دبیر علمی نشست «فقیه صلح» در سخنانی گفت: امام موسی صدر به معجزه گفتوگو، صلح و تساهل باور قلبی و یقینی داشت و به همین دلیل توانست در لبنان، خاورمیانه و در سطح جهان منشا تحول شود.
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، سومین نشست پیش مقدماتی همایش بینالمللی «نقش ادیان در اخلاق صلح، عفو و دوستی» با موضوع «فقیه صلح» بهمنظور بررسی آثار، آرا و اندیشههای امام موسی صدر، سهشنبه 28 دی با حضور و سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد جعفر محلاتی، دکتر عبدالله نصری، و دکتر محمد مهدی جعفری و با دبیری علمی حجتالاسلام والمسلمین دکتر سعید رحیمیان در دانشکده شهید رجایی دانشگاه فرهنگیان فارس در شیراز برگزار شد.
دکتر سعید رحیمیان دبیر علمی این نشست با اشاره به اینکه نشست «فقیه صلح» سومین جلسه از سلسله پیشنشستهای همایش بینالمللی «نقش ادیان در اخلاق صلح، عفو و دوستی» است که در اردیبهشت سال 1396 برگزار میشود، گفت: «محتوای این نشست نیز به رابطه میان صلح با فقاهت و دین اختصاص دارد. هدفها و ضرورتهای متعددی برای نشستهایی اینچنین وجود دارد، اما در واقع مظلومیت دین و قرائتهای مختلفی که از دین انجام میشود، مهمترین این هدفهاست.» مشروح سخنان وی را در ادامه میخوانید.
معضل سوءبرداشتها از دین
در دنیای امروز بخشی از حملهها و هجومها به دین آگاهانه و عمدی است که برای مخدوش کردن دین به کار میرود. مهمترین دلیل این حملهها نیز سوءفهم و سوءبرداشت از دین است. این سوءبرداشت از قدیم الایام یعنی از دوره خوارج سابقه داشته و وجه خشونت آمیزی از دین را ترویج کرده است. بر این اساس ما در مرکز پژوهشهای فرهنگ اسلامی به این نتیجه رسیدیم که باید این مساله را مورد واکاوی قرار دهیم که آیا میتوان الهیات صلح را تعریف کرد؟ ما مسلمانان، پیامبر را رحمتی برای عالمیان میدانیم و اعتقاد داریم که قصد ادیان گسترش صلح، امنیت و رحمت بوده و جنگها فقط عارضی هستند. بنابراین باید بررسی کنیم که چگونه میتوان این اعتقاد را در قالب یک ادبیات، یک گفتمان و یا یک فرهنگ اصیل، توزیع و نشر داد.
کنار هم قرار دادن صلح و مقاومت
وقتی میگوییم صلح، نباید بلافاصله کلمه سازش به ذهن ما متبادر شود. البته کلمه سازش در زبان فارسی مقوله بدی نیست، اما متاسفانه بار منفی پیدا کرده است. صلح با مقاومت منافاتی ندارد و همین عدم منافات است که لزوم بررسی و تبیین اندیشههای امام موسی صدر در زمینه صلح را ضروری میسازد. امام صدر هم بنیانگذار جنبش امل یعنی «مقاومت» بود تا به شیعیان در لبنان هویت بخشید و هم بنیانگذار صلح بین فرقههای مختلف در لبنان. لبنان در آن زمان دیگ هفت جوشی از فرقهها و ادیان مختلف بود که ایشان به بهترین وجه ممکن مدیریت کرد.
امام موسی صدر کنار هم قرار دادن مقولههای صلح و مقاومت را از ائمه آموخته بود. ما شیعیان باور داریم که شجاعت امام حسن (ع) کمتر از شجاعت امام حسین (ع) نبوده است. به عبارتی شجاعت برقراری صلح و تحمل انتقادها به خاطر این مقوله، کمتر از شجاعت جنگیدن و مقاومت کردن نیست. امام موسی صدر این دو ویژگی را داشت. در خاطرات مرحوم دکتر صادق طباطبایی آمده است که در جریانهای جنگ داخلی لبنان که فلسطینیها یک طرف جریان بودند، فالانژهای مسیحی تمام تلاششان بیرون کردن فلسطینیها از لبنان بود، به همین دلیل نیز پیوسته بین فلسطینیها و گروههای لبنانی نزاع برپا میکردند.
