فریبا انیسی - «آمنه صدر» خواهر شهید آیتالله محمد باقر صدر، زن اندیشمندی بود که به درجات بالای علمی دست یافت. او در گروه ادبی خود که شامل چهار زن می شد بنیان داستاننویسی و مقاله نویسی اسلامی زنان را بنا نهاد. یکی از اعضای این گروه که در زمان حکومت بعث به اعدام محکوم شده بود هم اکنون سردبیر مجله الریاحین است که در عراق چاپ و منتشر میشود. از دو نفر دیگر خبری در دست نیست. بنتالهدی صدر که با نامهای «آ.ح»، «آمنه حیدر»، « امّ الولاء» و بنت الهدی می نوشت، بیشتر با نام بنت الهدی شهرت یافت.
چاپ کتابهای ایشان به زبان فارسی و با ترجمه مهدی سرحدی در انتشارات موسسه امام موسی صدر ما را بر آن داشت که با معرفی کتابها یادی از این شهیده و اندیشمند فرزانه داشته باشیم.
تولد دوباره
این کتاب در مورد زندگی دو دخترخاله است. سعاد که همراه همسرش به اروپا رفته است. محو شکوه و بالندگی آنجا شده است. غرق در تجملات و ثروت است و نقاء که به تازگی با جوانی متدین عقد کرده است. سعاد خوشبختی را در پول و ثروت می بیند و قصد دارد با ایجاد شک و دو دلی در وجود نقاء انتخاب او را زیر سوال ببرد.
سعاد قصد دارد از طریق میهمانی و پارتی و حتی آشناکردن نقاء با مردان مجرد و متأهل راه را برای خوشگذرانی و لذت جویی نقاء باز کند. خود او نیز در دریایی از فساد غرق است. سفر طولانی همسر نقاء میتواند ندانستنها را گسترش دهد اما نامه نگاری میان آن دو منجر به بیان حقیقت و ایجاد تفاهم میان آن دو میشود. سعاد با آنکه پاسخ بسیاری از سوالات را نمیداند اما با کمک همسرش در پی به دست آوردن جواب بر می آید....
بنت الهدی صدر قصد دارد از طریق این داستان به بازخوانی حقوق زوجین، عفت و پاکدامنی در تداوم ازدواج، اثر ایمان در شکلگیری و تداوم ازدواج و... بپردازد.
بنتالهدی صدر از داستان برای بیان اساس اسلام بهره میگرفت. در زمانی این داستانها به ناشر سپرده میشد که در عراق با زنان دو گونه برخورد میشد؛ زنانی که کاملاً به اصول اسلام پشت کرده، عضو حزب بعث میشدند تا از امکانات برای تحصیل و پیشرفت استفاده کنند و زنانی که به خاطر دوری از فساد و آلودگیهای جامعه و برای حفظ دین خود مجبور به خانه نشینی میشدند.
بنت الهدی صدر میدانست تنها با جوابگویی سؤالات در جلسههای احکام و قرآن زنانه نمیتواند روح تشنه دختران و زنان را سیراب کند. لذا با بهرهگیری از قصه و داستان سعی میکرد به بیان اصول اساسی اسلام بپردازد.
آخرین هدیه
این کتاب شامل پنج داستان است. داستان «کاش میدانستم» درباره دختری است که به سرطان مبتلا شده است و از خدا برای کارهایی که انجام نداده و نیز توبه از کارهای نادرست مهلت میخواهد.
«سودای زیان بار» داستان گفتوگوی دختر جوان و نامزدش است که نخستین روزهای نامزدی را میگذرانند. پسر از عشق دم می زند که همانند جریان الکتریسیته است و به حرکت درآمدنش نیاز به مقدمات چندانی ندارد و ...
دخترک از شنیدن کلمات پراحساس، احساس غرور میکند. پسر قصد دارد هرچه زودتر مراسم ازدواج را برگزار کند چون اعتقاد دارد بدون دختر زندگی برایش مفهومی ندارد.
«آخرین هدیه» داستان هدیهای است که مرد قبل از رحلتش برای محبوبش فرستاده است. همسر بیصبرانه منتظر هدیهای بود که عنوان آخرین هدیه را یدک میکشد.
داستان «واپسین روزها» بیان حالات زندگی زنی است که میداند به زودی سرای فانی را ترک میکند. آنچه از مفهوم زندگی میداند برای خواهرش به یادگار می گذارد.
