قائم مقام دفتر جنبش امل در تهران گفت: امام صدر اندیشه خود را در جهت اصلاح نظام کشور و ریشهکنی طایفهگری به کار گرفت تا امنیت ارضی مردم تهدید نشود. شعار مهم او «نعمت بودن وجود فرقههای مختلف در لبنان و مصیبت بودن فرقهگرایی» بود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، همایش «ادیان، انسان، لبنان» با بیان زندگی امام موسی صدر و همزیستی میان فرقههای مختلف دینی در لبنان، شامگاه یکشنبه هفتم آبان 1396با سخنرانی چهرههایی چون صلاح فحص، قائم مقام دفتر جنبش امل در تهران و وسام خلیل، معاون فرهنگی حزبالله در ایران، به همت جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز برگزار شد.
مشروح سخنرانی صلاح فحص در این همایش را در ادامه میخوانید:
و جاء من أقصى المدينة رجلٌ يسعى قال يا قوم إتبعوا المرسلين
و مردی (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «ای قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروی کنید.» ساکنان خطه جبل عامل تا دهه پنجاه قرن بیستم منتظر حضور رهبری بودند تا با گردآمدن در کنارش بتوانند حقوق پایمال شده و از دست رفته خود را بازستانند. رهبریت فئودال در آن دوران با اتکا به حمایت سلطه حاکم، سعی در تصاحب و مصادره نمایندگی مردم منطقه جبل عامل به نفع خود کردند، اما این نفوذ در سالهای نخستین دهه پنجاه بر اثر حضور احزاب لبنان در عرصه سیاسی، دچار تزلزل شد و در سراشیبی سقوط ایستاد.
جبلعامل رهبری امام صدر را انتظار میکشید
از درون این واقعیت تلخ، مردم جبل عامل با امید به سوی رهبری چشم دوختند که لوای آنان را برافراشته و متحد سازد و گامها را در پیشرفت و تحقق ملیّت و تامین خواستهها و مطالبات و حق آنان در مشارکت در حکومت، استوار کند. آمال و آرزوهای مردم جبل عامل با حضور حضرت امام موسی صدر همزمان شد و این آرزوها با حضور او به سامان رسید. امام صدر از همان آغاز حرکت جدیدی را آغاز کرد که افق آن لبنان و جهان بود.
امام موسی صدر به تنهایی شرایط این کشور را درک و از راه آن فعالیت خود را با دوری جستن از تفکرات طایفهای، آغاز کرد. او مسیر شجاعانه خود را با بصیرت و وحدتگرایی و در شکل و ماهیتی که نظیر و شبیه آن پیشتر نه در جبل عامل و نه در لبنان وجود نداشت، در پیش گرفت.
بانگ فریاد او از تمام جهات شکل میگرفت: از خانه و مسجد و کلیسا. اصلاحات سیاسی دولت اساسیترین دغدغه در سخنان امام بود. نهادهای اجتماعی و مسئولیتپذیری نخستین هدف در فکر و اندیشه مترقی او را تشکیل میداد. بر این اساس در برابر مواضع راستین و روحیه انقلابی او، تودههای مردم از تمام طوایف حول محوریت رهبری جدید که طرح او فراتر از وحدت ملی بود، جمع شدند.
مخالفت جریانهای وابسته با حرکتهای امام صدر
به دلیل آنکه با حضور امام وحدت کلمه در لبنان پیش آمد، اغلب جریانهای سیاسی وارداتی، از طیفهای چپ و راست تلاش کردند فکر و اندیشههای امام صدر را نابود کنند و حرکت خود را بر اساس طرح و برنامههای خارجی و با هدف توقف حرکت امام، تنظیم کردند. این در صورتی بود که امام به پیکار خود در راه خدمت به مردم ادامه داد و هنگامیکه بر خود واجب دید پرچم دفاع از حقوق محرومان را حمل کرد. فراموش نکنیم که او محرومان را فرزندان خود میدانست و این نام (یعنی محرومین) را نیز خود بر آنان گذاشت.
دغدغه اساسی امام موسی صدر ایجاد سازمانهای اجتماعی و بنگاهای اقتصادی برای عموم مردم بخصوص محرومان تمام طوایف بود. محرومیت آنان در راه و روش امام صدر تاثیر داشت و او از تمام توان و ظرفیت خود در راه تحقق خواستههای آنان با فریادهای حقطلبانه خویش در برابر حاکمان کشور، بهره گرفت. حاکمانی که در خواب غفلت و خوشگذرانی بودند.
او بدنبال حق وحقوق محرومان از طریق پاسخ به سهل انگاری دولت و با تشکیل مراکز خودیاری برای مردم، به آنها در جهت ایستادگی و دفاع از زمینهای خود یاری کرد و نیز با تاسیس و تشکیل مجلس اعلای شیعیان در سال 1968 که خود به ریاست آن برگزیده شد، تا جاییکه که توان داشت برای اکثر مشکلات کشور، راه حلهای مبتکرانه ارائه کرد و توانست نگاهها را به سوی خود جلب کند. روش و سیره امام صدر نگاه متحجرانه به علمای دین را دگرگون کرد و تغییر داد.
