به همت موسسه فرهنگی « شهرستان ادب » و با همکاری « سایت شاعران فارسی زبان » ، عصر دیروز ( شنبه 16 / 2 1391 ) با حضور شاعران معاصر و علاقه مندان به ادبیات مقاومت ، عصر شعر « امام موسی صدر و بیداری اسلامی » در سالن بیداری اسلامی بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.


رضا اسماعیلی ( شاعر و پژوهشگر معاصر ) که اجرای این برنامه را به عهده داشت ، در آغاز مراسم ضمن عرض خیر مقدم به شاعران و میهمانان حاضر در سالن ، در مقدمه ای کوتاه گفت : این مراسم به همت موسسه فرهنگی شهرستان ادب و با همکاری سایت شاعران فارسی زبان برگزار شده است .


وی در ادامه افزود : این عصر شعر به منظور تقدیر و تشکر از شاعرانی که در مسابقه ادبی «امام موسی صدر» شرکت کرده اند برگزار شده است.

در ادامه مراسم شاعران زیر به قرائت شعرهای خود با موضوع امام موسی صدر و بیداری اسلامی پرداختند :

علی محمد مودب ، میلاد عرفان پور ، ُحسنا محمدزاده ، ابوالقاسم حسینجانی ، علیرضا معینی ، علی سلیمانی ، فاطمه صداقتی نیا ، عبالحمید ضیایی ، وحید ضیایی ، حامد محقق ، محمد حسین نعمتی ، عبدالرحیم سعیدی راد ، افشین تل لو ،جواد شیخ الاسلامی ، سید حبیب حبیب پور ، قادر دلاور نژاد ، حیایی تهرانی ، مجید مه آبادی ، حسین فروزنده ، شیبانی ...

حاشیه های مراسم :

1 - از آغاز تا پایان مراسم علیرضا قزوه در مراسم حضوری فعال داشت ، ولی به خاطر رفت و آمدهای مکرر، فرصتی برای دعوت از ایشان جهت شعرخوانی فراهم نشد.

2 - وقتی اسماعیلی ، علیرضا معینی ( مجری نام آشنای صداو سیما ) را برای شعرخوانی دعوت کرد، معینی با قرائت غزلی بسیار زیبا از علیرضا قزوه به مجلس رونق دیگری بخشید .

3 - شاعرانی که توسط مجری برای شعرخوانی دعوت می شدند ، قبل از شعرخوانی ، از چاپ مجموعه شعرهای جدید خود و رسیدن آنها به نمایشگاه کتاب خبر می دادند.

4 - ابوالقاسم حسینجانی ( شاعر و نویسنده ) ، از مجری برنامه درخواست کرد که اجازه دهد به جای شعرخوانی ، چند دقیقه صحبت کند . صحبت های حسینجانی مثل همیشه لهجه ای تند و آسیب شناسانه داشت .

5 - سعیدی راد قبل از شعرخوانی ، از مجری برنامه ( اسماعیلی ) درخواست کرد که برای حاضرین شعری بخواند . اسماعیلی هم به رسم ادب اجابت کرد و به قرائت رباعی توحیدی زیر پرداخت :

در قصه ، خیال ، ناکجا ، می گردند !

در دورترین ِ دورها می گردند

تو در نفحات ُگل به ما می خندی

دنبال تو خلق ، در کجا می گردند ؟!


نمونه هایی از شعرهای قرائت شده در مراسم

به احترام خون شهید مصطفی احمدی روشن

اگر چه غرقه در خون شد تن تو

نخواهد رست هرگز دشمن تو



تو افتادی به خاک اما دل ما

پر است از آفتاب روشن تو



به یمن خون تو جوشیده هر سو

هزاران گل به باغ میهن تو



تو فهمیدی حسینی زیستن را

جهان وا مانده در فهمیدن تو



مبارک باد می گوید به هستی

شهیدی تازه در پیراهن تو


علی محمد مودب

______________________________





سال های شرح صدر آن رسول
آن رسول مهر
خیل بی شمار شاهدان
-شهید ها –
یاور پیامبر
بوده اند
شعر استقامت و مقاومت
سروده اند

حال
شیعیان این دیار
یاد جنگ خندق و حنین
یا که بدر
کرده اند
یاد مقتدایشان
امام صدر
کرده اند



