دکتر مهدوی راد گفت: «به باور امام صدر آیات سوره مبارکه ماعون و آیات دیگری که بر انفاق تکیه دارند، نشان میدهند که در قرآن به مسائل اجتماعی که انفاق نمونهای از آن است، بسیار بیشتر از مسائلی چون عبادت، توجه شده است.»
به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، سی و ششمین درس گفتار اندیشه و عمل با موضوع «بعد هدایتگری قرآن در نگاه تفسیری امام موسی صدر» عصر دوشنبه 15 آذر با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی مهدوی راد برگزار شد. مشروح سخنان وی را در ادامه میخوانید.
تفسیر امام صدر در جهت تفسیر ائمه
قرآن کتاب هدایت و زندگی است. تفسیری که امام موسی صدر از قرآن ارائه کرده دقیقا در جهت تفسیری است که ائمه معصومین از کلام الله مجید داشتهاند. قرآن برای مردم است، بنابراین زبان و بیانش نیز باید برای مردم باشد. بر این اساس میتوان گفت که قرآن در مسیر حرکت نازل شده و هدایتگرانه و «نیوشیدنی» است. خداوند نیز میگوید که ما قرآن را جدا جدا و فصل فصل فرستادیم تا آن را بخوانید.
به نظر من کلمه «اقرا» و قرائت کردن در زمان نزول قرآن و در موضع اولیه خود به معنای خواندن صرف نبوده بلکه مراد آن خواندن با فهم و تدبر در آن است. متاسفانه واژهها در گذر زمان لاغر میشوند و واژه «اقرا» نیز همین اتفاق برایش رخ داده و این لاغر شدن مشکلات بسیاری را نیز به بار آورده است. امروزه بسیاری قرائت قرآن بدون فهم و تدبر دارند. ما باید از همین کلام خداوند که میفرمایند: «ما قرآن را برای بشیر و نذیر بودن فرستادیم» متوجه شویم که قرآن را با تدبیر خوانده و در معانی آن دقیق شویم.
رسولالله، مبدا تفسیر قرآن
تفسیر قرآن در تمدن اسلامی با حضرت محمد (ص) آغاز شد. خداوند مسئولیت ابلاغ و تبیین قرآن را توامان به حضرت رسول داده بود که این مسئولیت در ائمه معصومین علیهم السلام تداوم پیدا کرد. نخستین تفسیری که همه آیات قرآن را شامل شده، مصحف حضرت امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب است. فراموش نکنیم که برخلاف نظر بسیاری از پژوهشگران و عالمان دین، مصحف حضرت امیر فقط آیات قرآن نیست، بلکه تفسیر آیات نیز در آن درج شده است.
تفسیر قرآن با پیامبر شروع شده، با صحابه پیامبر گسترش پیدا کرده و با تابعین کتابت شده و گسترش بیشتر پیدا میکند. این تفاسیر در ابتدا دو وجه کلی دارد: تفسیر تمدنی و تفسیر هدایت گرانه که برخی از آن با عنوان تفسیر استنطاقی نیز یاد کردهاند. بعدها تفاسیر دیگری چون فقهی، فلسفی، کلامی، صوفیانه و... نیز بهوجود میآیند. که از این میان تفسیر صوفیانه به تفسیر هدایت گرایانه نزدیکتر است.
روایات و احادیث ما نیز گرچه راهبرد به تفسیر تاریخی، فقهی، کلامی و... دارند، اما جان مایه آنها نیز مانند قرآن در مسیر هدایت است.
چگونگی تفسیر توسط ائمه
خداوند در قرآن به پیامبر فرمان داده تا به دیگران گوشزد کند که او هم مانند دیگر مردمان زمانی فوت میکند و از دنیا میرود. سوال اینجاست که مگر قرار نیست مفاهیم طرح شده در قرآن تا انتهای بشریت ادامه پیدا کند؟ قرآن اتفاقات کلی آینده را پیش بینی کرده اما تبیین آنها بر عهده چه کسانی است؟ به عبارتی خداوند آینده را مشخص و دایره طُهر و رجس را ترسیم کرده است، اما پیغمبر تبیین کننده این دو دایره است.
