همه آنهایی که روزی در حزب جمهوری اسلامی بودند، همه آنهایی که شعار پیروی از خط امام می دادند، روز دیگر شعار سازندگی، روز بعد شعار اصلاحات و تنش زدایی، و امروز شعار عدالت خواهی و مهرورزی.
۳۱سال پیش، در نهم شهریور ۱۳۵۷ امام موسی صدر در سفری رسمی به لیبی ربوده شد! رابطه ایران و لیبی در سال ۱۳۵۰به دنبال حمایت این کشور از ادعای امارات بر جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس به حال تعلیق درآمد و دیگر ایران سفیری نزد دولت لیبی نفرستاد.
از آن زمان تا ۲۴ آبان ۱۳۵۸ رابطه رسمی بین دو کشور تیره بود. هر چند در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ معمر قذافی در پیامی، پشتیبانی خود را از انقلاب مردم ایران خطاب به امام خمینی اعلام کرد و بعد از آن در روزهای اول پیروزی انقلاب، نخست وزیر لیبی عبدالسلام جلود به ایران سفر کرد و با مقامات بلند پایه ایران دیدار کرد و مقامات لیبیایی و هم پیمانان آنان در ایران تلاشهای مستمری را انجام دادند تا معمر قذافی به ایران بیاید، اما امام خمینی این امر را موکول به روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر کردند.
درخواستی که از همان زمان پیروزی انقلاب به دوگونه مطرح میشد؛ عدهای خواستار پیگیری سرنوشت امام موسی صدر بودند و عدهای هم خواستار تعلیق این پیگیری و عدم اولویت آن در سیاست خارجی ایران.
این روند تا روز ۲۴ آبان ۱۳۵۸ که ایران و لیبی تجدید رابطه کردند ادامه داشت.
در این تاریخ بالاخره ماهها مذاکره به نتیجه رسید و طی بیانیهای که در روزنامههای رسمی کشور به چاپ رسید دوطرف توافق کردند که رابطه فی ما بین تجدید شود.
در قسمتی از این بیانیه آمده است: «دو طرف… تصمیم گرفتند کمیتهای مشترک به منظور تحقیق درباره چگونگی ناپدید شدن امام موسی صدر که غیبت وی هر دو کشور و مسلمانان جهان را ناراحت ساخته است تشکیل دهند. تصمیم بر آن است که این کمیته تا کشف حقیقت به صورت کامل به کار خود ادامه دهد….» و این یعنی، کشف حقیقت درباره سرنوشت امام موسی صدر از ملزومات رابطه ایران و لیبی است و هیچ حد و مرزی نمیشناسد.
این، سندی رسمی است که باید اجرا شود چرا که نمایندگان دو کشور آن را امضا کردند و بعد از این بود که سفارت خانه ایران در طرابلس در ۱۳۵۹/۹/۲۷ مقارن با سفر نخست وزیر وقت محمد علی رجایی به لیبی به طور رسمی افتتاح شد.
از آن تاریخ قطاری بین تهران و طرابلس غرب، آغاز به کار کرد که هر روز بزرگانی از دو کشور بر آن سوار شدند؛ همه آنهایی که روزی در حزب جمهوری اسلامی بودند، همه آنهایی که شعار پیروی از خط امام میدادند، روز دیگر شعار سازندگی، روز بعد شعار اصلاحات و تنش زدایی، و امروز شعار عدالت خواهی و مهرورزی… همه آنهایی که فریاد وااسلامایشان گوش خودشان را کر کرده است!
همه روسای جمهور، نخست وزیران، وزرای امورخارجه، روسا و نمایندگان مجلس و … بر این قطار تحکیم روابط در ایستگاههای مختلف سوار و پیاده شدند!
البته انگشت شمار هستند از مسئولین ایرانی که هنوز همای این سعادت بر شانهشان ننشسته و الا آنان هم شناگران ماهری هستند! دیروز هم وزیر امور خارجه دولت دهم راهی لیبی شد تا این تحکیم روابط به حداکثر ممکن برسد؛ به هر حال برای پیوستن به کاروان بزرگان باید شتاب کرد! اینجا دیگر نه قانون جایگاهی دارد! نه انسان دوستی! نه حمایت از مظلومین! نه جدال با ظالمین!
چه اهمیت دارد که بیانیه تجدید رابطه ایران و لیبی سندی است رسمی امضا شده توسط سرپرست وقت وزارت امورخارجه و اجرایش مصلحت بر نمیتابد؟ چه اهمیت دارد که ما، جوانان نسل امروز، ۳۱ سال است که از وجود یک مجتهد شیعه ایرانی محرومیم؟ کسی که پنجره مرجعیت شیعه به جهان خارج است. چه اهمیت دارد که ۳۱ سال است معلوم نیست یک تبعه ایران کجاست؟ چه میکند؟ و آیا از حقوق اولیه انسانیاش بهرمند است یا…؟
«…مسوولان بیش از هر کسی این اطلاعات را در اختیار دارند که امام موسی صدر در لیبی زندانی و در قید حیات و سالم است…. گمان میکنم هر کس پس از این ۳۰ سال، در مورد اخبار ربوده شدن در لیبی و یا سلامت ایشان هر قسمتی را انکار کند، یا مستقیما عامل لیبی است و یا چنان سادهلوح است که تحت تاثیر تبلیغات لیبی قرار گرفته است….»
اینها جملاتی ست از مصاحبه عضو هیئت مدیره موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در ایران که شهریور ماه امسال با خبرگزاری ایسنا انجام شده است. و جالب اینجاست که تا به حال از سوی هیچ مقام مسئول و غیر مسئولی تکذیب نشده است.
حال این تناقض با یک علامت سوال بزرگ در برابر هر آزادی خواهی قرار میگیرد که چه کسانی نمیخواهند امام موسی صدر آزاد شود؟ این چه مسئله استراتژیکی ست که اگر در مسائل روز، درباره رابطه با آمریکا و اسرائیل، درباره مسائل اقتصادی و فرهنگی و …اختلاف نظر وجود دارد، اما درباره جلوگیری از پیگیری و روشن شدن سرنوشت امام موسی صدر همه توافق دارند و کسی به آن اعتراض نمیکند؟
این را میشود از عکسهای یادگاری این عزیزان با دیکتاتور عرب معمر قذافی و نخست وزیران و مسئولین لیبیایی دید؛ آنجا که هر زمان مورد سوال قرار میگیرند که جناب… آیا مسئله سرنوشت امام موسی صدر در مذاکرات شما با مقامات لیبیایی مطرح شد یا نه؟ عاقل اندر سفیه ما را نگاه میکنند که شما عادت نکردهاید به این جمله نقض و زیبا که مسئله در حال پیگیری است…
ما یاران امام موسی صدر در ایران هیچگاه به این پاسخ عادت نخواهیم کرد و این، سوال هر لحظه ما از تمام کسانی است که به نوعی در پیگیری نکردن سرنوشت اماممان مقصر هستند که: امام موسی صدر کجاست؟