جعفریان، رسول - در این یادنامه که سال ۱۳۲۵ شمسی منتشر شده امام موسی صدر، سید جعفر شهیدی، رضا صدر، مهدی حائری مطالبی نوشته یا سروده هایی ارائه کرده اند.
جعفریان، رسول - در این یادنامه که سال ۱۳۲۵ شمسی منتشر شده امام موسی صدر، سید جعفر شهیدی، رضا صدر، مهدی حائری مطالبی نوشته یا سرودههایی ارائه کردهاند.
امروز در لابلای کهنه کتابها و کتابچههایی که به کتابخانه تاریخ رسیده بود، کتابچهای را یافتم که حدس میزنم قدیمیترین یادنامهای باشد که در قم منتشر شده است. اهمیت این یادنامه هم در تازگی سبک یادنامه نویسی است و هم اشخاصی که در آن مطلب نوشتهاند.
چاپ این کتابچه در سال ۱۳۲۵ ش است و دقیقا همانند آنچه بعدها باب شد که به مناسبت درگذشت شخصی، دوستان و آشنایان هر کدام مقاله و خاطره و متنی برای او بنویسند یا شعری برایش بسرایند و جمعا در یک کتاب منتشر شود، آری دقیقا مانند یک یادنامه منتشر شده است.
سید مهدی پیشوایی (فرزند حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر پیشوایی)، طلبه جوانی است که در قم تحصیل میکرده است. باید یادآور شد که این زمان، طلاب فاضل و جوان زیادی در قم به تحصیل مشغول بودند که یاد آنها را در همین یادنامه مشاهده میکنیم. پس از دوره رضاشاه، و باز شدن حوزه علمیه، حس جالبی به شماری از جوانان تحصیل کرده دست داد و سبب شد تا برای تحصیل به قم بیایند و در رونق قم نقش مؤثری ایفا کنند. این جوان طلبه که به نظر میرسد فاضل بوده، در سال یاد شده عزیمت عتبات میکند و در راه بازگشت، در جریان عبور از یک رودخانه غرق میشود.
خبر این رخداد به قم رسیده و بسیاری از آشنایان و دوستان وی را غمگین میکند. اندیشه اینکه یادنامهای برای وی ترتیب یابد میتواند از سوی برادر وی سید حسین پیشوایی مطرح شده باشد که مقدمهای بر این کتاب زده و ضمن ستایش از علم و عالم، شرحی در باره ابن سینا نوشته و در انتهای مقدمه، از کسانی که در این یادنامه مطلب نوشتهاند سپاسگزاری کرده است.
نام این یادنامه «آرامگاه مهدی غریق» است. در متن ادیبانهای که سید حسین پیشوایی برادرش نوشته، آورده است: برادر عزیزم مهدی! متجاوز از یک هفته است که شهر قم، حوزه علمیه، صحن و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، همه عزادار بودند.... شهر قم یک هفته برای تو عزادار بودند ولی پدر پیر و مادر ناتوان تو، برادران بلا رسیده تو، همسر ناکام و ناامید تو.... هیچگاه تو را فراموش نخواهند کرد. (ص ۲۲).
مقاله بعدی از «الاستاذ العلامه آقا شیخ محمد الکرمی» است که به عربی در باره زندگی و مرگ و علم و اخلاق نگاشته و در پایان چند بیت شعر عربی در رثای این جوان آورده است. (ص ۲۵)
پس از آن شعر عربی دیگری از سید موسی نجفی نزیل قم با تأکید بر اینکه بیت آخر متعلق به میرزا علی اصغر قمی است. این اشعار در دو صفحه و در رثای این جوان سروده شده است. (ص ۲۶ ـ ۲۷).
سید ناصرالدین آرام مقالهای در چهار صفحه با نثری سوزناک در رثای این جوان نوشته اشاره به تحصیل وی نزد استادانی چون رسید رضای قمی، حاج میرزا محمدعلی ادیب تهرانی، و خواندن شرح لمعه و مکاسب نزد نجفی تبریزی (مرحوم مرعشی نجفی) و کفایه نزد آقا محمد علی کرمانی و آقای حاجی سید روح الله خمینی گفته است که پس از تکمیل سطح از محضر آیت الله میرزا محمد فیض و حاج آقا حسین بروجردی (که این زمان تازه به قم آمده بود) استفاده کرده است. در این مقاله اشاره شده است که وی مدتی هم در همین سفر در نجف از محضرت علما استفاده کرده و در جریان بازگشت ساعت سه و نیم شب سیزدهم ماه رجب ۱۳۶۵ ق غرق شده است. (ص ۳۰)
مقاله بعد متعلق به مهدی حائری (علی القاعده آقازاده مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری) است با عنوان «غروب یک ستاره در امواج دریا) که ضمن ستایش از این جوان، درگذشت او را به پدرش سید علی اکبر یزدی تسلیت گفته است. (۳۳) بدین ترتیب معلوم میشود که این خانواده یزدی بودهاند.
