شهید دکتر چمران که طی سالیان متمادی ارتباط تنگاتنگی با امام موسی صدر داشت و با جریانهای مختلف مبارز، سازشکار، منحرف و دستنشانده در منطقه و به ویژه لبنان به خوبی آشنا بود، علل ربودن امام موسی صدر را در چند بند خلاصه میکند که هنوز قابل تامل است:
نخست: بزرگترین دلیلی که رهبران دولتهای عربی برای ربوده شدن امام موسی صدر ذکر میکنند، اختلافات مذهبی میان امام موسی صدر و قذافی است. قذافی و معاونش جلود نسبت به شیعیان حقد و کینه فراوان دارند. چند سال پیش هنگامی که جلود به خلیج فارس رفته بود، در کویت یا ابوظبی به شیعیان ایران اهانت کرد و آنها را خارج از دین نامید. اما ما معتقدیم که همه مشکل و قضیه بر سر اختلافات دینی نیست؛ زیرا در مقابل این همه فشاری که از سوی دول عرب و ایرانیان بر قذافی وارد آمده، اگر مشکل فقط اختلاف دینی بود، مسلما امام موسی را آزاد میکرد؛ بنابراین مشکل خیلی عمیقتر و حادتر از مشکلات دینی است.
دوم: در لبنان معتقدند که مبارزه پیگیر امام موسی علیه تقسیم و توطین و تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان از مهمترین دلایل کوشش استعمار برای از میان برداشتن این مرد است تا قرارهای کمپ دیوید را به اجرا درآورد.
سوم: امری است که به عربی به آن <مساومه> میگویند. نزدیکترین ترجمه آن معامله است، معامله سیاسی. عدهای معتقدند آمریکا و غرب میخواست با امام موسی معامله کند؛ یعنی در لحظاتی که انقلاب پیروزمند ایران در اوج قدرت خود سیر میکرد، تصمیم میگیرد که با امام موسی وارد معامله شود تا خطی برخلاف جهت خط انقلاب اسلامی ایران برگزیند؛ یعنی امام موسی را وسیلهای قرار دهند برای کوبیدن انقلاب ایران؛ ولی امام موسی این معامله را نمیپذیرد.
چهارم: امام موسی را گروگان قرار دهند تا با امام خمینی معامله کنند؛ چرا که آمریکا تلاش بسیاری میکرد با امام خمینی معامله کند. سیاستمداران آمریکایی را به پاریس میفرستادند تا مذاکره کنند، اما امام از پذیرش آنها امتناع میکرد. بالاخره به ملک حسین متوسل شدند. ملکحسین به پاریس رفت. امام او را نپذیرفتند. حتی به اطرافیان خود دستور دادند با اطرافیان ملکحسین ملاقات نکنند؛ بنابراین میبینیم معامله با شخص امام موسی و یا معامله با امام خمینی هر دو با شکست مواجه میشود.
پنجم: به نظر ما این دلیل مهمترین عامل ربوده شدن امام موسی است که به انقلاب اسلامی ایران بازمیگردد. امام موسی مقالهای در روزنامه لوموند پاریس به نام <نداءالانبیا> نوشت. این زمان بحبوحه تظاهرات قم و تبریز بود. او پیشبینی کرد انقلاب ایران پیروز خواهد شد و این انقلاب بزرگ را به رسالت پیامبران تشبیه کرد و گفت: نشان چنین هیجان و ایمان و شهادتی را در هیچ جای تاریخ نمیتوان سراغ گرفت جز در رسالت انبیا. این زنگ خطری برای غرب نسبت به امام موسی و طرز تفکر انقلابی او بود. آمریکا و روسیه منافع و مصالح خود را در ایران از دست داده بودند.
امام موسی شخصیتی است که با سابقه مبارزاتی و تشکیلاتی خود میتوانست لبنان، عراق، خلیج فارس، کویت و کشورهای دیگر نفتخیز منطقه را از سقوط برهاند و مصالح آمریکا در را معرض تهدید قرار دهد.
بنابراین به مصلحت آمریکا نبود چنین فردی در چنین وضعیت بحرانی در منطقه حضور داشته باشد. او بزرگترین شخصیتی است که میتوانست انقلاب اسلامی ایران را در این مناطق انتشار دهد و به استعمار ضربه زند.