سید موسی صدر شخصیتی بود که دهها سال از زمان خود جلوتر بود؛ حوادث و
مشکلات را قبل از وقوع شناسایی کرده و در پی علاج و پیشگیری برمیآمد.
او با توجه به حرکتهای مرموز سازمانهای بینالمللی و برخی دولتهای سلطهگر، وابستگی ارتش و دولت لبنان به اجانب، خطرهای بزرگی را نسبت به لبنان احساس مینمود. مسأله فلسطین و آواره گی مردم آن کشور نیز رنجنامه دیگری بود که وی را همیشه به حزن و اندوه وا میداشت.
او در مدت چند سال اقامت خود در لبنان به این نتیجه رسیده بود که جوانان این کشور زمینههای مساعدی برای فداکاری و سلحشوری در راه تحقق آرمانهای مقدس اسلامی دارند. از این رو برای سازماندهی، تربیت و تشکل نیروهای بالقوه آنان و آگاهی هرچه بیشتر و بهتر جوانان از جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی، اقدام به تأسیس سازمانی به نام «حرکه المحرومین» نمود، تا برای مبارزه اساسی با دشمنان اسلام در منطقه، از نیروهای کار آمد، با ایمان و جان برکف برخوردار باشد.
***
شهید دکتر مصطفی چمران که از طرف آقای صدر به مسئولیت سازماندهی این جنبش منصوب شده بود، چنین مینویسد:
«… شیعیان فوج فوج وارد این نهضت میشدند، احزاب را رها میکردند و به این سازمان میپیوستند. سازمانی مکتبی و بر اساس ایدئولوژی اسلامی، بر اساس خط علی و حسین (علیهما السلام.) … نمیخواستیم سازمان به صورت دکان درآید و هر کس و ناکس و یا هر فکر غلطی وارد آن شود و خدای نکرده حزبی دیگر، مثل احزاب فاسد لبنانی به وجود آید که کارشان دروغ و تهمت و کارچاق کنی و بردن اموال مردم و حکومت و تقسیم منافع است. از همان اول تأکید کردیم که ما ایجاد حرکت کردهایم نه حزب، و حرکت از مبارزه با نفس و تربیت نفس و اخلاق شروع میشود…»
این سازمان برای اولین بار طلسم وابستگی را شکست و با شعار «نه شرقی، نه غربی» حرکت خود را آغاز کرد و با الهام از معارف اسلامی در کوتاه مدت، کادری با ایمان، زبده و نمونهای را تربیت نمود که هر کدام در میدانهای مختلف علمی، صنعتی، نظامی، اخلاقی و… الگو و سرآمد بودند. به تدریج جنبش محرومان رو به گسترش نهاد و تمام قریهها و شهرهای جنوب لبنان را فرا گرفت، به طوری که مردم در مقابل دفاتر این جنبش صف میکشیدند تا در این نهضت و حرکت اصیل اسلامی ثبتنام کنند. کار «حرکت» به جایی رسیده بود که از منطقه جنوب نیز پافراتر گذاشت و در شهرهای بزرگ دیگر مثل بیروت نیز مشتاقان زیادی پیدا نمود.
این سازمان بیشتر تلاش میکرد تا کمبودهای فکری، اعتقادی و اخلاقی جوانان را در حد توان برطرف کرده و آنان را با معارف عمیق اسلامی آشنا سازد. از این رو در طول هفته و ماه کلاسهای مختلف و جلسات متنوعی تشکیل مییافت و از وجود عالمان بزرگ همچون سید محمد حسین فضل الله، شیخ محمد مهدی شمس الدین، خود سید موسی صدر و شهید چمران در این جلسات استفاده میشد، که با سخنرانی، نقد و بررسی و پرسش و پاسخ، معارف مفید و مناسب آن روز را در اختیار جوانان قرار میدادند.
در واقع میتوان این بخش از فعالیت (تأسیس حرکه المحرومین) توسط موسی صدر را، دومین مرحله از سری مراحل سازماندهی شیعیان لبنان به حساب آورد، اولین مرحله این کار قبلاً و با تأسیس مرکزی بزرگ به نام «مجلس اعلای شیعیان» توسط وی شروع شده بود.
«مجلس اعلای شیعیان» بیشتر در سطح رهبران و مجامع رسمی بینالمللی فعالیت میکرد، ولی «حرکه المحرومین» وظیفه سازماندهی تودههای محروم مردم لبنان را به عهده داشت.