امام موسى صدر و دغدغه جنوب لبنان
امام صدر در تمامی سخنرانیها، خطابهها و میزگردهایش، بخشی را نیز به مسئله جبل عامل اختصاص داد و این موضوع همیشه یکی از دغدغههای فکریاش بود.
چالشهایی که پیرامون جنوب لبنان ذهن امام را مشغول کرده بود، تمام مسائل آن خطه را پوشش میداد: از چالشهای امنیتی در تجاوزات رژیم صهیونیستی گرفته تا موضوع حیاتی اقتصاد ومعشیت ساکنان آن منطقه و سرانجام دغدغه هویت ملی و عربی جنوب لبنان.
امام صدر قصد داشت تا مواضع جنوب لبنان را تقویت کرده و ساختار نظامی در منطقه ایجاد کند. ساختاری که قادر باشد در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی بایستد و مقاومت کند. او در آن هنگام طی سخنانی گفت: «امروز محنت و رنج جنوب، محنت تمام لبنان و کل جهان عرب است، محنت فلسطینی زخم خورده، محنت انسانیت در هر مکان و زمان.» امام از همان اوایل ورود به لبنان مشغول تربیت انسانها و آماده سازی آنان برای مبارزه در خاک جنوب، به یاری دلیر مردانی مانند شهید والامقام مصطفی چمران، که به خدا و پیامبر ایمان داشتند، شد. او در یکی از سخنرانیهای خود، پس از اینکه تاکید کرد که خاک جبلعامل، یک مسئله حیاتی برای لبنان است، گفت: «آتش جنوب را قبل از اینکه باعث سوختن کل لبنان شود، خاموش کنید.»
هنگامی که رژیم صهیونیستی روند تجاوزات خود را بر علیه جبل عامل و روستاهای بخش «العرقوب» بهخصوص روستای «کفرشوبا» شدت بخشید، امام صدر حجم ملاقاتهای خود با رهبران دینی، مذهبی و سیاسی را افزایش داد و تلاشهای او منجر به تاسیس شورای نصرت جنوب لبنان در سال 1970 شد. این شورا متشکل از رهبران طوایف دینی بود با هدف تامین نیازمندیهای اهالی آن مناطق جهت پایداری و ایستادگی در برابر دشمن متجاوز و نیز به منظور بیان و دفاع از حقوق آنان در محافل داخلی وسازمانهای منطقهایی و بین المللی.
تنها دغدغه امام صدر ایجاد روح انقلابی در وجود اهالی جبل عامل بود، به نحوی که در مقابل طوفان دشمن صهیونیستی ایستادگی و مقاومت کنند. او مدام نسبت به خطرات تجاوز ددمنشانه رژیم صهیونیستی هشدار داده و بر هویت اسلامی و مجاهدت، تاکید و تشویق میکرد. دعوت به حمل سلاح در برابر توطئهها و نیرنگها از مشهورترین دعوتهای امام صدر بود. بانگ غرورآفرین و مشهور او مراسم گرامیداشت شهید «معروف سعد» مشهور است که گفت: «سلاح زینت مردان است.» و آغاز حرکت برخورد با دکترین صهیونیسم از همین نقطه بود.
امام موسی صدر و خطر صهیونیسم
امام موسی صدر در خطبههای خود در تمام مناسبتها، خطر صهیونیسم را گوشزد کرده و به مسئولان دولت لبنان و کشورهای عربی از تسلط صهیونیستها بر خاک فلسطینی و پیامدهای شوم آن هشدار داد. مسئله مهم تامین نیازمندیهای مردم و دلاورانی که در مقابل این خطر ایستادگی و مقاومت میکردند از دیگر تاکیدات امام به مسئولان بود.
امام صدر تلاش کرد تا خطر رژیم صهیونیستی را در صدر توجهات شهروندان لبنانی و عربی قرار دهد. او مدام اسرائیل را شر مطلق خواند. در یکی از سخنانش داریم: «اسرائیل شر مطلق است و تفاهم با آن امکانپذیر نیست. اسرائیل دشمن اساسی است که باید از بدن ریشه کن شود.» امام با شناخت و آگاهی کامل از صهیونیسم و همچنین منطقه جبل عامل روزی را پیشبینی کرد که این رژیم خونخوار جبل عامل را اشغال کرده و در چنگال خون آلود خود میگیرد. به همین دلیل اهالی جبل عامل و دیگر برادران را از خطر لغزش و افتادن در دام توطئههای دشمن صهیونیستی،بر حذر داشت و فتوای جسورانه خود را به این شرح صادر کرد: «تعامل با اسرائیل حرام است، حرام است، حرام.»
