بسياری از اين كودكان پدران و مادران خود را در جنگ با اسرائيل از دست داده اند و بعد با لبخند گرمي اضافه مي كند: از زندگي در كنار اين كودكان احساس سعادت مي كنم.
کارکنان مؤسسه خیریه و آموزشی امام صدر در جنوب لبنان مدیر خود را با نام کوچک صدا میزنند: «سیده ربابه» که تعداد زیادی از کودکان یتیم جنوب لبنان را در مؤسسهای که به نام برادرش نامیده میشود، سرپرستی میکند. میگوید: بسیاری از این کودکان پدران و مادران خود را در جنگ با اسرائیل از دست دادهاند و بعد با لبخند گرمی اضافه میکند: از زندگی در کنار این کودکان احساس سعادت میکنم.
ربابه صدر، خواهر آیت الله سید موسی صدر است که ۳۰ سال پیش در لیبی ناپدید شد. نام موسی صدر آنچنان با لبنان گره خورده است که بسیاری فراموش کردهاند که او و اجدادش ایرانی هستند و در ایرانزاده شدهاند. سید موسی صدر که شیعیان لبنان امام صدر مینامندش، در اواخر سال ۱۳۳۸ به توصیه آیت الله بروجردی و بنا بر وصیت آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین، رهبر متوفای شیعیان لبنان، به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود را به سوی لبنان ترک کرد و رهبر مقتدر شیعیان این کشور شد.
تاکنون روایتهای متفاوت وگاه متناقضی پیرامون چگونگی مفقود شدن برادرتان شنیده شده است. روایت شما از نحوه ربوده شدن ایشان چگونه است؟
حتماً شما میدانید که افزایش رنج و محنت مردم لبنان و شدت گرفتن تجاوزهای صهیونیستها و اشغال جنوب این کشور، عملاً مانع اعمال حاکمیت دولت لبنان بر این منطقه شده بود، چون اسرائیل قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت و عقب نشینی از مناطق مرزی سرباز زده بود. امام موسی صدر وظیفه خود میدانست که اوضاع بحرانی لبنان و عمق خطرهای تهدید کننده جنوب لبنان را به اطلاع رهبران کشورهای عربی برساند؛ رهبرانی که در رسیدگی به این وضع اسف بار تاثیر مستقیم داشتند. ایشان به همین منظور به سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر سفر کرد و این کشورها را به برگزاری نشست محدود سران فرا خواند.
از جمله در الجزایر با هواری بومدین، رئیس جمهوری، گفتوگو کرد. بومدین در پایان این ملاقات که بسیار صمیمانه بود و بیش از چهار ساعت طول کشید، گفت: من از دیدار شما بسیار خوشحالم، چون اخبار بسیار غیر صحیحی در خصوص جنگ لبنان به ما رسیده بود و واقعیتهای آنجا را نمیدانستیم، اما با صحبتهای شما همه چیز برای من روشن شد. خواهش میکنم سفری هم به لیبی داشته باشد. چون برادرم سرهنگ قذافی هم اخبار غیر صحیحی از جنگ لبنان دارد.
امام موسی صدر هم در پاسخ به این درخواست گفت که به زودی به دعوت دولت لیبی که خواهان دیدار وی از لیبی و گفتوگو با رهبران آن است، پاسخ مثبت خواهد داد. ایشان در تاریخ ۲۸/۲/۱۹۷۸ در دفتر خود پذیرای کاردار سفارت لیبی شد که او را برای حضور در کنگره «خلق» و گفتوگو با سرهنگ معمر قذافی به لیبی دعوت و خواهش کرد که این سفر در ۱۹ یا ۲۱ آگوست ۱۹۷۸ انجام شود. امام موسی صدر این دعوت را پذیرفت و در خصوص تعیین زمان سفر با تأمل برخورد کرد و حدود یک ماه بعد به کاردار لیبی اطلاع داد که مایل است سفر در تاریخ ۲۵/۸/۱۹۷۸ انجام شود و ناگزیر به ترک لیبی پیش از ۱/۹/۱۹۷۸ است تا بتواند به همسر بیمارش که در حال درمان در فرانسه است، رسیدگی کند.
