به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، همایش «راه صدر» با سخنرانی آیت الله سید عبدالهادی شاهرودی (از شاگردان شهید صدر و عضو مجلس خبرگان رهبری) و آیت الله علیرضا اعرافی (مدیر حوزههای علمیه و رئیس جامعة المصطفی العالمية)، ۳۱ فروردین در مجتمع آموزشی عالی امام خمینی(ره) قم برگزار شد.
در این همایش به شخصیت و فعالیتهای آیت الله شهید سید محمد باقر صدر پرداخته شد که نکات مطرح شده در سخنرانیها را در ادامه میخوانید.
آیتالله علیرضا اعرافی:
متاسفانه افکار شهید صدر با شاگردان ایشان تداوم پیدا نکرد/ ایشان در دوره انزوای حوزه نجف، حصارها را شکست و وارد عرصههای ارتباطی و رهبریهای اجتماعی جدیدی شد
* بنده از ۱۴ سالگی محو در شهید صدر هستم و یکی از مظلومیتهای شهید صدر را این میدانم که افکار این شهید با شاگردان ایشان تداوم پیدا نکرد و با خود ایشان دفن شد و من سراغ ندارم که کسی توانسته باشد افکار شهید صدر را به درستی عمق بخشیده باشد و البته حوزههای علمیه نیز در این زمینه کوتاهی کردهاند.
* محقق و صاحب نظر فراوان داریم و کسانی هستند که نظرات جدیدی در عرصههایی ابراز کرده باشند، اما کاری که شهید صدر انجام داد این بود که مرزهای دانش را توسعه داد. رشد علم و دانش سه گونه است: «رشد متعارف کمی و کیفی یک علم با درجات گوناگون»، «تحول، انقلاب و توسعه مرزهای یک دانش که در گذر زمانی بلند اتفاق میافتد» و «تحول و انقلاب در مرزهای دانش از سوی یک شخصیت» سه نوع رشد علم و دانش است. ما هر سه گونه رشد علم و دانش، را تجربه کردهایم اما در نوع سوم کمتر شخصیتی را داشتهایم؛ چراکه نوع سوم نیازمند نوعی برجستگی و نبوغ است. شهید صدر از تحولآفرینان در گروه سوم بوده و از نوابغی است که هم ضریب هوشی بالا و هم هوش عاطفی و هیجانی عالی و هم جامعیت و شمول بالایی خاصی داشته است.
* یکی از نمونههای این تحول علمی که شهید صدر انجام داد، «الأسس المنطقية للإستقرا» است که ایشان در آن در میانه منطق ارسطویی و منطق استقرایی جدید نهتنها نظریهای جدید در منطق آفریده بلکه به این نظریه اعتبار فقهی نیز داده است که این یک تحول در روششناسی است.
* بحث «نظامسازی» یکی دیگر از مباحث بسیار مهم ایشان است که متأسفانه به شکل درخوری به آن پرداخته نشده و کسی پس از ایشان مطلب جدیدی در این عرصه نیاورده است. مسأله نظامسازی شهید صدر در کتاب «اقتصادنا» منعکس شده است و اقتصادنا در واقع الگویی است که در آن شهید صدر نظامسازی را که یک نظریه کلان منهجی و روششناختی است پیاده کردهاند و باید این الگو را در عرصههای دیگر نیز بازسازی کرد.
* نظریه شهید صدر در تفسیر موضوعی و نیز نظام فلسفی خاص مطرح شده در فلسفتنا که با حکمت متعالیه تفاوتهایی دارد و دارای عناصر ویژهای است، از دیگر نوآوریهای او است. اگر از این سطح نوآوری در عرصه روششناسی و تحول پارادایمی در دانش بگذریم ایشان نوآوریهای فراوانی در سطوح دیگر دارد که از جمله میتوان نظریه حقالطاعة و منطقة الفراغ و مانند آن را نام برد.
* یکی دیگر از ویژگیهای مهم شهید صدر این است که ایشان فضا و جو حاکم بر حوزه وقت نجف را تغییر داد. اگرچه حوزه نجف، حوزهای سیاسی، اجتماعی و خاستگاه نهضتهای مهم بوده است، اما در دوره انزوای این حوزه، شهید صدر حصارها را شکست و وارد عرصههای ارتباطی جدید و رهبریهای اجتماعی جدیدی شد که این اقدام در آن زمان، حرکت در خلاف مسیر آب بوده است.
* از ویژگیهای بسیار مهم شهید صدر این است که او یک انسان مجاهد و اخلاقی و ازخودگذشته بود و این چیزی است که ما امروز در حوزه به آن احتیاج داریم. با اینکه صدام به ایشان وعدههای مهمی داد و از طرفی نیز ایشان را به اعدام تهدید کرد، ایشان از حمایت از امام راحل و انقلاب اسلامی ایران دست برنداشت و در پاسخ کسی که پیام اعدام را برای او آورده بود، عبایش را روی دوش انداخت و گفت: من برای اعدام آمادهام. اینکه کسی تا پیش از ۵٠ سالگی در تراز ایجاد انقلاب علمی و در جایگاه مرجعیتی باشد، و آنگاه تمام وجود خود را قربانی یک حرکت الهی بکند، بزرگترین درسی است که ما باید از ایشان بگیریم.
آیتالله سید عبدالهادی حسینی شاهرودی:
شهید صدر خط فکری امام خمینی را به خود نزدیک میدانست/ ایشان طرحی داشت که مرجعیت را نهادینه کند
* در دورانی که امام راحل به نجف آمدند بهعنوان یک مرجع آمدند و پس از مدتی در آنجا مشغول به تدریس شدند و در همان زمان شهید صدر یکی از استادان برجسته حوزه علمیه نجف به شمار میرفت که در مسیر مرجعیت بود.
