در پی نظر خواهی جمعی از اساتید عراقی ساکن لیبی، از حجت الاسلام و
المسلمین سید مقتدی صدر درباره از سرگیری روابط دیپلماتیک امریکا و لیبی،
ایشان نظراتش را در سایت رسمی خودش اعلام کردند.
در ذیل پرسش اساتید و پاسخ مقتدی صدر به نقل از سایت رسمی ایشان میآید:
جناب حجت السلام و المسلمین سید مقتدی صدر
با عرض سلام
لیبی از تصمیم هیئت حاکمه آمریکا استقبال کرد. تصمیمی که در آن از سرگیری دوباره روابط دیپلماتیک دو کشور و بازگشایی دوباره سفارتخانهها اعلام شده است. همچنین آمریکا لیبی را از لیست کشورهای حمایت کننده تروریسم حذف کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
بسمه تعالی
به این پرسش از جهات مختلفی میتوان پاسخ داد:
اول: معنای پذیرفتن رابطه با آمریکا از سوی لیبی، فراموش کردن رنجهای ملتهایی است که آمریکا سرزمینهایشان را اشغال کرده است، که در رأس آنها مردم عراق و افغانستان قرار دارد. همچنین فراموش کردن رنجها و مصیبتهایی است که امروز، مردم فلسطین به علت سیاست ظالمانه آمریکا متحمل میشوند.
دوم: از سرگیری دوباره روابط آمریکا با لیبی نشان میدهد که آمریکا از رژیم لیبی راضی شده است، خصوصاً اینکه اخیراً رژیم لیبی در موارد بسیاری در برابر آمریکا کوتاه آمده است. از جمله رسوایی پرستاران زن بلغاری، حادثه هواپیمای ربوده شده و برنامه تسلیحاتی و دیگر موارد. این مسأله ذاتاً به معنای خواری و پیروی از مثلث نفرت انگیز، یعنی اسرائیل و آمریکا و انگلیس، است. باید گفت این اتفاق خود نوعی اشغال است، اما نه اشغال نظامی، بلکه اشغال سیاسی. اگر این تعبیر درست باشد. این همان چیزی است که پدرم، آیت الله سید محمد صادق صدر، نیز بدان اشاره کردند. آنجا که گفتند:
«عموم دولتهای رادیکال، به روشنی در برابر سیطره استعمار سر فرود میآورند، و در واقع از استعمار آزاد و رها نیستند. اگر بخواهیم سخنان و شعارهای این دولتها را حمل به صحت کنیم، باید بگوییم:
آزادی این دولتها آزادی از استعمار در شکل و صورت گذشته آن و رضایت و خرسندی از استعمار در صورت جدید آن است. یا به بیان دیگر این مسأله رهایی از استعمار در ظاهر و آشکار و پذیرفتن استعمار به شکل پنهانی و ناآشکار است.
سوم: از سرگیری روابط و بازگشایی سفارتخانهها، پاداشی است در برابر آنچه رژیم لیبی با امام موسی صدر انجام داد. ربودن امام موسی صدر موافق نقشه و طرحهای آمریکا در راه از میان بردن مجاهدین است. از این فرصت استفاده میکنم و میخواهم تا امام صدر در هر شرایطی هست او را آزاد کنند، و تحقیقات کاملی از عاملین، چه در لیبی چه غیر لیبی، انجام پذیرد.
از سرگیری روابط آمریکا با لیبی، ایالات متحده را نیز مشمول این تحقیق میکند. آمریکا خواهان آزادی برخی میشود اما درباره شخصیتهای بزرگی مثل امام صدر، خود را به فراموشی میزند، گرچه این تجاهل آمریکا باعث افتخار است.
به من گفته نشود که میخواهم آمریکا را در این مسأله دخالت کند، بلکه این کشور در دایره متهمین است.
چهارم: بنابر فهم من، این کار مقدمه بازگشایی سفارت اسرائیل در لیبی است. افزون بر اینها، یک مسأله مهم دیگر هم هست؛ آمریکا با این کار پیامی برای دیگر کشورها فرستاد، که هر دولتی که با آمریکا همکاری کند و در برابر او سر فرود آورد و کوتاه بیاید، سخاوتمندانه به او لطف خواهد کرد. آن هم در همه زمینههای سیاسی و اقتصادی و.... این مسأله دروغ محض است.
گویاترین نمونه آن، چیزی است که در عراق میبینید. چنانکه پدرم گفت: «آمریکا تلاش میکند تا بیشتر دولتها را در زیر سلطه و سیطره خود داشته باشد، و چه بسا همه دولتها. و هر کشوری که با این مسأله موافقت کند و با او همکاری، بیشک بازیچه دستان آمریکا و زیر سلطه آن خواهد بود، حتی دولتهای اروپایی که دوست دارند استقلال خود را در برابر آمریکا حفظ کنند. اما، آنچه به نظر میرسد این است که در بیشتر وقتها، این کشورها بازیچه این نظام نفرت انگیز هستند. مثلاً انگلیس که زمانی جهان را رهبری میکرد و خودش را بریطانیای کبیر میخواند، امروز مستعمره امریکاست، و امریکا هر وقت که بخواهد آن کشور را برای مصالح خود به خدمت میگیرد. به نظر من این مسأله برای انگلیس عقب تمکینی زننده ایست، و ضرورتی هم ندارد.»
به دولتها و ملتشان توصیه میکنم که فقط در برابر خداوند خاشع باشند، که عین پیروزی است و خشوع در برابر آمریکا عین خواری است.