پیامبر اهل بیت را از دایره رجس خارج کرده و حدیث شجره ملعونه یعنی همان استیلای بنیامیه بر منبرش، را برای آیندگان مطرح کرده است. حضرت امیرالمومنین (ع) در تفسیر آیاتی از سوره مبارکه بقره که بیان کننده داستان طالوت و جالوت است، به مردم بیان میکند که به هوش باشید تا طالوت و جالوت زمان خود را بشناسید، چرا که قرآن قصه صرف نمیگوید. این بهترین مثال برای تفسیر استنطاقی است.
سوال مهمی اینجا مطرح میشود: ائمه زمانی که تفسیر میکنند در جایگاه مفسر هستند یا معلم؟ یعنی مفسرانه تفسیر میکنند یا معلمانه؟ علامه طباطبایی اعتقاد داشت که معلمانه تفسیر میکنند، اما من اعتقاد دارم که هم مفسرانه تفسیر میکنند و هم معلمانه و در همین حین به ما آموزش میدهند که چگونه تفسیر کنیم. علامه طباطبایی قاعدهای در تفسیر قرآن را مطرح کرد که خود از آن بهره نبرد، اما پس از ایشان همه مفسران از آن بهره بردند. قاعده علامه به این صورت بود که مفاد جملههای مستقل هم در سیاق حجت است هم در بیرون از سیاق. ما از روایات اهل بیت این نکته را متوجه میشویم. بنابراین ائمه حتی در جایی که تفسیر آیات را مطرح میکنند، نیز معلمانه برخورد میکنند.
توسعه معنایی، یکی از اصول تفسیری ائمه
یکی از قواعد و اصولی که ائمه در تفسیر قرآن به ما آموزش دادند، بحث «توسعه معنایی» است. توسعه معنایی یعنی اینکه از ابتدا توجه کنیم که هر لفظی معنایی در طول خود دارد نه در عرض، بنابراین نباید آن را به یک معنای خاص محدود کرد. بر این اساس میتوان گفت که مبانی ائمه در تفسیر قرآن به مثابه کتابی در زندگی است و این نکتهای است که امام موسی صدر بیشترین بهره را از آن برد. امام صدر در تفسیرهای خود به پیروی از ائمه طرح قرآن به عنوان کتاب هدایت و زندگی و طرز سلوک مردمان را مدنظر داشت.
از ابن عباس روایت شده که «القرآن یفسره الزمان»، یعنی زمان، قرآن را تفسیر میکند. ماهیت قرآن مانند آییننامهای برای حرکت در جامعه است. امام موسی صدر نیز در متن حرکت آیه قرار میگرفت و بر این اساس به تفسیر آن میپرداخت.
مبانی تفسیری امام صدر
امام موسی صدر چند مبانی برای تفسیر داشت. یکی از آن مبانی این است که قرآن عربی است و به زبان عربی نازل شده است، بنابراین لفظ و معنا برای خداست و ما حق نداریم عربیت قرآن را از بین ببریم. به عبارتی وقتی میخواهیم متنی را درک کنیم باید در افق نگاه پدید آوردهاش آن را بفهمیم. این نکته بسیار مهم است. قرآن را باید در افقی فهمید که خداوند برای پیامبرش نازل کرده و این افق باید تا قیام قیامت باقی بماند.
امام موسی صدر در تفسیر سوره مبارکه فلق که در کتاب «برای زندگی» منتشر شده در تفسیر آیه «وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ» میگوید که نفاثات هم میتواند جمع نفاثه باشد به معنای زن افسونگر و هم میتواند صیغه مبالغه از جمع مرد و زن باشد. از معنای نخست نتیجه میگیریم که زنی بر گرهها میدمد، اما از معنای دوم میتوان نتیجه گرفت که در جامعه کسانی پیدا میشوند که بر پیکره زندگی گرههایی زده و بر حجم آن نیز میافزایند. امام با استفاده از قاعده توسعه معنایی، معنای دوم از این آیه را مراد میکند. به باور ایشان این نفاثات میتوانند صهیونیستها در جامعه امروز باشند که بر زندگی همه گره میزنند.