* وقتی حضرت امام درسشان را در نجف آغاز کردند، شهید صدر به یکی از شاگردان مطرح خود یعنی شهید سید محمد فرزند محمدصادق صدر که بعدها به شهادت رسید و به صدر ثانی در عراق مشهور است سفارش یا امر کردند که بهعنوان سفیر شهید صدر در درس امام حاضر شوند و مقصود از این حضور بیان این مقصود بود که ما علم و اهداف و شخصیت شما را قبول داریم. سید محمد صدر نیز دستور استاد خود را پذیرفت و در همه درسهای امام حضور پیدا کرد و دروس امام را نوشت و حتی زمانی مؤسسه نشر آثار امام خواستند که تقریرات سید محمد صدر را منتشر کنند که ایشان نپذیرفت و گفت که این تقریرات درس امام در نجف و از افتخارات نجف است و باید در نجف به چاپ برسد.
* در آن زمان فکری غلط رواج داشت که برخی میان طاغوت ایران و عراق مقایسه میکردند و بر اثر رویدادهای مختلف میگفتند که این طاغوت بر آن یکی ترجیح دارد. اما در این فضا بهطور طبیعی اساساً برنامهریزی استاد ما آیتالله صدر برای تشکیل حکومت اسلامی در عراق بود و از طرف دیگر نیز امام راحل(ره) در صدد ایجاد حکومت اسلامی در ایران بود و این دو حرکت هیچ تقابلی با هم نداشت، اما آن فکر غلط نوعی تقابل را ایجاد کرده بود، در حالیکه هیچ تقابلی وجود نداشت و هر کس در هرجای اسلام وظیفه داشت بنا به امکانات و شرایط خود، مبارزه کند و طاغوت را از میان بردارد و اسلام را در آنجا پیدا کند. البته در نجف این فضا با توجه به اینکه برخی از اطرافیان امام از امکانات دولت وقت عراق مثل رادیو و مانند آن درجهت مبارزه با شاه استفاده میکردند، این ذهنیت در برخی بیشتر شده بود، درحالیکه استفاده از امکانات طاغوت برای نابود کردن طاغوت در هر جای دیگر عالم هیچ اشکالی ندارد.
* در چنین فضایی یکی از طلاب جوان علاقهمند به شهید صدر از ایشان سؤال کرد که نظر ایشان درباره امام خمینی(ره) چیست؟ و شهید صدر اینطور پاسخ داد: «خط ایشان نزدیکترین خط در جهان به خط ما و شخص ایشان محبوبترین افراد عالم در نزد ما است».
* مرجعیتهای ما مرجعیتهای شخصی است که یک فرد شخصاً مسیر ورود به حوزه تا رسیدن به مرجعیت را طی میکند و پس از رسیدن به مرجعیت تشکیلاتی از وکلا و غیره تشکیل میدهد، اما پس از درگذشت آن مرجع همه آن تشکیلات از بین میرود، برخلاف دولتها که با ازبینرفتن رئیس دولت تشکیلات و وزارتخانهها و … همه بهجا میمانند؛ در این باره شهید صدر طرحی داشتند و آن این بود که مرجعیت نهادینه شود، یعنی هر مرجعیتی که میآید تداوم مرجعیت گذشته باشد و تشکیلات عوض نشود و خبرویتها و شناختهای دستگاه مرجعیت ادامه داشته باشد و چیزی از میان نرود.
* نکته جالب شهید صدر در اینجا این بود که در مرجعیت موضوعیه لازم نیست که حتماً فقط یک مرجع وجود داشته باشد، بلکه ممکن است چند مرجع همزمان باشند، اما مرجعیت، نهادینه باشد. شهید صدر این طرح را با همکاری آیتالله سید کاظم حائری تهیه کردند و قرار شد در جلسه هفتگی خاصی که شهید صدر داشت و ویژه برخی از شاگردان مخصوص بود و مسائل گوناگون سیاسی و اجتماعی و شئون مربوط به مرجعیت انقلابی در آن بحث و به شور گذاشته میشد، مطرح شود.
* شهید صدر در آنجا تصریح کردند که مرجعیت من هنوز مرجعیت موضوعیه نیست و مرجعیت موضوعیه در آینده باید ایجاد شود، ولی من از شما میخواهم که از اکنون به خودتان تلقین کنید که مرجعیت من هدف نیست، بلکه مرجعیت من ابزار و راهی است برای اسلام. من از شما میخواهم از اکنون این را به خودتان تلقین کنید؛ زیرا ممکن است در آینده لازم شود که شما بهجای این مرجعیتی که به آن دل بستهاید از مرجعیت دیگری حمایت کنید. شهید صدر پس از ذکر این نکته اندکی درنگ کردند و بعد ادامه دادند: مثلاً شاید لازم باشد شما در آینده از مرجعیت امام خمینی حمایت کنید و اگرچه من میدانم که شما در آینده به وظیفهتان عمل میکنید، اما باید از الان به خودتان تلقین کنید تا در آینده برای انجام تکلیف در فشار روحی قرار نگیرید.
* من خودم در آن جلسه بودم و سالها بعد دیدیم که نامه معروف ایشان در قم به ما رسید و در آن همان تعبیر معروف ذوبوا في الإمام الخمينی کما ذاب هو في الإسلام آمد، این نامه شهید صدر یک آیت و یک فرهنگ و یک درس است که تنها همین جمله آن معروف شده است، اما باید به همه آن توجه کرد.