روز جمعه ۲۵ آگوست ۱۹۷۸ ایشان همراه شیخ محمد یعقوب و استاد عباس بدرالدین، مدیر خبرگزاری لبنان، به لیبی سفر کرد و در هتل «الشاطی» طرابلس به عنوان میهمان رسمی دولت لیبی اقامت گزیدند. تا روز پنجم کسانی ایشان را دیدهاند، اما از آن به بعد هیچ کس خبر از او و همراهانش ندارد. روز پنجم اتومبیلی برای بردن آنها به دیدار سرهنگ قذافی به هتل آمد و بعد از رفتنشان تا به امروز هرگز خبری از آنها نشده است. علت ربوده شدن امام موسی صدر را چه میدانید؟ سکوت مجامع بین المللی را چگونه ارزیابی میکنید؟ چرا لیبی باید دست به چنین کاری میزد؟ آیا لیبی مشکلی با برادر شما داشت؟ اصلاً ربودن ایشان چه نفعی برای قذافی داشت؟
من علل ربوده شدن امام موسی صدر را چندگانه میبینم. قذافی سالهای سال ادای جمال عبدالناصر را در میآورد و میخواست که رهبر جهان عرب باشد، اما عربها تحویلش نگرفتند. بعد میخواست رهبر آفریقا شود. به همین علت به کشورهای فقیر آفریقا پول میداد تا آنها را دور خودش جمع کند. به نظر من تاکنون هر کاری که کرده، غیر طبیعی بوده است. یک روز با آمریکا درگیری پیدا میکند، یک روز آشتی میکند. همه آنهایی که اهل خبره هستند، قذافی را صاحب ایده نمیدانند. امام موسی صدر زمانی ناپدید شد که پیروزی انقلاب اسلامی ایران بسیار نزدیک بود. ایشان ارتباط زیادی با امام خمینی (ره) و انقلاب ایران داشت.
برادرانی که از ایران به لبنان میآمدند، از طریق ایشان در اینجا دورههای آموزشی لازم را میدیدند. در همان زمان گروهی از فلسطینیها قصد داشتند جنوب لبنان را وطن خود قرار بدهند که امام صدر با این مسئله کاملاً مخالف بود. همچنین مسیحیان میخواستند لبنان را به چهار بخش تقسیم کنند که امام صدر از طریق دیدارهایی که با سران عرب داشت، اجازه نداد این اتفاق بیفتد. بنابراین وجود ایشان خیلیها را خوشحال نمیکرد.
شاید امام موسی صدر بیست سال جلوتر از بقیه بودند و همیشه حوادث و اموری را که ممکن بود رخ بدهد، زودتر از بقیه میفهمیدند. تحلیل ایشان از شرایط روز دقیق بوده و آینده نگری درستی داشتند. اهداف اسرائیل و استکبار را در منطقه آشکار میکردند و این صدا برای آنها به شدت خطرناک بود. توطئهها را بر ملا میکرد. مثلاً در زمینههای حمایت از انسانها و مستضعفان فوق العاده فعال بودند. مزاحم فئودالیسم سیاسی لبنان بودند و یکی از انتقادهایشان به دولت لبنان این بود که چرا این قدر در حق مردم و طوایف کوتاهی میکنند و چرا حقوق مردم را ضایع میکنند؟
مسئله مخالفت جدی امام موسی صدر با توطئه توطین فلسطینیهای آواره در لبنان، از دیگر عوامل ربودن ایشان است. علت دیگر ربودن را باید در طرح تقسیم لبنان پی گیری کرد. بسیاری از احزاب و برخی رجال قدرتمند سیاسی لبنان این راه حل را تنها راه توقف جنگهای داخلی میدانستند، ولی امام مخالف تقسیم لبنان بود و تقسیم عادلانه قدرت و گفتوگوی ملی و همزیستی و همکاری مشترک را راه حل میدانست.
علت دیگر را در رابطه اعراب با یکدیگر باید جستوجو کرد. در رأس همه، وجود اسرائیل را دشمن اعراب میدانستند و اینکه چرا اعراب کوتاهی میکنند؟
امام موسی صدر خیلی فعالیت میکردند که اعراب را بیدا کنند تا متوجه شوند که دشمن بزرگی دارند. این روشی را که با هم متحد و همکار نیستند، به ضرر جامعه عرب میدانستند. خیلی روی اینها تکیه داشتند. بنابراین همیشه به همه تذکر میدادند و همه را متوجه وظایفشان میکردند. خوب شکی نیست که کسی که به این شکل فکر و فعالیت میکند، به مصلحت سیاستهای توسعه طلبان نباشد. بسیاری از دول عرب وجود ایشان را مانع جدی در مقابل برنامههایشان میدیدند و برای همین سکوت کردهاند. من همیشه میگویم اولین بار است که کشورهای عربی همه و با هم یک موضع واحد دارند و آن این است که هیچ صحبتی از قضیه امام موسی صدر نشود. حتی ایران در اوج قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچ فعالیت ثمر بخشی نکرد و آن طور که باید و شاید برای شخصی مثل امام موسی صدر که شأن شیعیان لبنان را بالا برده بود، اقدام اساسی نکرد، امام موسی صدر یک شخص بین المللی بود و فعالیتش فقط به جغرافیای لبنان منحصر نبود.