داستان«ماجراجویی» از جایی شروع میشود که بیداء میخواهد بداند چرا آسیه به خواستگاری فؤاد جواب رد داده است. بیداء قصد دارد با ازدواج با فؤاد که مردی خوش تیپ، آدابدان و خوشرفتار است و موقعیت اجتماعی و مالی خوبی دارد مقدمات آشتی فؤاد با دین را فراهم کند...
شهیده بنت الهدی صدر در داستانهای کوتاه قصد دارد به مفاهیم اولیه و مهم در زندگی اشاره کند. تفاهم ، هم کفویی ایمانی، آشنایی بدون لذتجویی، توجه عقلی به عشق و دوست داشتن... از مقوله های مورد تأکید در این داستانهاست.
بنت الهدی صدر میخواهد با بیان این داستانهای کوتاه اصول اولیه شناخت و تصمیمگیری در امر ازدواج را به دختران جوان بیاموزد. او که نه در مکتب و نه در هیچ مدرسه آکادمیک درس نخوانده بود، با شناخت نیازهای زنان و دختران سعی کرد آن چه را که باید برای زندگی و ازدواج بدانند از طریق قصه و داستان در اختیار آنها بگذارد.
دو زن و یک مرد
رحاب دختری است که در خانوادهای مذهبی بزرگ شده است. اما از اصول مذهب چیزی نمیداند. باورهای مذهبی را خشک و ارتجاعی میداند. در کتابهایی که میخواند نیز این عقاید که «هیچ چیز مهم نیست، نه کرامت نه وجدان نه دنیای پس از مرگ ... » وجود دارد و به باورهای او صحه می گذارد.
بعد از مراسم عقد خواهرش حسنات، با دانشجویی که در انگلیس مشغول تحصیل بود، تمسخر عقاید خواهرش به اوج میرسد تا جایی که به خود اجازه میدهد تا نامههای شوهرخواهرش را که از انگلیس میآید باز کند و خود جواب آنها را بدهد. رحاب عقیده دارد از این طریق میخواهد مانع افتادن خواهرش در منجلاب ارتجاع و واپسگرایی شده و زندگی او را نجات دهد.
به مدت هفت ماه نامهنگاری بین مصطفی همسر حسنات و رحاب که مصطفی او را حسنات میپندارد، ادامه مییابد. در این مدت رحاب شبهاتی را که در مورد خداپرستی، پیامبران الهی، بوداییسم، مسیحیت، معاد، جهان ازلی و ابدی و... در سر دارد با نام حسنات با مصطفی در میان میگذارد.
مصطفی ابتدا آنقدر از این شبهات شوکه میشود که قصد طلاق میکند. اما بعد اقدام به پاسخگویی به شبهات کرده و حتی کتابهایی را برای افزایش معلومات و بحث پیرامون آنها معرفی میکند...
بنتالهدی صدر در این داستان قصد دارد پاسخ گوی نسل جوان دهه شصت و هفتاد قرن بیستم میلادی باشد. در سالهایی که رواج کمونیسم و سوسیالیزم باعث شده بود آموزههای دینی سست شود. در کشورهای عربی عقاید آنها رشد سریعی داشت، به طریقی که حکومتهای عربی وابستگی خود را به اندیشههای سوسیالیزم نشان میدادند. لذا بنتالهدی سعی داشت علاوه بر پاسخگویی به شبهات دینی، قدمی برای اغنای روح جوانان بردارد.
در این داستان علاوه بر پاسخگویی سعی شده است به معرفی کتابهایی برای مطالعه بیشتر نیز اقدام شود. بنت الهدی برای آن که بحث میان مصطفی و رحاب را شکل دهد از طرف مصطفی به رحاب توصیه میکند که کتاب هایی چون: خدا، داستان ایمان، علم به سوی خدا میخواند، ایمان و عقل، عقل و آخرت، تجلی خدا در عصر دانش، سفر از تردید تا ایمان، ویژگیهای جانداران و... از نویسندگانی چون مصطفی عقاد، محمد جواد مغنیه و... را بخواند.
در همان ایام، دوستی از بنتالهدی میپرسد: چرا این همه نام کتاب را در داستانت آوردهای؟ ایشان میگوید: نمیگذارند حرفم را بزنم. میدانم که این کتاب هم ممنوع خواهد شد. پس بگذار کتابهایی را معرفی کنم که پاسخگوی سؤالات باشد.
هدف بنتالهدی صدر از داستان نویسی فقط پرکردن اوقات فراغت نبود. او میخواست از طریق داستان، اسلام را بشناساند. از طریق داستان پاسخ گوی نسلی باشد که در میان تبلیغات رنگارنگ راه را گم کرده اند.