گویا روزی امام موسی صدر به دکتر طباطبایی و شهید چمران میگوید که ایشان را در ملاقات با یاسر عرفات همراهی کنند. در این ملاقات یاسر عرفات مدام بیتابی میکرد و وقتی امام موسی صدر علت را پرسید در جواب گفت که شما اگر جای من بودید چه میکردید؟ امروز فالانژها بستهای را به صورت هدیه برای من فرستادند و وقتی آن را باز کردم دیدم درون آن سر یک کودک فلسطینی است. آیا شما با دیدن این بسته به فالانژها اعلان جنگ نمیدادید؟ مرحوم دکتر طباطبایی روایت میکند که امام موسی صدر در عین اینکه با شنیدن این اتفاق بسیار متاثر شد، اما در جواب به یاسر عرفات با خونسردی گفت، جهاد فقط جنگیدن و شهادت نیست. جهاد هرچند خوب است اما بسیاری از اوقات نجنگیدن بسیار سختتر از جنگیدن است.
امام موسی صدر آینده را میدید، بنابراین هدف اصلیاش از متقاعد کردن یاسر عرفات برای نجنگیدن این بود که هسته اصلی مجاهدان فلسطینی در جنگ فرسایشی در لبنان از بین نرود، تا بتوانند در آینده با رژیم صهیونیستی به مقابله بپردازند. امام صدر در جایی میگوید گاهی با نجنگیدن باید شجاعت انقلابی خود را نشان داد. اینکه همه گروهها در لبنان اعم از مسیحی و مسلمان، امام موسی صدر را وجدان ملی لبنان نامیدند نشان دهنده همان روحیهای است که در این نشست میخواهیم به تفصیل بررسی شود.
باور قلبی امام موسی صدر به معجزه گفتوگو، صلح و تساهل
به نظر میرسد چون امام موسی صدر مقوله گفتوگو را در شخص خود نهادینه کرده بود، توانست در لبنان، خاورمیانه و سطح جهان نیز منشا تحول شود. امام موسی صدر به معجزه گفتوگو، صلح و تساهل باور قلبی و یقینی داشت. اگر اینگونه نبود چگونه میتوانست در قلوب مسحیان نفوذ کند. همانطور که میدانید در ساحت بین الادیان، مسیحیان امام موسی صدر را به شدت قبول دارند و به اندیشههایش احترام میگذارند.
امام موسی صدر در خطابهای که به مناسبت مجلس ترحیم دکتر شریعتی ایراد کرده، میگوید که در کلیسای کبوشیین وعظ و دعای روزه را خواندهاند. یعنی یک فقیه شیعیِ مسلمان، وعظ و دعای مسیحیان را در کلیسا انجام داده است. در ادامه نیز میگوید که این کار مانند آن است که یک کشیش مسیحی خطبههای نماز جمعه مسلمانان را بخواند. بنابراین عجیب نیست که مسیحیان در شخصیت امام موسی صدر کسی را ببینند که میتواند ندای حضرت مسیح را دوباره بازسازی و بازگو کند.
رفتار امام در مساله تقریب مذاهب اسلامی و وحدت شیعه و سنی نیز به همین صورت بود. به عنوان مثال در ملاقاتی که با جمال عبدالناصر داشت، عبدالناصر به ایشان پیشنهاد میکند که خطبههای نماز جمعه در الازهر را بخوانند. تمامی این موارد نشان میدهد که اگر گفتوگو با منطق فطرت باشد، همه ادیان و مذاهب حس میکنند که صدایی را پیدا کردهاند که از عمق جانشان برمیخیزد. منطق انبیا هم به همین صورت بوده است. انبیا زمانی که صحبت میکردند، عامه مردم از عمق فطرت جذبشان میشدند.