امام موسی صدر در تفسیر سوره مبارکه ماعون نیز آن را به فضای فرهنگی جامعه امروز آورده و غوغایی معنایی به پا کرده است. ایشان در تفسیر این سوره بر اصل انفاق تاکید کردهاند. به باور امام کسانی که بر زندگی مردمان گره میزنند، در اصل بر نیازهای دیگر مردمان سرپوش میگذارند و مساله احتیاج، ایمان انسان را نابود میکند. به باور امام صدر آیات سوره مبارکه ماعون و آیات دیگری در قرآن که بر انفاق تکیه دارند، نشان میدهند که در قرآن به مسائل اجتماعی که انفاق نمونهای از آن است، بسیار بیشتر از مسائلی چون عبادت، توجه شده است.
امام موسی صدر مسئله انفاق را بسط خردمندانه ارائه داده و آن را مرتبط با زندگی اجتماعی میداند. در تفسیر ایشان میتوان این استنباط را کرد که اگر جامعه را از نظر اقتصادی درست نکنیم، عدهای از نظر روحی افت کرده و دچار مشکل میشوند و در نتیجه جامعه را دچار مشکل میسازند، اما اگر با انفاق نظام اقتصادی را درست کردیم، جامعه اعتلا پیدا میکند. البته انفاق فقط در مال و ثروت نیست. امام در تفسیر خود میگوید که اگر شما انفاق کنید، بدون آنکه سرسوزنی از کار شما کم شود، پاداش آن را در متن زندگی این دنیاییتان نیز خواهید یافت.
دین را به میان جامعه بیاوریم
مهمترین پیام امام موسی صدر این است که دین را به میان جامعه بیاوریم و آن را در آسمانها نگذاریم. دین فقط میتواند آرمانشهر را بسازد. شما یک نمونه برای من بیاورید که آرمانشهر افلاطون حتی فقط برای یک ساعت تحقق پیدا کرده باشد. سیدقطب یک جمله شاهکار داشت: «قرآن آرمانگراست، قرآن واقعگراست». نکته مهم دیگر این است که متوجه شویم که خداوند چه امکاناتی در اختیار انسانها گذاشته تا انسان بتواند با بهره بردن از آنها عزت پیدا کند. از همین رو امام صدر، قرآن را با توجه به فضای اجتماعی و اقتصادی جامعه تفسیر می کند.
امام موسی صدر در گفتارهای تفسیری خود که در کتاب «حدیث سحرگاهان» منتشر شده تحلیل جالبی نیز از مقوله غیبت کردن دارد. کسی که غیبت میکند گویی گوشت برادر خود را میخورد. به عبارتی غیبت کردن، شخصیت برادر مومن را برش میدهد. بسیاری از سرمایههای اجتماع و علما با همین مساله غیبت از شخصیت افتاده و به کنج عزلت گزیدهاند، به عبارتی جامعه از بهره بردن از آنها محروم شده است. امام این نکته را پیوند میدهد با تفسیری از این آیه مبارکه سوره نسا که «لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا» یعنی هرچند که در بدنه جامعه نباید غیبت اتفاق بیافتد، اما ستمگر را باید رسوا کرد. سپس این نکته را هم یادآور می شود که اگر در جامعهای غیبت رشد کند، امنیت اجتماعی از بین میرود.
بنابراین از تمام این صحبتها نتیجه میگیریم که تفسیر امام موسی صدر از قرآن «تفسیر زندگی» است و همین زندگی است که زندگی و آخرت انسانها را به وجود میآورد. یعنی بهشت و جهنم بر اساس اعمال انسانها به وجود میآید.