یادم نیست اولین بار از «علویه بنت الهدی» چه شنیده بودم. از پیام امام، سوگواری و عزای عمومی نیز چیزی به یادم نمی۱۷۳;آید. جز آن که خواهری با برادرش به شهادت رسیدند. از این گونه خواهر و برادران در انقلاب ما کم نبود. رزم خانوادگی به خصوص در خانواده۱۷۳;هایی که معتقد به اصول محرم و نا محرم بودند دیده می۱۷۳;شد.خانواده جعفریان، خانواده واعظی، امینی و...
سی سال گذشت با کنکاش در زندگی خانواده صدر به مسایلی برخوردم که تنها آه حسرت را بر دلم گذاشت که چرا تاکنون در باره این شهیدان کمتر نوشتهاند.
خواهران عراقی که در ایران بودند یا به ایران میآمدند، از شهیده به نیکی یاد میکردند. حتی بعضی از آن ها از شاگردان علویه بودند. اما آن ها نیز بر این کم کاری اذعان داشتند و دلیل آن را ترس مردم از مأموران بعثی که هنوز در میان مردم به تفرقه، ترور وایجاد آشوب میپردازند، میدانستند.
وقتی تصمیم گرفتم خاطرات «علویه بنتالهدی صدر» را جمع آوری کنم، حتی احتمال نمیدادم که بتوان کار جامعی ارائه داد. علاوه بر آن که اولین کوششها بی نتیجه بود. اما لطف خداوند و آن چه که من آن را توجه خاص شهیده مینامم، باعث شد تا دوباره حرکت را آغاز کنم.
این بار می دانستم حرکت من بسیار آهسته و کند است. با عشق این کار را شروع کردم. نه سفارشی در دست داشتم و نه حتی برنامه ای برای حرکت. وقتی خانمی به لبیک من جواب داد و خود را معلم مدرسه الزهرا در نجف معرفی کرد، خدا می داند چه حالی داشتم… حتی بعد ها که با خانم شهید صدر که خواهر امام موسی صدر نیز هست به صورت مستقیم برخورد داشتم، همان حس اولیه ی حسرت به سراغم آمد.( البته سرگذشت پر فراز ونشیب ایشان هم خود نه یک کتاب که چندین کتاب است.)
با دست خالی و قدم به قدم سعی کردم زندگی کسی را به نمایش بگذارم که در زندگی نمونه ای بود تا به همگان بشناساند که همیشه الگوی زن نمونه فاطمه زهرا(ع) است.
برنامه هایی که بنت الهدی اجرا کرد، آن هم در زمانی که کوچکترین حرکت او هم از سوی رژیم بعثی و هم از سوی مسلمانان مرتجع زیر ذرهبین قرار داشت، علاوه بر روح تبلیغی اسلام، عشقی را به نمایش می گذاشت که در کمتر کسی یافت می شد. دختری تنها با توشه باری از عشق و امید.
در عرصه ادبیات، داستان نویسی درجه یک، شاعری وارسته، در عرصه خطابه، سخنوری بی بدیل، در عرصه آموزش و پرورش معلمی توانا و مدیری مدبر، در عرصه خانهداری، کدبانویی بی نظیر، در عرصه سیاست، اندیشمندی آگاه، در عرصه … حتی با آن که خود فرزندی ندارد با عشق از فرزندان برادر و حتی فرزندان دوستانی که در آن دیار غریب بودند، نگه داری می کرد.
او در زندگی چون متأسی خویش، در راه حفظ و تبلیغ اصول اسلام کوشید حتی چون ایشان به حمایت از ولایت پرداخت (برنامه ایشان هنگام دستگیری آیت الله محمد باقر صدر) و چون ایشان مظلومانه به شهادت رسید و چون ایشان قبرش نامعلوم است.
سلام بر تو که روزی که به دنیا آمدی و روزی که از دنیا رفتی و روزی که مبعوث خواهی شد دوباره.
فریبا انیسی/ انتهای متن/