امام صدر و مسئله فلسطین
در مقابل خطرهای جنبش صهیونیسم، مسئله فلسطین نیز به عنوان یکی دیگر از دغدغههای امام مطرح شد و حجم وسیعی از فعالیتهای امام را به خود اختصاص داد. امام نقش مقاومت فلسطینی را فعال و همگان را به یاری و نصرت آن دعوت کرد. او در برخی سخنرانیهای خود از حمایتش از مقاومت فلسطین با تمام توان خبر داد: «با عمامه وجامه خود حامی انقلاب فلسطینی هستم.»
انقلابی که امام صدر در نظر داشت، انقلابی بود که باید بر پایههای مستحکم و استوار «ایمان به خدا»، «برنامهریزی و کار بر اساس روش علمی» و «وحدت» تکیه میکرد. مقاومت فلسطینی در اندیشههای امام صدر، همانند ستاره درخشان و یکتا در شب ظلمانی و تاریک جهان عرب، بشمار میآمد. بنابراین امام انقلاب فلسطینی را متکی بر آن سه پایه میخواست و از این منظر و منطق پیروزی انقلاب فلسطین را آرزو میکرد. روزی فرصت را مغتنم شمرد و مرحوم یاسر عرفات را مورد خطاب قرار داد و به او گفت: «شرافت قدس برتر از آن است که به دست غیر مومنان آزاد شود.»
جنبش محرومین و امام صدر
آرزوهای امام صدر شامل اغلب حوزهها و زمینههای متعلق به انسانسازی و تعهدات و تمدن انسانی بود. امام اصرار داشت تا شخصیت ملی که مانند سدی محکم قادر به ایستادگی در برابر کلیه جریانهای خارجی باشد، ایجاد شود. امام صدر اندیشه خود را در جهت اصلاح نظام کشور و ریشهکنی طایفهگری به کار گرفت تا امنیت ارضی مردم تهدید نشود. شعار مهم او «نعمت بودن وجود فرقههای مختلف در لبنان و مصیبت بودن فرقهگرایی» بود.
هنگامی که امام صدر به لبنان آمد، از خلل موجود در قلب نظام حاکم متعجب و شگفت زده شد و دشمن صهیونیستی با تجاوزهای مکرر خود، امام را نسبت به مواجهه و مقابله با این خلل بیش از پیش ترغیب میکرد. دکترینهای امام شامل موجودیت انسان، ایمان او به خداوند و همچنین ایمان به سرزمین و جامعه بود.
بعد از اینکه تلاشهای امام متمرکز شد بر رفع خطری که لبنان و در سطحی وسیعتر امنیت امت عرب و امت اسلامی را با تمام ارزشهای انسانی خود، تهدید میکرد، بسیاری از روشنفکران لبنان به امام ملحق شده و برای رفع بحران به بسط اندیشهها و راهحلهای تئوریک و عملیاتی او پرداختند.
دیدارها و نشستهای بسیار امام بالاخره به ثمر نشست و باعث ایجاد فرمول سیاسی جدید در عرصه ملی با رویکرد و اهداف مثبت و سالم شد. بزرگان فکری لبنان این میثاق همگرایی را امضاء کرده و جنبش محرومان بوجود آمد و در ادامه جنبش أمل نیز از دل آن متولد شد.
با وجودی که خللهای موجود در نظام سیاسی و قانون اساسی لبنان باعث دورافتادن مردم از همدیگر شده بود، امام صدر اتحاد و وحدت کلمه را بوجود آورد و خواستار ایجاد جنبشی نوین برای بازسازی میهن شد. البته امام توانست به اندیشهها و آروزهای خود جامه عمل بپوشاند هنگامی که مجموعه گردانهای مقاومت لبنانی یا همان «جنبش أمل» به دفاع از جنوب لبنان پرداخت. این جنبش از زمان یورش اسرائیل به جنوب لبنان در سال 1978، ستون فقرات مقاومت لبنان تا زمان آزادسازی جنوب بوده است.
در این میان نباید کمکهای فکری امام صدر به انقلاب و انقلابیون ایران را فراموش کرد. او در میان تمامی تلاشهای خود برای بازسازی لبنان، با ارسال مرسولات صوتی در قالب نوار کاست به ایران، به ارایه الگوی فرهنگ انقلابی و جهادی نیز پرداخت.
ایمان او به وعده پیروزی انقلاب راسخ بود. هنگامی که شاه مخلوع تابعیت ایرانی امام صدر را ملغی کرد در طی سخنانی گفت: «او (محمدرضا پهلوی) تابعیت ایرانی مرا از من سلب کرد و من به شما تأکید میکنم که بساط عرش او را از زیر پایش خواهم کشید.» چنین مضمونی را نیز خطاب به کارگزاران جنبش أمل در سال 1977 نیز بیان کرده بود.