابتدا بود که جلوی یکسری از فعالیتها را میگرفت.
*به نظرتان الان دیگر آن فرصتها نیست و دیگر نمیشود کاری کرد؟
صدر: حتماً فرصتهایی هست.
*شما به عنوان دختر امام موسی صدر از دولتهای لبنان، لیبی و ایران به اضافه چندین گروه مسلح و سیاسی مثل امل و حزب الله و همچنین شخصیت حقیقی که در اسلام و جهان شناخته شده، هستند و این مساله برایشان مهم است، انتظار دارید چه اقدامی کنند و چطور پیش بروند؟
صدر: درخواست ما از همه این است که با جدیت این مسأله را پیگیری کنند و تمام تلاش خود را برای آزادسازی امام و دو همراهش به کار گیرند. درخواست ما از دولت لیبی این است که به جای اینکه دفع الوقت کنند و در این ماجرا که ناپدید شدگی اجباری و اسارت به حساب میآید و به گفته خودشان زمان در چنین مواردی حیاتی است جدیتر همکاری کنند و به مطالبات ما جامه عمل بپوشانند وبه مسوولیت خود عمل کنند یعنی اینکه با کمیته رسمی لبنانی همکاری و هماهنگی جدی تری انجام دهند و از اطلاعات این کمیته بهره بگیرند و همچنین شرایط را برای تحقیق مشترک لبنانی لیبیایی از مسوولان نظام سابق فراهم کنند و علاوه بر همه اینها جستوجوی مشترک را آغاز کنند و مکان اسارت امام را بیابند و او را آزاد کنند. این فعالیتها عملاً ما را به نتیجه میرساند. چون ما مطمئن هستیم امام در یکی از زندانهایی است که هنوز هم سری است و هنوز هم تنها بعضی از افراد به آن دسترسی دارند. افرادی در لیبی و خارج از لیبی هستند که از همکاران نظام سابق بودند، و متأسفانه هنوز از این افراد تحقیق نشده و از آنها اطلاعاتی گرفته نشده است. همیشه یکی از درخواستهای ما این بود که اجازه بدهند قاضی پرونده امام موسی صدر این افراد را بازجویی کند و اطلاعات جدیدی کسب کند تا راه برای یافتن زندان هموار شود، اما آنان هنوز حتی این اجازه را هم ندادهاند.
*خود شما و خانوادهتان به طور مشخص سعی کردهاید یک گروهی را تشکیل دهید تا خانه به خانه و وجب به وجب لیبی را بگردند؟
صدر: فکر میکنید این کار از دست ما بر میآید؟! این اقدام را تنها یک نظام و دولت میتواند انجام دهد، ما چنین اجازهای نداریم. تحت عنوان «سیادت قضای لیبی» حقوقی را که عرف بین المللی است از ما مضایقه کردهاند.
*آخرین اخباری که از سرنوشت امام موسی صدر دارید، چیست؟
صدر: بسیار است اما یکی از آنهایی که میتوانم بگویم. در سفری که کمیته رسمی لبنانی حدود یک سال و نیم پیش به لیبی داشت، با زندانبان امام موسی صدر صحبت کردند، او گفته بود تا سال ۲۰۰۰ زندانبان امام بودم. البته گفته بود که رییس زندان اجازه نمیداد ارتباط مستقیمی با امام داشته باشم ولی دو سال در آن محلی بودم که امام زندانی بوده است.
*بعد از آن امام را از آن زندان بردند؟
صدر: بله، برای حفظ سریت این قضیه امام را جا به جا میکردند. این اطلاعاتی است که به دست ما رسیده نمیتوانم بگویم که صد در صد میشود به آن اعتماد کرد، ولی میتوان روی بخشی از این اطلاعات حساب کرد.
*شواهد شما دال بر در قید حیات بودن امام است؟
صدر: بله.
*یعنی هیچ گزینهای که ایشان توسط قذافی به شهادت رسیده، نیست؟
صدر: نه، وقتی ما اطلاعات و شواهدی داریم بر زندانی بودن امام در سالهای ۱۹۷۸، ۱۹۹۸، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۲ و انتقال ایشان از زندانی به زندان دیگر، دلیلی نیست که گمان کنیم امام در ابتدا به شهادت رسیده است. مسوولان لیبی هم نگفتهاند که چنین اتفاقی افتاده است. اگر دقت کنید هر سخنی که از شهادت میزنند میگویند که نظر و تحلیل ما اینطور است. هیچکدام سند و مدرک ارائه نمیکنند و اشکال همین است که هرکدام گمان خود را میگویند. در ایران هم هر روز از این روایتها هست، یکی میگوید که من نظرم این است و خیلی هم قاطع صحبت میکند. ولی وقتی مطلب را بررسی میکنیم مستند نیست و در حقیقت اکثرا تحلیلهای خودشان را ارائه میکنند. به صراحت بگویم هیچ خبری یا شایعهای و گزارشی حتی تکراری نبوده است که منتشر شده باشد و ما آن را بررسی نکرده باشیم. غفلت کرده باشیم. و به علت مسائل عاطفی تجاهل کرده باشیم. لذا بررسیها نشان میدهد که اخبار شهادت امام و یارانش هیچکدام مستند و قابل استناد نیستند. با حدس و گمان که نمیتوان حکم داد. آقای عبد الجلیل سال گذشته مسأله منطقه تاجورا وکشف چند پیکر را اعلام کرد. مهمترین خبر و گزارش لیبی طی سال گذشته که مقامات دیگر لیبی هم تکرار کردند همین خبر است. این خبر هم باز بر اساس حدس و گمان بود نه بر اساس تحقیق مستند. زیرا تحقیقات بعدی که توسط خود دولت لیبی انجام و در آزمایشگاه بوسنی تکمیل شد فرضیۀ یافتن پیکر امام را رد کرد. این حکم ما نیست بلکه حکم و نتیجه آزمایشهای علمی با پبشرفتهترین تجهیزات تخصصی امروز دنیاست.
*برخی از رسانهها در یک مقطعی تلاش کردند که شهادت ایشان را قطعیت بدانند و در این خط خبری کار میکردند، ولی بعد کوتاه آمدند، آن خط خبری از کجا میآمد، یک جریان سیاسی چه سودی میبرد که بخواهد از شهادت ایشان خبر بدهد؟
صدر: این اخبار را دنبال میکردیم و شاهد این قضیه بودیم و متوجه میشدیم که یک خطی مبنی بر القای شهادت امام موسی صدر در جریان است و هنوز هم این مساله وجود دارد. خبری که میآید همه خبرگزاریها نقل میکنند بدون اینکه هیچ تحقیقی در مورد منبع، صحت و سقم آن داشته باشند، این مسئله محدود به گروه خاصی نیست. متاسفانه بعضی از رسانهها در مورد امام موسی صدر اخلاق حرفهای را رعایت نمیکنند، اگر اطلاعاتی به خبرنگاری میرسد درست آن این است که ابتدا تحقیق کنند که این خبر درست است یا نه، سپس آن را منتشر کنند، اما ظاهراً مسابقه است که سریعتر خبر را منتشر کنند. این مساله بسیار به قدرت و حقانیت ما در روند پیگیری مسأله امام موسی صدر ضربه زده است. این انتظار از رسانه و خبرنگاران هست که اینطور بیمهابا خبری را منتشر نکنند تا دست اندرکاران جدیتر دنبال کنند و ناامیدی سبب سستی نشود.
گفتوگو از زاگرس بهشتی -شفقنا