سالهایی متمادی از حجاب خورشید آزادی وفقاهت میگذرد. سالهایی که هر روزش هزار روز پر از اضطراب برای خانواده و عشاق و ارادتمندان گذشت.
نویسنده: حمید رضا ابراهیمزاده
سالهایی متمادی از حجاب خورشید آزادی وفقاهت میگذرد. سالهایی که هر روزش هزار روز پر از اضطراب برای خانواده و عشاق و ارادتمندان گذشت. پیش از آنکه امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان باشد، فقیهی نوگرا و معلمی نواندیش در حوزه علمیه نجف بود. برای جهان تشیع ۱۴ خرداد روز عجیبی است، پر از حادثههای سرنوشت ساز، روزی برای سرنوشت دو امام یکی در خرداد ۱۳۰۷ خورشیدی که در کوچه عشقلی شهر قم (امام موسی صدر) رهبر فرزانه مبارزی که در آینده شیعی لبنان و تفکر شیعی جهان موثر شد به دنیا آمد و دیگری درخرداد ۱۳۶۸ خورشیدی در جماران (امام خمینی) که در اوج ناباوری امت به دیار باقی افول کرد.
سالهای پیش امام موسی صدر پسر آیت الله صدرالدین صدر اولین دانشجوی روحانی بود. اولین مبدع گفتوگوی تمدنها، ادیان و فرهنگها در سال ۱۳۵۲ ش و اولین گزینه امام خمینی برای رهبری آینده انقلاب اسلامی ایران ۱۳۵۶ بود و اولین رهبری بود که مدت طولانی از سانسور و حذف، سرنوشت او در پردهای از ابهام رفت. اما امام موسی صدر آنقدر غریب نیست که کسی را در ایران نداشته باشد و آنقدر گمنام نیست که کسی به یادش نیفتد. از روز ۹ شهریور ۱۳۵۷ که در لیبی به ناگاه ربوده شد، انقلاب اسلا میایران اوج و شتاب میگرفت و از ابتدای پیروزی انقلاب غالب خانواده و خاندانش در هرم انقلاب ایران قرار گرفتند و آثار و سخنرانیها و مقالات و کتابهای امام موسی صدر منابع پژوهشی، علمی، اعتقادی، سیاسی و مذهبی دولتمردان شد.
حقیقت این است که امام موسی صدر مانند سایر دوستان مظلوم زیست و مظلوم ماند... از صادق طباطبایی اولین سخنگوی دولت موقت ایران که خواهرزادهاش بود، از حاج سید احمد خمینی که داماد خواهرش بود و از دکتر سید محمد خاتمی رئیس جمهور دوره هفتم و هشتم جمهوری اسلامی ایران که داماد خانوادهاش بود... همه تلاشهای دوستان و خانواده، فعالیت دولتمردان تاکنون تنها به محکوم کردن ختم شده است، فقط و فقط به تکاپوی مقطعی گذشت، یک مقطع برای سالروز ربوده شدن، یک مقطع برای تیرگی روابط تهران و طرابلس و حرف و حدیثهای سیاسی دیگر... شاید خانوادهاش تنها کسانی باشند که در جستجوی این گوهر درخشان هر روز چشم به فردا دوختهاند... (۱) اکنون ۳۱ سال تمام از فقدان مرمرز امام موسی صدر میگذرد.
در دوران هشت ساله دولت خاتمی با آن همه تلا شها و رایزنیهای بین المللی هیچ توفیقی برای حل معمای سر نوشت امام موسی صدر حاصل نشد و اکنون نیز که وضعیت دیپلماسی بهتر از گذشته نیست. معمر قذاقی (رهبرلیبی) به قول سید حسن نصرالله عقید الصغیر (سرهنگ کوچولو) هر از گاهی رنگ به رنگ شد و هر روز به حرفهای جدیدی در شرایط سیاسی زمان، به زبانی گره از سر خویش میگشود و همچنان رقم گوشه جگر، جگر گوشگان امام موسی صدر مینویسد ۱۱۳۱۵ روز از فقدان پدر گذشت. امروزه همه فرزندان نوجوان امام موسی صدر پدر بزرگ و مادر بزرگ شدهاند و در خوشی و غم هیچ کدام بابای مهربانشان حاضر نبود.
اما امروز ربایندگان و همدستان آنان باید بدانند که با ربودن امام موسی صدر مصداق آیه ۲۳ سوره توبه شدهاند که نور خدا بادهان ضعیفشان خاموش شدنی نیست، غافلند از افکار روشنایی بخش و اندیشههای ناب و زلا لی که فروزنده و سیراب کننده است. آفتاب امام موسی صدر همچنان در پس ابر هم میدرخشد. خداوند نگهبان دوستان خویش است و کافران درگمراهی دوستان هم بدانند که «صیانت از آزادی ممکن نیست مگر با آزادی (۲)».
۱-روزنامههای اطلاعات و کیهان سالهای ۵۸ و ۵۹ در خصوص پیگیری سرنوشت امام موسی صدر
۲-قطعهای از بیانات امام موسی صدر در مورد آزادی که در روز هفتم ترور کمال مروه روزنامه نگار لبنانی ایراد شده بود.