در شرايطی كه رهبران دينی قبل از امام موسی صدر در امور سياسی و اجتماعی دخالت نمیكردند و اساساً اين عرصه در دست فئودالها بود و شيعيان زير دست آنان بودند؛ امام موسی صدر گفتمان خود را بر اساس رقابت سازنده بين گروههای مختلف لبنان قرار داد.
در شرايطی كه رهبران دينی قبل از امام موسی صدر در امور سياسی و اجتماعی دخالت نمیكردند و اساساً اين عرصه در دست فئودالها بود و شيعيان زير دست آنان بودند؛ امام موسی صدر گفتمان خود را بر اساس رقابت سازنده بين گروههای مختلف لبنان قرار داد.«حسين رويوران»، كارشناس مسائل خاورميانه و رئيس كميسيون سياسی و بينالملل جمعيت دفاع از ملت فلسطين، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) درباره نقش امام موسی صدر در كاهش منازعات حاد دينی در لبنان با بيان اين مطلب گفت: در چنين شرايطی كه فئودالها روی كار بودند؛ امام موسی صدر سعی كرد اين شرايط بردهداری و فئودالی را در مناطق شيعهنشين از بين ببرد و موفق شد تغييراتی در اين مناطق ايجاد كند.وی افزود: امام موسی صدر، هم ايرانیتبار و هم لبنانیتبار است زيرا ايشان اصالتاً اهل صور هستند؛ اجداد ايشان در دوران صفويه به ايران آمدند و دوباره به لبنان بازگشتند؛ ايشان جايگاه ويژهای در ميان شيعيان لبنان دارند و شيعيان اين كشور از ابتدای حضورشان در لبنان يعنی از زمان تبعيد ابوذر غفاری تا قبل از ورود امام موسی صدر به لبنان بهجز در دو دوره يعنی دولت بنیعمار و بنیعقيل، هيچگونه تشخص و حضور سياسی و نقش سياسی نداشتند؛ متأسفانه در دوران دولت عثمانی شيعيان تا حد زيادی تحت فشار قرار گرفتند كه منجر به كمرنگشدن هويت آنان شده بود، زمانی كه امام موسی صدر به لبنان رفت، تقريباً شيعيان هيچ جايگاهی در ساختار سياسی نداشتند؛ گرچه آنان يكی از سه ركن اصلی دولت لبنان ـ مسيحيان مارونی، سنیها و شيعيان ـ هستند اما جايگاه خاصی نداشته و در تقسيم ساختار دولت، در حاشيه قرار داشتند.رويوران ادامه داد: شيعيان در لبنان بين احزاب مختلف سنی و مسيحی تقسيم شده بودند؛ امام موسی صدر اولين كاری كه كردند اين بود كه به شيعه تشخص داد؛ شيعيان را سازماندهی كرد و آنان را به سمتی حركت داد كه نقشی ايفا كنند و اين تحول در نتيجه حضور امام موسی صدر اتفاق افتاد و برای اولينبار در تاريخ لبنان، شيعيان اين كشور از يك وحدت نسبی برخودار شدند.اين كارشناس مسائل خاورميانه تأكيد كرد: تفكر «امت» اساساً در جامعه لبنان وجود نداشت؛ سنیها جدا عمل میكردند و شيعهها هم جايگاهی نداشتند و تفكر امتی وجود نداشت، اما با ورود امام موسی صدر فكر وحدت و وحدت مسلمانان فقط از سوی او مطرح شد و مسيحيان در پی يك نقش وابسته بودند يعنی اكثر احزاب مسيحی با قدرتهای غربی به ويژه فرانسه در اتحاد و ارتباط بودند در حالی كه امام صدر سعی میكرد در جهت استقلالطلبی لبنان يك مبارز سياسی باشد به همين دليل او تلاش و «حركة المحرومين» را ايجاد كرد و سپس «جنبش امل» و نيز حمايتهای گسترده از فلسطين را مطرح كرد كه در نهايت اين نوع گرايشهای جديد در صحنه لبنان تحولاتی انجام داد كه شايد تأسيس «حزبالله» با تأثيرپذيری از انقلاب اسلامی ايران با استفاده از اينگونه بسترها بود.