نبرد با زندگی
کتاب نبرد با زندگی مجموعه داستانهای کوتاه است که به زعم شهیده بنتالهدی صدر برای تبیین جلوههای عملی از مفاهیم کلی زندگی از نگاه اسلام نگاشته شده و از دل واقعیتهای اجتماعی آن زمان سر برآوردهاند.
در داستان «نبرد با زندگی» فاطمه خود را با صحبتهای عفاف آرام میکند. در داستان «ایستادگی» وداد برای پافشاری و ازدواج نکردن به خاطر پول و ثروت، خانه عمویش را ترک میکند. خانواده خدیجه در داستان «پایداری» به خاطر رهاکردن قمار و شرط بندی همسر خدیجه در عسر وحرج به سر میبرند. در داستان «معیارها» سعاد و دخترش دعاء قصد رفتن به عروسی را دارند. در «دفتر خاطرات» رباب با پیدا کردن دفتر خاطرات به راز دل بیداء پی میبرد و قصد دارد او را پیدا کند.
یکی از نکات مهم در کتابهای بنت الهدی صدر توجه به نامهایی با مدلول اسلامی است. همچنان که در وصایای رهبر کبیر انقلاب اسلامی نیز آمده است، گذاشتن نامهای غیر اسلامی موجب فخر غربزدگان است. بنتالهدی در دهه چهل شمسی این هشدار را دریافت و از اسامی استفاده میکرد که مسلمان بودن را به رخ بکشاند. اسامی چون: رحاب(سرزمین سرسبز)، وفاق(دوستی)، عفاف (پاکی)، و هم چنین نقاء، ورقاء، وداد، سعاد، دعاء، افنان، اقبال و...
او سعی دارد حتی با نامهای اسلامی در برابر تند باد تفکر مدرن بیدینی و جاهلیت مدرن قد علم کند. این چنین با بیان تفاسیر آیات قرآنی و گاه حتی بدون اشاره به آیات به اهداف زندگی اسلامی می پردازد.
دیدار در بیمارستان
در کتاب دیدار در بیمارستان ورقاء که به خاطر بیماری مادربزرگ به بیمارستان آمده است، با معاد آشنا میشود. ابعاد این آشنایی با خواندن کتاب طب جلوهگاه ایمان و بحث هایی در مورد عظمت آفرینش، نظم عالم، شگفتیهای بدن و... به شکل دوستی در میآید. معاد برای خواستگاری از ورقاء برای برادرش پیشقدم میشود. مخالفت مادربزرگ با این ازدواج پرده از رازی بزرگ برمیدارد.
در واقع بنتالهدی سعی دارد با بازخوانی منطقی و بیان دلایل عقلی درباره خدا، پیامبران، نظم آفرینش، فلسفه مرگ، حرکت جوهری و آفرینش عالم و ... به شناخت علمی خداوند کمک کند. او ظرفیت اسلام و پاسخگویی به نیازهای زمان را میشناسد و سعی میکند به سادهترین روش آنها را در اختیار جوانان قرار دهد. زبان قصه و روایتی را که او برای ارائه اصول اسلام استفاده میکند، زبان آکادمیک داستان نیست. بلکه سادهترین روش داستانگویی است. او به خوبی میداند موج عظیم مخاطبان او را دختران و زنانی تشکیل میدهند که اصول اولیه اسلام را نمیدانند.
در جامعه آن روز عراق دختران مسلمان به خاطر نبود مدرسه اسلامی حتی از تحصیل مقدمات دانش باز مانده بودند. رسالتی را که بنتالهدی برعهده گرفته است باید هم دختران مسلمان مدرسه نرفته را پوشش دهد و هم پاسخگوی دخترانی باشد که به خاطر رفتن به مدرسه با اصول اسلام بیگانه شدهاند. این کتاب نشان میدهد بنتالهدی صدر کاملاً بر یافتههای علمی جهانی اشراف کامل دارد. هم چنین توانایی آن را دارد که این یافتهها را بر موازین اسلامی منطبق سازد و مهمتر از همه آنکه در قالب داستان عرضه دارد.
دیدار عروس
در کتاب دیدار عروس بنتالهدی قصد دارد سنتهای رایج زمان را به نقد بکشاند. او در داستان «خاله گمشده»، قدرناشناسی به اصول دین و بیاحترام به والدین را یادآور میشود.