در آن زمان احزاب و گروههای چپی و راستی هر کدام برای خود ارتش کوچکی تشکیل داده و برای تحقق آرمان های حزب متبوع خود، هر چند گاهی از آن استفاده میکردند. این ارتشها غالباً به دلیل تهی بودن از انگیزه و آرمان دینی و مذهبی، در برابر تهدیدات نظامی کشورهای بیگانه، از کارآیی لازم برخوردار نبودند؛ بدین خاطر امنیت مرزهای کشور لبنان به آسانی آسیبپذیر میشد. علاوه بر این هر کدام از این گروههای نظامی خود بزرگترین عامل گسترش ناامنی و درگیریهای قومی، قبیلهای، دینی و مذهبی در آن کشور محسوب میشدند. برای از بین بردن چنین حالتی، و به خاطر ایجاد امنیت داخلی و خارجی کشور لبنان، تأسیس یک سازمان نظامی قوی، ضروری به نظر میرسید. سازمانی که افراد آن با داشتن آگاهیهای سیاسی، مذهبی و نظامی، پاسدار مرزهای عقیده و نظام باشند.
سید موسی صدر در روز هفتم محرم ۱۳۹۵ ق. در یک سخنرانی پرشور که به مناسبت قیام سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) ایراد کرد، مردم لبنان را اینگونه به تشکیل یک سازمان نظامی دعوت نمود: «دفاع از وطن تنها از وظایف و مسئولیتهای دولت نیست، بلکه همه افراد وظیفه دارند که از کشور، سرزمین و خانه خویش دفاع کنند… و اگر حکومت، مسئولیت دفاع از مملکت را انجام نداد، ضرورت دفاع از گردن ملت ساقط نخواهد گردید…» از این تاریخ پایههای یک سازمان نظامی به نام «افواج مقاومت لبنان» (اَمَل) پیریزی گردید.
نخستین کسانی که به ندای دلسوزانه رهبر دوراندیش خود لبیک گفتند، جوانان پرشور مدرسه صنعتی جبل عامل بودند که اولین گروه هفتاد نفره را تشکیل داده و شروع به آموختن فنون نظامی کردند. مرکز آموزش این سازمان، نخست در دهکدهای به نام «یمونه» در حومه بعلبک قرار داشت که بعد از مدتی با توافق سازمانِ فتحِ فلسطین به مرکز بزرگ آموزش نظامی آن، یعنی محلی به نام «عین النبیه» منتقل گردید و در آنجا زیر نظر مربیان آن سازمان به تربیت نیروهای خود پرداخت.
در این هنگام مزدوران ساواک در ایران که از طریق سفارت ایران در بیروت فعالیتهای صدر را توسط ایادی خود مرتب تحت نظارت و تعقیب داشتند در یکی از این گزارشات چنین نوشتند:
گزارش خبر (خیلی فوری)
از: قزل آلا (۱۱۲) به: بامداد (۳۳۴)
موسی صدر یک گروه مسلح زیر نظر یک دکتر فیزیک، شیعه، ایرانی به نام دکتر مصطفی چمران که تحصیلات خود را در آمریکا به اتمام رسانیده و همسر آمریکائی دارد به وجود آورده است. این شخص از عناصر فعال به اصطلاح کنفدراسیون دانشجویان خائن ایرانی است که فعلاً در صور اقامت دارد و رئیس آموزشگاه حرفهای سید موسی صدر میباشد.
توضیح اداره کل دوم: خبر فوق از عرض تیمسار ریاست ساواک گذشت مقرر فرمودند:
«اداره کل سوم؛ بررسی و تحقیق کنید که دکتر مصطفی چمران در ایران بستگان و دوستانی دارد و آیا آنها را تحت کنترل دارید یا خیر؟»
خواهشمند است دستور فرمایید در اجرای اوامر صادره اقدام لازم معمول دارند.
