من برای امام موسی صدر ارزش بسیار زیادی قایلم و هر وقت فرصتی میشد با هم دیدار میکردیم.
... نظام سیاسی لبنان خود یکی از اسباب جنگ داخلی بود. در لبنان در یک سو اکثریت فراگیر اما محروم و بیچاره بودند و در سوی دیگر اقلیتی که وضع بسیار خوبی داشتند. اما آنان به علت «حماقتشان» به سخن موسی صدر مبنی بر ضرورت اصلاحات سیاسی و رعایت انصاف اجتماعی و زدودن سفاهت و نادانی گوش فرا ندادند. من برای امام موسی صدر ارزش بسیار زیادی قایلم و هر وقت فرصتی میشد با هم دیدار میکردیم.
من میدانستم توجه مسئولین به او جلب خواهد شد؛ خصوصا که او اعتقاد به مبارزه مسلحانه نداشت و مردم را به انقلاب مسلحانه دعوت نمیکرد. او منادی مبارزه صلحجویانه و به دور از خشونت برای رسیدن به «تغییرات» بود. از همین رو برای آگاه کردن، سخنرانی و مباحثه و نوشتن را برگزید. امام صدر میکوشید از دموکراسی و بسیج کردن توده مردم برای دستیابی به مطالبات بر حق آنان استفاده کند.... اما وضعیت و شرایط برای «تغییر» سخت و متحجرانه و بسته بود....
چه وقت بوده است که دنیا صدای مصلحان بزرگ را شنیده باشد؟! صدای روسو را پس از یک قرن و نیم و صدای لینکلن را پس از یک قرن و صدای مارتین لوترکینگ و گاندی را پس از نیم قرن شنیدند... اینگونه است که تاریخ تکرار میشود و ظلم گسترش مییابد و حیات ملتها نابود میشود. روزنامه الوسط چاپ بحرین به نقل از کتاب «الهزیمه لیست قدرا»
نوشته طلال سلمان صاحب روزنامه السفیر لبنان