ایشان همیشه میگفت: لبنان پلی است در میان دنیا و باید توسط این پل با شیعیان دیگر تماس گرفته شود. در صورت امکان، خوانندگان اخبار شیعیان را از آخرین وضعیت پیگیری و بازگشت امام موسی صدر مطلع فرمایید. در خصوص پیگیری قضیه امام موسی صدر، خانواده ما شخصاً هیچ وسیلهای جز راه قضایی و قانونی ندارد، بنابراین ما این برنامه را پیش گرفتیم دو نفر از وکلای مهم لبنان که هر دو مسیحی ولی بسیار ارادتمند هستند و مخلصانه فعالیت میکنند و توانستهاند خیلی کارها بکنند، ما را همراهی کردند. الان در دادگاه به آنجا رسیدهاند که ثابت کنند که یازده نفر از لیبیاییها در ربودن امام موسی صدر دست داشتهاند.
اول آنها قذافی و بقیه هم دستانش هستند که باید اینها بازجویی شوند. این حکم از سوی قاضی القضات لبنان صادر شده است و برای لیبی فرستاده شده، اما جوابی نیامده، بنابراین معتقدند که از نظر قانونی به آنها ابلاغ شده است و باید آنها حتماً پاسخ گو باشند، اما ما تا الان جوابی دریافت نکردهایم. بعد از اینکه خبری از امام موسی صدر و همراهانش در لیبی نشد، چه اقداماتی از سوی مقامات دولت لبنان در خصوص پیگیری وضعیت ایشان انجام شد؟
پس از اینکه تماسی با ایشان میسر نشد، مجلس اعلای اسلامی شیعه لبنان از کاردار لیبی در لبنان خواستار اطلاعاتی در خصوص وضع ایشان شد، اما او از پاسخ گویی طفره رفت. چهار روز بعد مجلس موضوع را با دکتر سلیم الحص، رئیس دولت لبنان، در میان گذاشت و او فوری کاردار لیبی را فراخواند و خواستار جواب رسمی و فوری شد. ظهر روز بعد وی پاسخ داد که امام صدر و همراهانش روز ۳۱ آگوست ۱۹۷۸ با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا به شماره ۸۸۱ لیبی را به مقصد رم ترک کردهاند، بنابراین موضوع آنها ربطی به ما ندارد.
با مطرح شدن این ادعا، دولت لبنان یک هیأت قضایی به ایتالیا اعزام کرد و این هیأت شکایتی را در این خصوص تسلیم دادگاه ایتالیا کرد که دولت ایتالیا بعد از چند ماه پاسخ داد که امام صدر و همراهانش هرگز وارد ایتالیا نشدهاند. گفته میشود در همان روزها سفارت لیبی در بیروت نامهای برای مجلس اعلای شیعه لبنان فرستادد که در آن تصریح شده بود که مقامات امنیتی ایتالیا حضور امام موسی صدر و شیخ محمد یعقوب را در هتل «هالیدی این» رم مورد تأیید قرار دادهاند و چمدانهای آنها نیز به دادستانی کل ایتالیا تحویل داده شده است. آنچه شما میگویید با آنچه که در این نامه آمده، همخوانی ندارد؟ دولت ایتالیا در خصوص ادعاهای این نامه، چه پاسخی داد؟
بله. اما آنچه در آن نامه آمد، ادعای بیاساس بیش نبود. اطلاعاتی که در آن نامه مطرح شده بود با یافتههای صحیح سیستم تحقیقاتی ایتالیا ناسازگاری آشکار داشت. دستگاه قضایی ایتالیا، عوامل کشیک پلیس، گمرک فرودگاه و کادر و خدمه پرواز شماره ۸۸۱ هواپیمایی ایتالیا که طرابلس را غروب روز ۳۱ آگوست به سوی رم ترک کرده بودند، مورد بازجویی قرار داد، آنها حتی از مسافران بخش درجه یک آن پرواز نیز بازجویی کردند. مسافران و خدمه پرواز تصریح کردند که امام صدر و همراهانش هرگز در میان مسافران هواپیمای مورد نظر نبودهاند. در خصوص هتل «هالیدی این» چه میگویید؟