رئيس كميسيون سياسی و بينالملل جمعيت دفاع از ملت فلسطين گفت: نظام سياسی در لبنان مبتنی بر سلطه فئودالها بر مردم بود يعنی بحث وحدت ملی و مشاركت مردم در قدرت مطرح نبود اما امام موسی صدر با مبارزه با رژيم سلطهطلب و فئودال لبنان سعی میكرد ميزان مشاركت مردم را افزايش دهد و يك نوع وحدت بين گروههای مختلف سياسی ايجاد كند؛ بنابراين امام موسی صدر را يك روز در كليسا، يك روز در كنار اهل سنت، يك روز در كنار شيعه و يك روز در كنار درزیها میديديد كه سعی میكرد با يك وحدت ملی، لبنان را از سلطهپذيری دور و تا حدی نسبت به قدرتهای بينالمللی و منطقهای مستقل كند.وی افزود: در جنگ داخلی لبنان در سال 1975، برای مثال اگر حزب سوسياليست درزی با حزب فالانژ مسيحی درگير شده و در اين ميان، 10 نفر كشته میشدند، هشت نفر از اين تعداد، شيعه بودند؛ شيعيان، مزدوران مسيحیها، سنیها و درزیها بودند و جايگاهی نداشتند؛ در حالیكه پس از ورود امام موسی صدر به لبنان، ايشان سعی كرد به شيعه احساس شخصيت بخشيده و حقوقش را مطالبه كند؛ ايشان جايگاه شيعه را به كلی دگرگون كرد.رويوران گفت: بخش اعظم لبنانیها در خارج از اين كشور هستند؛ لبنان حدود 16 ميليون جمعيت دارد؛ سه ميليون در داخل و بقيه مهاجر در خارج هستند و در اين ميان، از 3 ميليون مهاجر لبنانی در آفريقا، 2 ميليون آنان شيعه هستند لذا وجود دو ميليون شيعه لبنانی در آفريقا سرمايه بزرگی برای لبنان به ويژه شيعيان اين كشور است؛ امام موسی صدر با سفر به آفريقا و ديدار با بزرگان و ثروتمندان شيعه، سعی میكرد به نوعی امكانات داخل و خارج شيعه را در كنار يكديگر قرار دهد و شيعيان لبنان را از محروميت آن زمان خارج كند زيرا شيعيان، محرومترين قشر اجتماعی در اين كشور بودند؛ اما با اين ارتباطی كه امام موسی صدر ايجاد كرد، بخشی از اين محروميت از بين رفت و يك نوع وحدت و همبستگی بين لبنانیهای داخل و خارج ايجاد شد.وی يادآور شد: امام موسی صدر يكی از افراد صلحطلبی بود كه سعی میكرد با ريشههای جنگ، سلطهطلبی و تجاوز مبارزه كند؛ وی در جريان جنگ داخلی لبنان بارها دست به اعتصاب غذا زد؛ امام موسی صدر زمانی كه شيعيان، يك منطقه مسيحی را در «وقاع» محاصره كرده بودند، در كليسا دست به اعتصاب غذا زد تا شيعيان دست از محاصره منطقه بردارند؛ ايشان سعی كرد با اين رفتارها يك نوع شرايط صلح، برادری و انسانی بين گروههای مختلف دينی و سياسی برقرار شود؛ امام موسی صدر سعی كرد با رفتار رژيم صهيونيستی كه مبتنی بر تجاوز است، مبارزه و اين شرايط را دگرگون كند و لذا ايشان يكی از مهمترين پيشآهنگان نهضت صلح در خاورميانه به شمار میآيد.كارشناس مسائل خاورميانه ادامه داد: امام موسی صدر تلاشش بر اين بود كه با دفاع از بحث فلسطين و دفاع از وحدت امت، يك نوع فرهنگسازی كند؛ فلسطين مدخل شيعه بود برای اينكه اختلافات با برادران اهل سنت از بين برود و فرهنگ «امت واحده» بين شيعه و سنی به وجود آيد؛ امام موسی صدر سعی كرد اين تضاد را به يك رقابت سازنده و همكاری و همبستگی در خدمت اهداف امت، تبديل كند و نوع نگاه اهل تسنن نسبت به مذهب اهل بيت(ع) را تغيير دهد؛ ايشان زمينههايی را فراهم و انقلاب اسلامی ايران از اين زمينهها استفاده كرد و موفق شد فرهنگ مقاومت را در اين منطقه گسترش دهد.رويوران تصريح كرد: متأسفانه زمان حضور امام موسی صدر در لبنان مصادف بود با جنگهای داخلی و اختلافات بين لبنان و فلسطينی؛ وابستگی شديد سياسی به غرب وجود داشت و امام موسی صدر سعی میكرد با حضور در صحنه و آگاهسازی جامعه تا حدی جنگ داخلی را متوقف، تضاد بين لبنانیها و فلسطينیها را حذف و وابستگی به خارج را تا حدودی تضعيف كند؛ طی سالهايی كه امام موسی صدر در لبنان حضور داشتند، تأثيرگذاریهايی را داشتند اما به دليل غيبت ايشان و ناپديد شدنشان در ليبی اين پروژه ناتمام ماند كه انقلاب اسلامی ايران آن را تا حد زيادی ادامه داد و به سرانجام رساند.