مهدی فیروزان خواهرزاده و داماد امام موسی صدر همچون دیگر اعضای خانواده، به حیات ایشان امیدوار است. به گزارش خبرآنلاین، وی از موضع خانواده امام موسی صدر به ۳۲ سال تلاش برای آزادی رهبر شیعیان لبنان مینگرد و در گفتوگو با «دیپلماسی ایرانی» به این سوال پاسخ میدهد که خانواده صدر در مقامی نیست که طرحی برای پایان اسارت ۱۱۶۸۰ روزه او بدهد و آن را وظیفه دولت میداند.
فیروزان همچنین عضو هیات مدیره مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر است که مدیریتش را حورا صدر، همسرش و دختر امام صدر بر عهده دارد. گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانید:
•عواملی که به ربوده شدن امام موسی صدر انجامید، هنوز پابرجاست و مادامی که این عوامل به قوت خود باقی است، ایشان در زندانهای لیبی میمانند. این عوامل عبارت است از مساله توطین (اسکان دادن) فلسطینیها در یک سرزمین. امام موسی صدر مخالف تقسیم لبنان بود؛ یکی از کلیدیترین دلایل ربوده شدن امام موسی صدر، مساله توطین فلسطینیها در لبنان است چون او با این طرح مخالف و معتقد است باید آنها به سرزمینهایشان برگردند و معتقد است که تقسیم لبنان به ضرر کیان عربی-اسلامی است. دومین عامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران و نقشی است که امام موسی صدر در هویت و شاکله آن میتواند بازی کند. عامل سوم اتحاد منطقهای اسلام و نیروهای پیشرو و تفکر نوین اسلامی است که همواره جز معضلات این منطقه است.
•آزادی امام موسی صدر در گرو همه این عوامل است، اما این کوتاهی دولتها را توجیه نمیکند. من معتقدم اقدامی متناسب باشان امام موسی صدر برای آزادی ایشان صورت نگرفته وگرنه او آزاد میشد.
•لبنانیها در پیگیری پرونده امام موسی صدر غیورانهتر عمل کردند. دادگاه عالی لبنان احکام قاطع و کم نظیری همچون حکم دستگیری قذافی و ۱۶ تن از مقامات لیبیایی را صادر کرده است. دادگاه در ابتدا مقامات لیبیایی را به دادگاههای لبنانی احضار کرد که پس از غیبت آنها، این مقامات را مجرم شناخت و حکم اعدام آنها را صادر کرد؛ لبنان در واقع ربودن امام موسی صدر را مسالهای علیه امنیت ملی خود تعریف کرد، نه یک مساله خانوادگی و طایفهای.
•هر چه پیشتر میرویم خانواده به حیات امام موسی صدر مطمئنتر میشود، چون دستگاههای امنیتی دنیا مدت زمان معینی برای حفظ اسناد و اسرارشان تلاش میکنند و بعد به تدریج اطلاعات به بیرون سرایت پیدا میکند.
•چند واقعیت تردید ناپذیر وجود دارد؛ اول اینکه امام موسی صدر طی دعوتی رسمی به لیبی رفت، دوم اینکه در لیبی توسط حکومت قذافی ربوده شد، سوم اینکه حکومت قذافی ادعا کرده که ایشان از لیبی خارج شده و به ایتالیا رفته اما دستگاه قضایی ایتالیا در رم این ادعا را بررسی کرده و حکمی صادر کرد که امام موسی صدر هرگز وارد ایتالیا نشده است.
•در سال ۲۰۰۲ حدود ۳۰۰ زندانی از لیبی آزاد شدند که کمترین آنها ۱۸ سال و بیشترین آنها ۳۰ سال در زندان بودند، لیبیایی و غیر لیبیایی. آنهایی گفتند در ماه رمضان سال پیش از آن (۲۰۰۱) امام موسی صدر را در زندان ابوسلیم دیده و با او گفتوگو کردهاند. حتی وزارت اطلاعات ایران هم چنین اعتقادی داشت و در زمان آقای یونسی که ما پیگری کردیم، کارشناسان وزارت اطلاعات گفتند اگر ما نسبت به این اخبار اطمینان کسب کنیم، قطعا امروز امام در قید حیات است.
•با این حال برخی مقامات ایران و لبنان درباره حیات امام صدر تردید دارند؛ تردیدی که پایهاش نه بر خبر که بر نظر استوار است. اشکال ما به متفکرین و رجال و دولتمردان ایرانی و لبنانی این است که بخاطر اینکه پیگیری نکنند و پرونده را سیاسی ببندند، احتمالات منفی میدهند.
•من بارها به کسانی که مذاکره میکردند، در ایران، لبنان و کشورهای دیگر این تئوریها را پیگری میکردند گفتم این سناریوی لیبی است، نه سناریوی خانواده امام موسی صدر. پذیرفتن اخبار غیر مستند و منفی درباره حیات امام موسی صدر سناریوی لیبی است. اگر پیگیر آزادی امام موسی صدر هستیم باید مبانی ما، غیر از مبانی دیکته شده لیبی باشد که به شخص قذافی برای تبرئه خود از ربودن امام موسی صدر و دوستانش کمک میکند.
•سیاست خارجی دولت آقای احمدینژاد به گونه دیگری تعریف شده است و آن ارتقای روابط با لیبی به موازات پیگیری مساله امام موسی صدر است. طی این ۵ سال ارتقای روابط اتفاق افتاده اما درباره امام موسی صدر هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ بنابراین معتقدیم این سیاست باید مجددا ارزیابی شود.
•ما میگوییم وقتی لابی سیاسی به نتیجه نرسید و لیبی با شما همکاری نکرد پس چرا دیگر روابط را ادامه میدهید؟ با قطع شدن روابط رسما اتفاقی نمیافتد و حتی با قطع روابط مذاکره و ملاقات انجام میشود، کمااینکه درباره آمریکا هم چنین بود؛ میشد با قطع روابط مذاکرات را ادامه داد و لااقل احترام ایرانی حفظ میشد.
•ما در مقامی نیستیم که طرح بدهیم. دولت باید از شهروندان خود دفاع کند. اگر طی این سالها به خانواده امام موسی صدر گله و انتقاد و پیشنهادی دارند، این مسووولیت متوجه دولتها است. مساله شخصی و خانوادگی نیست، مسالهای است که قم و نجف، ارکان حاکمیت ایران و لبنان و متفکرین و حزب الله و جنبش امل باید مطالبه کنند، این باید مساله همه باشد.