دولت لیبی ادعا کرده بود که امام موسی صدر و همراهانش برای ده روز در این هتل اتاق گرفته بودند! بعد از چند ماه تحقیق توسط دولت ایتالیا مشخص شد که دو نفر با چمدانهای امام صدر و آقای بدرالدین، از لیبی به ایتالیا رفته و در هتل «هالیدی این» به نام آنها برای ده روز اتاق رزرو کردهاند. یکی از آنها که عبا و عمامه آقای صدر را پوشیده بود، به گونهای که پشتش به قسمت رزرو هتل باشد و کسی صورتش را نبیند، برای مدت کوتاهی در لابی نشسته بود. آنها بعد از ده دقیقه بالا میروند و لباسهایشان را عوض میکنند، پاسپورتها را هم در اتاق به جا میگذارند و هر دو هم فرار میکنند. یعنی شما میخواهید بگویید کسانی که در هتل «هالیدی این» اتاق رزرو کردند، اصلاً آقای موسی صدر و همراهان ایشان نبودند؟
بله. مدیر این هتل تاکید کرده است که دو فردی که در ساعت ده صبح روز اول سپتامبر ۱۹۷۸ وارد هتل شده و خود را موسی صدر و محمد شحاده نامیدهاند، واقعاً آقای صدر و همراه او نبودهاند؛ زیرا تصاویر آنها با افرادی که به هتل آمده بودند، هیچ شباهتی ندارد. آیا به غیر از دولت و مردم لبنان و ایران دولت یا نهادهای دیگر نسبت به روشن شدن وضعیت ایشان علاقه داشته و پی گیری میکنند؟
ما با خیلی از دولتهای عربی تماس گرفتهایم که برای پیگیری قضیه امام موسی صدر اقدام کنند. آنها هم به ما گفتهاند که فعالیتهای کردهایم؛ اما ما نتیجهای ندیدیم، الله اعلم، ما که نمیدانیم چه فعالیتهایی کردهاند، در سطح دولتها اقدام بینتیجه معنا ندارد. ما به عنوان خانواده ممکن است کاری بکنیم که نتیجهای نداشته باشد، اما دولت به دلیل کارشناسان و منابع مالی و امکانات سیاسی که دارند نباید به گونهای عمل کنند که نتیجه نداشته باشد. از دولتها پذیرفتنی نیست که بگویند اقدام کردهایم، اما نتیجه نگرفتهایم؟
به همین دلیل ما از برادران ایرانیمان گله جدی داریم؛ اقدام بینتیجه مثل اقدام نکردن است. به نظر شما چه راهکارهایی برای قبولاندن دولت لیبی در خصوص روشن کردن قضیه امام موسی صدر باید تعقیب شود؟
اینکه اقدام دولت لیبی به دولتی نیاز دارد که متنفذ و مؤثر و دوست و نزدیک باشد مهم است و شاید چند سال پیش نزدیکترین دولت به لیبی، جمهوری اسلامی ایران بود. قذافی شخصیت قابل پیش بینی نیست، دیوانه است و ممکن است خرابکاری کند؛ کما اینکه تا حالا در مقابل هر تماسی که دیگران با او گرفتهاند، بیتفاوت بوده است. ما هم فکر میکنیم که هنوز دولت ایران میتواند به طور مستقیم با خود قذافی وارد گفتوگو شود و امام را آزاد کند. آیا چنانچه یک اجماع فراگیر در جامعه شیعی و یا عرب پیرامون این موضوع به وجود آید، باز هم دولت لیبی میتواند از زیر بار این جنایات شانه خالی کند؟ آیا برای ایجاد چنین اجماعی تلاشی صورت گرفته است؟
حتماً، اگر جامعه تشیع و اعراب با هم جمع بشوند و در زمینه این قضیه صحبت کنند و به شکل قانونی و بین المللی باشد، قذافی نمیتواند از مسئولیت خیانتش فرار کند و حتما تاثیر خواهد داشت. سازمان کنفرانس اسلامی جامعه عرب جایگاه مناسبی است که باید همت کند. با شعار استقلال و دفاع از حق که نمیشود مردم را ساکت کرد. واقعاً مجامع اسلامی و عربی باید در فعل و کلام صادق باشند و از حق امام موسی صدر دفاع کنند.