حامد محقق



_______________________________





الا رفتنت آیه ماندن ما

که پیچیده عطر تو در گلشن ما

ز هر قطره ی خون تو لاله روید
گلستان بماند چنین میهن ما

گناهی نداریم جز بی گناهی
گواه است این پاره پیراهن ما

به تن جامه رزم داریم و آن را
نیارد به در مرگ هم از تن ما

بجز شوق دیدار در ما نیابی
بجز عجز در چهره دشمن ما
***
شهید من ای جاودان، از تو گفتن
گران مایه عهدی است بر گردن ما

به خون خفته چشمان تو خیره مانده
به فردا به آینده روشن ما


محمد حسین نعمتی









______________________________





در کوی من بهار دمیده است بی نشان
بوی بهار تا تو رسیده است بی نشان؟
گلها دمیده بر سر ایوان خانه ام
ایوان خانه بی تو خمیده است، بی نشان
دیگر نخفت مرغ شباویز کوی من
بعداز تو خواب حادثه دیده است بی نشان
یادش بخیر با تو بهاران چه سبز بود
باد خزان به خانه خزیده است، بی نشان
در ناله های باد نشان از مصیبتی است
رنگ از رخ بنفشه پریده است، بی نشان
کنعان دل بدون تو چشمش سفید شد
شاید تو را عزیز خریده است ،بی نشان
افشین تل لو.....زمستان نود



افشین تل لو



_____________________________





پرچم تکان می داد آرام ، جغرافیای باد ها را

مرز میان رنگ ها و... بیداد ِ قوم ِ عاد ها را



مردی تکان می داد با عشق ، گهواره ی درد زمین را

قنداقه های غرق خون و ...بی رحمی جلاد ها را



درد عجیبی در دلش داشت ، از وسعت دنیا فراتر

پیوند زد آجر به آجر ، دیوار ِ عشق آباد ها را



ای شانه هایت کوه!...برګرد، ای غیرت نستوه!...برګرد

از تیشه های تشنه پر کن ! اندیشه ی فرهاد ها را



از ګونه های خیس لبنان ، رودی بکش تا قلب ایران

از سینه ی بیت المقدس ، آزاد کن فریاد ها را



والعَصر ها .... والفَجر ها را ، آیه به آیه زجر ها را

آزاد کن از نای قرآن ! « سوز ِلبِالمِرصادها را»



باید بپیچانند هر روز ، فریاد های شعله افروز

در گوش اهرام ثلاثه ، « فرعَونٍ ذِی الا وتاد ها را»



اینجا الفبا هفت حرف است، یک واژه دارد: «انتفاضه»

یک واژه در خود غرق کرده ست ، ماهر ترین استاد ها را



روزی به گردن خواهد آویخت ،دنیا مدال عزتت را

کِل می کشد با تو جهانی ، ویرانی ِ بیدادها را



***

از موج ها باکی نداریم ، این گنج مال قهرمان هاست

کشتی به ساحل می رساند ، یک روز توفان زاد ها را





حسنا محمد زاده



______________________________





ذکر خیرت بود در بین تمام پادشاهان
در کنارت روسپیدان ، در کمینت رو سیاهان
مغرب و مشرق به دیدارت نشسته کوه و دریا
هر شبت خورشید خاور ، هر شبت ماه سپاهان
انقلاب عاشقان در چشم هایت بود و مانده ست
آیه های روشنت در انتظار سر به راهان
دید چشمان تو را باران و شاعر شد ، غزل گفت :
در امان باشید در این بی پناهی بی پناهان
کد خدایان بر زمین خوردند وقتی خطبه خواندی
می رسد روزی که برگردد کلاه بی کلاهان
بوی پیراهن می آید ، تشنگان ! آبی بنوشید
خوش به حال بی قراران ، خوش به حال بی گناهان
می رسد فرزانه ای با سیره ی مردان حکمت
می رسد اسطوره ای از تیره ی مشروطه خواهان
ناگهان پیچید فریادی به سوی کوه و دریا
می رسد مردی زمینی از تبار کبریا ! هان




علی سلیمانی



______________________________



پیغمبر سرزمین لبنان بودی

تو تکیه گه و امین لبنان بودی

ای مرد که دستهایت از مهر پر است

صدرالمتالهین لبنان بودی



سید حبیب حبیب پور



_______________________________





اشعار تو را جامه تن پوش کنیم

حاشا که دمی تو را فراموش کنیم

ما آمده ایم سمت میدان تا باز

" آیات" حماسی تو را گوش کنیم





*****



خوش باد شکوه تا ابد جاری تان

در ماذنه فریاد هواداری تان

سیلی زده بر صورت شب اندیشان

امواج شکوهمند بیداری تان




عبدالرحیم سعیدی راد