مقاله بعد از سید حسین نبوی با عنوان «به یاد تویای مهدی عزیز» است که در دو صفحه با قلمی زیبا در رثای او مطالبی را نوشته است (ص ۳۵).
مهدی فیض مقاله بعدی را با عنوان «به یاد فقید ناکام آقای سید مهدی پیشوایی» نوشته و از کارون و بهمن شیر یاد کرده که این جوان را در آغوش گرفتهاند:ای رود بهمن شیر! هیچ دانستی که چه دسته گل زیبایی را بر آب دادی و حاصل عمر چه یوسف جمالی و کمالی را بر باد؟ از این مقاله چنین به دست میآید که در این حادثه، تعداد زیادی غرق شدند: مهدی عزیز! در جرائد خبر نجات یازده تن از مغروقین را نشر دادند و نام تو در آن میانه نبود و باز هم خبر پیدا شدن دوازده جسد منتشر گشت و جسد تو را نیافتند (ص ۴۱).
مقاله بعد از سید جعفر شهیدی نویسنده کتاب مهدویت و اسلام است: دیروز خبر مرگ تو را از چندین آشنا شنیدم. من هم چون سایر مردمان که هنگام شنیدن این گونه اخبار ناگوار ابتدا تکان سختی خورده و سپس تسلیم مقدرات طبیعت میشوند گفتم: در حقیقت همه از آن خدائیم و بسوی او بازگشت میکنیم. (ص ۴۵ ـ ۴۶).
پس از آن شعری از سرودههای سید موسی صدر یا همان امام موسی صدر است که گوید:
ای فلک تا کی و تا چند جفا / چند از جام تو نوشیم بلا
آه از دست جهان بدکیش / داد از کین سپهر رسوا
بلبلی را ز گلستان جهان / بال و پر سوخت سپهر مینا
کشتی ذاتش و ملک هستیش / بیخبر برد به قعر دریا
موسی صدر به تاریخش گفت / غایب آمد برجب مهدی ما [۱۳۶۵] (ص ۴۷)
پس از آن شعری از آقای انصاری قمی آمده است:
ز آتش غم آن نوجوان غرقه در آب / دلم بسینه چو در تابه ماهی است کباب (ص ۴۷ ـ ۴۸)
سپس شعری از علی فیض (ص ۴۸) و آنگاه شعری از حجت الاسلام آقای حاج سید عبدالله برهان سبزواری (۴۹ ـ ۵ ۱). بعد از آن شعری از آقا میرزا علی اصغر عسکری قمی (۵۲) و شعری از آقای حسینی قمی (۵۳) سپس شعری از عارفی قمی (۵۴) و شعری از آقای حسین: شاعر گمنام (ص ۵۵).
و شعری از آقا میرزا محمد وحید گلپایگانی
ای فروزان اختری کاندر سحر تابان شدی / صبح ناگشته چرا از دیدهها پنهان شدی (که شعر بسیار قشنگی است: ص ۵۸). سپس شعری از
سید رضا صدر آقازاده مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر و برادر امام موسی صدر:
باز فلک ساز نوی ساز کرد / تازه گلی را ز گلستان بچید / باز دگر زاغ غم آواز کرد / یکسره انده بجهان شد پدید / چرخ ستمگر ستم آغاز کرد / کرد امید همه را ناامید (ص ۵۹). پس از آن شعری میرزا محمد علی باقری (۶۰ ـ ۶۱). شعری از آقای سید مهدی آقا (ص ۶۲) و شعری از محسن جلائی تهرانی (ص ۶۳) و در نهایت شعری از سید ناصرالدین آرام. این گفتنی است که بر اساس آنچه در پایان این یادنامه آمده، کتابچه یاد شده به عنوان ضمیمه روزنامه آرزو منتشر شده است.