به نظر شما علت اینکه پس از گذشت سی سال، ایشان هم چنان محبوب و تأثیر گذار است، چیست؟
امام موسی صدر با اخلاق و روشی که با مردم داشتند، محبوبیت خاصی در دل لبنانیها و غیر لبنانیها دارند؛ چون ایشان اخلاق و انسانیت فوق العاده بالایی داشتند. ایشان برای هر فردی احترام زیادی قایل بودند، به همه عزت میدادند، حتی با بچههای کوچک رفتار فوق العادهای داشتند. این اخلاق ایشان است که باعث میشود در همه جا محبوب باشد. اعتقاد ایشان به انسان و کرامت انسان و فداکاری امام موسی صدر برای نجات محرومان از ظلم و جهل و بیسوادی باعث شده است که مردم اخلاص ایشان را در فعل و کلام درک کنند و او را رهبری با اخلاص و دلسوز و عاشق خود بشناسند.
لطفاً موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر را برای خوانندگان اخبار شیعیان معرفی بفرمایید. مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی صدر افکار و آثار امام موسی صدر را جمع آوری و ترجمه و منتشر میکند و در اختیار مردم میگذارد و چه بسا اگر این ماموریت اصلی انجام شود و فرصت باشد فعالیتهای دیگری هم بکند؛ یعنی آثار فکری رجال و متفکران گمانی را که در عالم اسلام فعالیت داشتند را بررسی و جمع آوری کند و در اختیار مردم بگذارد. در صورتی که این موسسه فعالیت یا خدمات اجتماعی مشخصی را انجام میدهد، تشریح فرمایید و آیا این خدمات مختص جامعه شیعی است و یا جوامع دیگر را نیز شامل میشود؟
فعالیتی که این موسسه انجام میدهد هم برای تشیع است و هم برای پیروان دیگر ادیان. چون این موسسه دیالوگی دارد بین اسلام و مسیحیت، بین سنی و شیعه و این فعالیتها را خیلی خوب انجام میدهند. مثلاً ما سالی یک بار در لبنان کنفرانسی تحت عنوان «کلمه سواء» یا «سخن مشترک» داریم و این فعالیتهای ما همیشه با حضور و مشارکت مسیحیان و مسلمانان اعم از شیعه و سنی و دروزی است. بنابراین برنامهای که خود امام موسی صدر به پا کردند هم چنان ادامه دارد و همه ادیان را شامل میشود؛ زیرا کار برای محرومان مرز دینی ندارد و همه محرومان لبنان را پوشش میدهد.
آیا به جز مؤسسه فوق، مؤسسات و مراکز دیگری نیز منسوب به ایشان وجود دارد؟
کنار مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، مؤسسهای هم وجود دارد که خدمات اجتماعی میدهد؛ مؤسسه بزرگی که در لبنان ساماندهی شده است و تمام نیازهای آموزشی و پرورشی ایتام و فقرا پرورش میدهد؛ از پیش دبستانی تا ورود به دانشگاه. ما خود را موظف میدانیم که تمام نیازهای مادی و معنوی فرزندان شهدا، کودکان محروم را به بهترین شیوه و سطح با حفظ کرامت و عزت آنها تامین کنیم. آنها اکثراً از فارغ التحصیل شدن از دنشگاهها یا دبیرستان به سراغ ما میآیند و بخشی از کارها را به عهده میگیرند. الان مؤسسهای که در لبنان است ۱۴۴۰ کودک، نوجوان و جوان را پوشش میدهد.
چنانچه موضوع دیگری را نیز صلاح میدانید بیان فرمایید. من سفارشی دارم برای مردم ایران و بخصوص برای مؤسسه شیعهشناسی که فعالیت جدی برای کشف قضیه امام موسی صدر خیلی لازم است؛ چون این مؤسسه برای شیعیان فعالیت میکند و امام موسی صدر هم کسی بود که نام شیعیان را سربلند کرد. بنابراین لازم است که این مؤسسه در این زمینه فعالیت کند. با تشکر از سرکار عالی که در این گفتوگو شرکت کردید.
ماهنامه اخبار شیعیان، شهریور ماه ۱۳۸۸