وی گفت: در سال 1943، نظام سياسی لبنان از سوی فرانسه طوری طراحی شده بود كه قدرت در اختيار مسيحيان بود، اهل سنت هم بخشی از قدرت را در اختيار داشتند و شيعهها هم اصولاً هيچ نقشی نداشتند؛ جنگ داخلی هم بهعنوان اعتراض عليه اين تقسيم قدرت شروع شده بود؛ امام موسی صدر سعی میكرد با ارائه راهحلهايی در جهت توزيع مناسب قدرت به اين شرايط تنش پايان دهد؛ اين تلاشها از زمان شروع جنگ يعنی از سال 1975 آغاز و امام موسی صدر در سال 1978 ناپديد شد، ولی خط امام موسی صدر ادامه پيدا كرد تا اينكه در سال 1989 منجر به توزيع مجدد قدرت شد و جنگهای داخلی هم به پايان رسيد.رئيس كميسيون سياسی و بينالملل جمعيت دفاع از ملت فلسطين ادامه داد: يكی از مهمترين نقشهايی كه امام موسی برای اصلاح موقعيت سياسی و اجتماعی لبنان، انجام داد، نهادسازی بود يعنی مجلس اعلای شيعيان لبنان را تأسيس و افراد تحصيلكرده و علمای شيعه را در اين مجلس جمع كرد؛ نهاد «حركة المحرومين»، «جنبش امل» و مدارسی برای سوادآموزی و بالابردن سطح فرهنگ شيعيان ايجاد كرد و موفق هم شد اين نهادها را در جامعه شيعه لبنان جا بيندازد؛ نهضتی شكل گرفت كه شيعيان از پائينترين سطح گروههای قومی لبنان به بالاترين گروهها رسيدند و اكنون شيعيان لبنان از جايگاه بسيار بالايی برخوردارند و اين مرهون نهادسازیهايی است كه امام موسی صدر آغاز كرد و حزبالله اين راه را تا حد زيادی ادامه داد و مرحوم علامه سيدمحمدحسين فضلالله(مرجع فقيد شيعيان در لبنان) نيز همين راه را رفت و نهادسازی را ادامه داد.اين كارشناس مسائل خاورميانه يادآور شد: تا پيش از امام موسی صدر نهاد شيعی در لبنان وجود نداشت بلكه فئودالهای شيعه وجود داشتند و اگر زمان قبل از ورود امام موسی صدر به لبنان را بررسی كنيم، میبينيم كه يك شيعه رئيس پارلمان میشد كه سهم شيعه هم همين بوده و بيش از اين نبوده؛ از يكی از فئودالهای شيعه لبنان بوده و غير از آن اتفاق خاصی هم نمیافتاده در حالی كه امام موسی صدر كار تشكيلاتی انجام داد؛ ايشان با نهادسازی سعی كرد فرهنگ شيعه را دگرگون كند و قطعاً فرهنگ سياسیاش هم متناسب با آگاهسازی دگرگون میشد.حسين رويوران در پايان تأكيد كرد: متأسفانه بسياری از رهبران كشورهای اسلامی از حضور امام موسی صدر احساس تهديد میكردند و سعیشان بر اين بوده كه اصلاً امام موسی صدر نباشد و شايد قذافی با ربودن امام موسی صدر، درخواست مجموعهای از رهبران منطقه را انجام داد؛ تنها كشوری كه جای امام موسی صدر را خالی میديد و همواره بر بازگشت ايشان اصرار میكرد، ايران بود؛ به دليل اينكه ايران درك خوبی از امام موسی صدر و نقشی كه ايشان ايفا كرده است، داشت؛ به ويژه كه ايشان يكی از مبلّغان انديشه امام خمينی(ره) بود و در نهايت اصرار امام خمينی(ره) مبنی بر اينكه هيچ رابطهای با ليبی انجام نگيرد تا وضعيت امام موسی صدر روشن شود، نشان میدهد كه تا چه حد ايران بر خلاف كشورهای منطقه نسبت به اين مسأله حساس بوده و دنبال حل اين مشكل بوده است و اميدواريم با تحولاتی كه هماكنون در ليبی اتفاق میافتد، اين گره باز و وضعيت امام موسی صدر هم روشن شود.