سید صدرالدین صدر در همایش شهر صور گفت: «خانوادۀ امام هشدار میدهد که زمان قاتل فرصتهاست و ما باید زمان ازدسترفته را نیز جبران کنیم ... از همه بدون هیچ استثنایی میخواهیم که در مسئلۀ پیگیری خود را به جایگاهِ شایستۀ امام و دو همراه ایشان برسانیم تا در این قضیه فعالتر و جدیتر عمل کنیم.»
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، نهمین همایش «ملتقی الإمام السید موسی الصدر»، 8 سپتامبر برابر با 17 شهریور 1396 در شهر صور لبنان برگزار شد.
موضوعات «جهانی سازی از نگاه امام موسی صدر» و «نگاه تشکیلاتی امام موسی صدر» محور اصلی سخنرانی های این همایش بود که عباس عیسی، شیخ حسن عبدالله (مفتی صور)، دکتر صالح زهرالدین، دکتر حسن الجونی، کشیش جان یونس و علی حسن خلیل، وزیر دارایی لبنان درباره این موضوعات سخنرانی کردند.
سید صدرالدین صدر، فرزند ارشد امام موسی صدر نیز با حضور در این همایش پیام خانواده صدر را قرائت کرد. ترجمه متن کامل این پیام را در ادامه میخوانید.
بسم الله
والحمد لله...
والصلاة والسلام عليهم... أجمعين... إلى قيام يومالدين.
سلام بر تو ای امام من و پدر دوستداشتنیام، سید موسی صدر، و سلام بر تو ای برادر و استاد، شیخ محمد یعقوب، و سلام بر تو ای برادر و استاد من، جناب سید عباس بدرالدین، در هر زندانی که گرفتار آنید... خداوند شما را بهسلامت بازگرداند.
و سلام خداوند بر شما ای دوستان و دوستداران امام و ای حاضران گرامی و ای وفاداران.
در آغاز سخن باید یاد کرد از ستون میهن و حصار آن و افتخارآفرینان امت ما، شهدای ارتش و مقاومت و نیروهای شجاع پلیس، و از خداوند برای آنان رحمت و آمرزش میخواهیم و برای خانوادههایشان، صبر و اجر؛ خصوصاً در روز مبارک عید غدیر و روز مبارک جمعه.
از شما چه پنهان که ما، خانوادۀ امام موسی صدر، امسال برای پذیرش دعوت بزرگوارانۀ منبر فرهنگی امام صدر تردید بسیار داشتیم، علیرغم اینکه این تنها مناسبت سالانهای است که در آن دربارۀ پروندۀ امام و دو همراهش که خداوند آنان را به ما بازگرداند ـ سخن میگوییم.
چه باید میگفتیم در حالی که وارد چهلمین سال ربودن و سلب آزادی آنان شدهایم؟ برای آزادی آنان چه کردهایم؟ درد ما بزرگتر و بزرگتر از آن است که طاقتش را داشته باشیم و رنجهای ما شدیدتر و شدیدتر از آن است که تابش بیاوریم و غم و اندوه ما بینهایت عظیم است و خشم ما نیز توفنده است و آرام نمیگیرد.
با این حال، میدانیم که حتی تصور درد و رنج و غم و اندوه و خشم امام و دو همراهش در طول 39 سال اسارتشان، برای ما ممکن نیست. این است که میتوانیم معنای سخن دختر کوچک امام را در درددلی که با او میکند، بفهمیم؛ وقتی میگوید که ما نتوانستیم کاری را که باید برای آزادی آنان انجام دهیم و از امام میخواهد که خود کاری برای آزادیشان بکند تا نزد ما بازگردند، زیرا لبنان و منطقه و همۀ انسانها به ایشان نیاز دارند تا مسیری را که در نبود آنان بر اساس خط او و روش او در پیش گرفتهایم، ادامه دهیم.