فعالیتهای این سازمان هفت ماه به صورت مخفیانه ادامه داشت، ولی پس از گذشت هفت ماه سرنوشت آن تغییر یافت؛ زیرا روز ۱۴/۴/۱۳۵۴ در حین آموزش «مین ضد تانک»، ناگهان مینی در دست یکی از مربیان منفجر شد و ۲۷ نفر از بهترین اعضای سازمان را به شهادت رساند و بیش از پنجاه نفر را نیز زخمی کرد. این جریان تأسفبار خود به خود موجب آشکارشدن سازمان اَمَل گردید. درتاریخ ۲۷/۴/۱۳۵۴ مأموران ساواک این موضوع را چنین گزارش دادهاند:
خیلی محرمانه
از: قزل آلا به: نورافشان (۳۱۲) موضوع: انفجار مرکز آموزش بعلبک.
در مورد انفجاری که در مرکز آموزش نظامی درمنطقه بقاع وابسته به جنبش محرومین که زیر نظر سید موسی صدر قرار دارد، روی داد، تعبیرات گوناگونی شده است.
این مرکز آموزش سه سال است وجود دارد وچندین گروه دوره آن را طی کرده و با آموزشهای خوب بیرون آمدهاند.
کلیه افراد آموزش دیده، شیعه و از پیروان موسی صدر میباشند.
سوریه، جنبش این گروه را از نظر نظامی حمایت میکند و بر آن نظارت داشته و اسلحه سبک و سنگین در اختیار آن میگذارد و برنامههای آموزشی زیر نظر افسران سوری و فلسطینی (وابسته به فتح) و افسران بازنشسته شیعه لبنان اجرا میشود و مسئول فلسطینی آموزش افراد، سروان موسی نام دارد.
اما سرپرست واقعی این جنبش دکتر مصطفی چمران است که همه اختیارات را در دست داشته و وسایل نظامی و اموال زیر نظر او قرار دارد، لیکن چون ایرانی است نامی از او برده نمیشود و فعالیتهای خود را پشت پرده انجام میدهد.
تعداد افرادی که دورههای آموزشی را از سه سال قبل تاکنون به پایان رسانیدهاند به ۶ هزار نفر بالغ میشود.
نظریه آزادگان: به صحت مفاد خبر میتوان اعتماد کرد.
نظریه خلیفه: مراتب پیرو تلگراف فوق به منظور تکمیل خبر ایفاد میگردد.
در پی این انفجار سید موسی صدر روز یکشنبه ۲۶ جمادی الثانی ۱۳۹۵ ق. در یک کنفرانس مطبوعاتی به طور صریح به موجودیت یک سازمان نظامی بنام «اَمَل» اشاره کرد و آن را چنین معرفی نمود:
«… پایگاه جوانمردان، فداکاران و جانبازانی که میخواهند به فریاد مظلومانه وطن مجروح و خونآلود خود که همواره و به طور مستمر، از هر سو و به هر وسیله مورد تعدّی قساوتبار اسرائیل قرار دارد، پاسخ مثبت و مناسب دهند…»
پس از حادثه انفجار، پایگاه «عین النبیه» که زیر نظر مبارزان فلسطینی اداره میشد، تعطیل گردید و مرکز آموزش به محل دیگری به نام «جَنَتا» تغییر مکان داد. در آنجا خود اعضای سازمان امل به اعضای جدید آموزش میدادند. به تدریج و در عرض چند سال سازمان مذکور تبدیل به یک قدرت نظامی ممتاز شد و همه گروهها، احزاب و دولتها را به وحشت انداخت.
این سازمان علاوه بر افراد لبنانی، بسیاری از جوانان کشورهای مسلمان دیگر را نیز زیر پوشش آموزشی خود قرار میداد، از جمله حدود دویست نفر از فرزندان سلحشور ایرانی در آن مشغول یادگیری فنون مختلف نظامی بودند و همین موضوع نیز هراس و خشم رژیم شاه را نسبت به موسی صدر شدت بخشیده بود، به طوری که «منصور قَدَر» سفیر وقت ایران در لبنان، در این باره به دولت لبنان اعتراض کرد. به دنبال این اعتراض، نظام طایفه ای آن کشور هم که دنبال چنین بهانهاین میگشت به مخلفت گستردهای علیه امام موسی صدر دست زد.
از طرف دیگر، چون با توسعه قدرت نظامی شیعیان به وسیله این سازمان، گروهها و سازمانهای راستی و چپی موجودیت خود را به روشنی در خطر و نابودی میدیدند، هر کدام با دولت لبنان دست همکاری داده و از هر سو و با روشهای گوناگون در پی متزلزل کردن سازمان امل برآمدند.