امام موسي صدر مرد علم، هجرت، جهاد و سياست بود و اين صفات در مورد ايشان مبالغه نيست
حدادعادل با بيان اين که نقش و تاثير امام موسي صدر در تاريخ انکارناپذير است، تصريح کرد: امام موسي صدر مرد علم، هجرت، جهاد و سياست بود و اين صفات در مورد ايشان مبالغه نيست. به گزارش ايسنا، رييس مجلس ديروز در همايش بررسي انديشه هاي امام موسي صدر با عنوان «امام موسي صدر سرشار از مفاهيم راهگشا» با اشاره به تعلق امام موسي صدر به يک خانواده اصيل روحاني از طرف مادر و پدر و تاثير انکارناپذير محيط خانوادگي در شخصيت اين مرد بزرگ، افزود: تحصيلات حوزوي، هوش و استعداد و داشتن استادان برجسته همانند حضرت امام(ره) و گذراندن عمر در يک دوره پرتلاطم از ويژگي هاي شخصيتي وي بوده است. وي خاطرنشان کرد: تحصيل هم زمان امام موسي صدر در حوزه و دانشگاه که در آن زمان مساله غريبي بود، سبب شد که ايشان با جريانات فکري و سياسي بيرون از حوزه آشنا شود. حدادعادل با اشاره به اين که امام موسي صدر پس از تدريس، تحصيل و تحقيق، يک ماموريت سنگين براي احياي جامعه شيعي به حاشيه رانده شده در لبنان پيدا کرد، گفت: در دنيا اندک کساني هستند که هم اهل تدريس و تحصيل و علم باشند و هم توان اجرايي مديريتي داشته باشند، و اين در حالي است که امام موسي صدر اين دو را به خوبي در خود جمع کرده بود. حدادعادل ادامه داد: امام موسي صدر با افکار روز آشنا بود، و مکاتب روز را به خوبي مي شناخت و با چالش هايي که اسلام در 30-40 سال پيش با آن روبه رو بود، آشنا بود. رييس مجلس شوراي اسلامي در ادامه تصريح کرد: تفکر قرآني، فلسفي و اسلامي به امام موسي صدر قدرت انديشه بخشيده بود و وي داراي قدرت تفکر خوبي بود. حدادعادل مقاومت مردم لبنان و حزب الله را يک واقعيت انکارناپذير در جهان عنوان کرد و گفت: امروز حزب الله و مقاومت مردم لبنان به يک واقعيت انکارناپذير تبديل شده که تا به حال ارتش هاي دنيا در مقابل اسرائيل نتوانسته بودند چنين مقاومتي داشته باشند، در حالي که او با پرورش جوانان لبناني در قالب مقاومت لبنان، در مقابل ارتش مجهز اسرائيل ايستاد و آن را شکست داد. وي خاطرنشان کرد: پيروزي مقاومت لبنان در جنگ 33 روزه باعث افتخار عرب، عالم اسلام و شيعه شد و نقطه عطفي در تاريخ مبارزه با اسرائيل شد، و همه اين ها آثار وجودي مرد بزرگي است که نبايد دست کم گرفت و فراموش کرد. حدادعادل با بيان اين که تقدير اين گونه بوده که امام صدر يک سرنوشت مبهمي پيدا کند، اظهار کرد: اين ابهام، تاريکي و روشني در سرنوشت امام موسي صدر يکي از جنبه هاي زندگي اين شخصيت شد، و مانند کتابي است که فصل آخر آن گم شده که بايد فصل آخر آن را تاريخ بنويسد.