اما ای عزیزان، هنگام تردید در پاسخ گفتن به این دعوت بزرگوارنه، حس کردیم که مسئولیت دینی و قانونی و انسانی ما در برابر این سه عزیز از یک سو، و مسئولیت اخلاقی ما در برابر دوستداران و شما بزرگواران از سوی دیگر، حکم میکند که نزد شما بزرگواران حاضر شویم و با شما سخن بگوییم، هرچند تنها فریادی باشد و نجوایی و درددلی و شکایتی در برابر شما و به پیشگاه خداوند مهربان و پرجبروت.
دوستداران امام،
امام به ما میآموزد که «در راه هدایت از کمی رهروان آن وحشت نکنید.» و درد و رنج و خشم باید که در طریق امید و کار برای انسان به کار گرفته شود و وظیفۀ ماست که تمامی تواناییهایمان را در راه هدف مشترک (که برای ما آزادی امام و دو همراه اوست) جمع کنیم، نه اینکه آن را به سبب ملامتِ ملامتگران و تردید هدر دهیم.
عزیزان،
شما هر سال و در هر مناسبتی به سخنان دوستداران امام که به اندیشه و روش و پیگیری قضیۀ او وفادارند، گوش سپردهاید که آخرین و مهمترین آنها سخنان چند روز پیش برادر گرامیمان جناب نبیه بری بود و نیز سخنان سید حسن نصر الله و آنان همگی بر این نکته تأکید کردهاند که امروزه بیش از هر زمانی در لبنان و منطقه به وجود امام نیاز داریم و باید از هر راهی که باشد، پیگیری کنیم تا مکان اسارت امام و دو همراهش را بیابیم و آنان را آزاد کنیم و به سلامت به میدان جهادشان بازشان گردانیم.
اما ما هنوز به آنان دست نیافتهایم. علت چیست؟
اگر ما به امام نیاز داریم و پیگیری قضیۀ او واجب و حق است، پس بدون شک مسئولان لیبی و لبنان و دیگرانی که مورد خطاب جناب نبیه بری و سید حسن نصر الله و خانوادۀ امام و دیگر دوستداران امام بودهاند، به این ندا پاسخی ندادهاند و مسئولیتها و وظایفشان را ادا نکردهاند. آیا اینگونه نیست؟
آیا زمان آن نرسیده است که آنان را بازخواست کنیم و واداریمشان تا به حق گردن نهند و برای آن همکاری کنند؟ آری رسیده است!
عزیزان
در این 39 سال تلاش کافی برای بازگرداندن این عزیزان به میدان جهادشان صورت نگرفته است. اما دوستداران وفادار امام از اصرارشان بر پیگیری کوتاه نیامدهاند و ما امیدمان به رحمت خداوندی و بشارت آزادی را از دست ندادهایم.
از مسلّمات ما این است که این سه عزیز ما، امام و شیخ و سید، همچنان اسیر باقیماندههای نظام قذافی هستند.
و باز از مسلّمات این است که هدف اول و آخر ما باید همچنان آزادی آنان و بازگرداندن آنان به میدان جهادشان باشد. همین و بس.
بر ما ثابت شده است که هر سخن دیگری باطل است و مقصودی جز دور کردن ما از این هدف مقدس و دست نیافتن به این عزیزان و مانع تراشی در راه پیگیری و ایجاد ضعف در امید و همت دوستاران و ارادۀ مسئولان ندارد.
بار دیگر خانوادۀ امام هشدار میدهد که زمان قاتل فرصتهاست و ما باید زمان ازدسترفته را نیز جبران کنیم و فرصتها را پیش از آنکه اتفاقات و تحولات پیشِ رو از ما بربایند، به دست بگیریم. بنابراین، از همه بدون هیچ استثنایی میخواهیم که در مسئلۀ پیگیری خود را به جایگاهِ شایستۀ امام و دو همراه ایشان برسانیم تا در این قضیه فعالتر و جدیتر عمل کنیم، بهگونهای که چنانکه بارها خواستهایم، این مسئله در اولویت قرار بگیرد.
خانوادۀ امام موسی صدر بار دیگر تأکید میکند که دولت لبنان باید با تمامی مؤسسات قانونی و با بنیادهای ذیربط، فعالیتهای دیپلماسی و امنیتی و قضائی و رسانهای و غیر آن را در سطحی بالاتر و سریعتر و کاراتر و وسیعتر برای آزادی امام و دو همراهش به کار بندد.
و بار دیگر از کسانی که امام موسی صدر حامی سرسخت آنان بود و در حمایت از آنان اعلام کرد که صیانت از آزادی ممکن نیست مگر با آزادی، یعنی رسانههای لبنان، میخواهیم که آنان نیز در مقابل از اندیشۀ امام و از قضیۀ او دفاع کنند و در محراب مقدسشان، یاریگر او باشند و خود را دستخوش شایعات و مطالب نادرست و تحریفشده نسازند.
خواهران و برادران گرامی،
معمر قذافی و یاران او و حکومت او مسئول ربودن امام و دو همراه او و مسئول سلب آزادی آنان و مسئول تمامی جنایات متعلق به این قضیه و نیز مسئول تمام تبعات آن هستند. و حاکمان و مسئولان و دولتهای متعددی که پس از سقوط قذافی تا این لحظه بر سر کار آمدهاند و خصوصاً دستگاه قضایی لیبی نیز، مسئولان اصلی برای دستیابی به مکانهای احتمالی اسارت امام موسی صدر و دو همراه او و نیز همکاری با ما برای آزادکردن و بازگرداندن آنان هستند و اجازه ندارند که به وقتکشی و فرصتسوزی ادامه دهند؛ وگرنه، نفوذ عمیق حکومت قذافی را بر ما ثابت میکنند و بر تردید ما به اینکه آنها استمرار نظام قذافی و روش او هستند، صحه میگذارند و این مسئله تبعاتی دارد.
بس کنید و بس کنید و بس کنیم: معطل کردن را و امروز و فردا کردن و به بیراهه رفتن و وقت عزیز را از دست دادن را و به هدر دادن تلاشها و تواناییها و فرصتها را.
اینها همه مشارکت و همکاریِ در جرم پس از وقوع است و تکرار میکنم:
اینها همه مشارکت و همکاریِ در جرم پس از وقوع است.
چگونه؟ با به تـأخیر انداختن در آزادسازی امام و دو همراهش، که برای ما با جرم ربودن و زندانی کردن آنان یکسان است؛ چرا که این همکاری و مشارکت و این تأخیر خطری جدی برای حیات و سلامت آنان ایجاد می کند.
سخنانم در اینجا را با تأکیدم بر لزوم پایبندی همگان بر مسلّمات این قضیۀ مقدس و حقایق آن و اولویتهای آن و ندای آن پایان میدهم که تمامی آنها را بارها و بارها تکرار کردهایم و اکنون دیگر تکرار نمیکنم؛
و نیز با تأکیدم بر خواستههای ما از مسئولان در لیبی و لبنان و... و آن را نیز تکرار نمیکنم.
ای مسئولان و ای دوستداران وفادار امام، به همین اندازه از سخن بسنده میکنیم و بر خداوند توکل میکنیم و پیگیریمان را بهطور جدی و با اخلاص و تلاش کامل ادامه میدهیم تا بر تمامی مشکلات و موانع غلبه کنیم، باشد که او بر ما با بازگشتن امام و دو همراهش منت گزارد.
از اینکه به سخنانم گوش دادید سپاسگزارم.
و برای این منبر فرهنگی گرامی، آرزوی توفیق و پیشرفت و برای نشست علمی شما آروزی موفقیت دارم.
و از جانب خانوادۀ امام به تمامی شما سلام و رحمت و برکات خداوند را میرسانم.