در داستان «دیدار عروس» سنت جهیزیه و هدیهدادن به خانواده عروس را به چالش میکشاند. در داستان «انتخاب همسر»، شرایط ازدواج را یادآوری میکند. در داستان «خاموشی» به ریخت و پاش های میهمانیهای زنانه در جامعه فقیر اشاره دارد.
در داستان «نامهها و خاطرهها» به هدف زندگی و در داستان «عمل جراحی» به پایداری در برابر مشکلات میپردازد. بنتالهدی با نوآوری در معنا و ارائه طرح و راهحل تازه در مکان و زمان سعی دارد روح تشنه جوانان را سیراب کند. او پیرو نوع خاصی از داستان سرایی است که به آموزههای اسلامی و دینی توجه دارد. بدون آن که به مکتب یا مدرسه رفته باشد تا بالاترین مدارج علمی را میگذراند و بدون آن که در کارگاه علمی داستاننویسی شرکت کرده باشد، برای یادآوری و بیان آموزههای الهی و تقویت بنیانهای فرهنگی جوانان جامعه اسلامی، به خاطر اثری که قصه و داستان دارد از زبان داستان استفاده میکند.
در جامعه آن روز عراق تأکید بر برخی مسائل چنان عجیب بود که ذهن این اندیشمند را به خود مشغول کرده بود. یکی از دوستان ایشان مطرح می کند که دادن هدیه بزرگ و چشمگیر به عروس، یکی از اولویتهای خانوادهها بود. در زمان ازدواج خودش یکی از دوستان ظرف کریستال بزرگی پر از طلا و جواهر به او هدیه میدهد. در حالیکه، بنت الهدی به او کتابی در باب اصول اسلام هدیه کرد و همگان از این هدیه او متعجب شدند. او سعی میکرد به حرفی که میزند پایبند باشد.
در جستجوی حقیقت
کتاب در جستجوی حقیقت داستان دو دانشجو است؛ پسری که به ظاهر مسلمان است و دختری غیر مسلمان که برای ازدواج باید مسلمان شود. آن دو برای دریافت اصل اسلام نزد شیخ معتبری میروند. شیخ با معرفی کتاب ذهن آنها را آماده میکند و سپس، با مباحثه آن دو را وا میدارد تا بهترین راه را انتخاب کنند.
البته در این میان وسوسه های شیطانی انساننماها و سخنچینان وجود دارد که بنابر سنت الهی با صداقت از آن گذر میکنند.
بنت الهدی در بستر این داستان به بیان رسالت اسلام، فلسفه عبادت، الگوها، اسوهها و حجاب زنان پرداختهاست. او در این کتاب نشان داده است که ویژگیهای فرهنگی، زبان و ذائقه جامعه خود را میشناسد. جوانانی که شناسنامهای مسلمان هستند و از اصول اساسی آن بیخبرند و جوانانی که هیچ دانشی درباره اسلام ندارند، آنچنان که گویی دین و مذهب دیگری دارند. او با این شناخت از جامعه، به بیان اصولی از اسلام میپردازد که باور اسلام حقیقی را در اذهان زنده میکند.
بربلندیهای مکه
بربلندیهای مکه سفرنامه حج است و نگاهی ساده بر اعمال حج دارد. در این کتاب بنتالهدی صدر هر روز و از اولین قدمهایی که برای اعمال حج برداشته است، گفته است.
از کلماتی که برای محرم شدن به زبان آورده است تا وداع. از رفتار همراهان تا برخورد سعودیها. کلمات را ساده و راحت آورده است و از سختی ها و مشکلات هم یاد کرده است. یکی از اشعار او نیز در این کتاب آمده است.
جایگاه زن در اسلام
نهمین کتاب از مجموعه آثار ایشان مقالاتی با عنوان جایگاه زن در اسلام است که شهید بنت الهدی صدر در سالهای دهه شصت میلادی (حدودا 1340 تا 1350 شمسی) به تحریر رسانده و در مجله الاضواء به چاپ رسانده است.
در آن دوران بنت الهدی صدر باید در مقابل دو گروه می ایستاد: گروه نواندیشانی که در تبلیغ کمونیسم و سوسیالیزم اقدام میکردند و پشتیبان آنها حکومت بعث عراق بود. در حالیکه، حکومت همواره مترصد فرصت برای تهدید، دستگیری ایشان و برادر اندیشمندشان آیتالله سید محمد باقر صدر را داشت.
گروه دوم متحجران و کینهتوزانی بودند که در جامعه و حوزه علمیه نجف نفوذ زیادی داشتند. وقتی انتشار کتابها و مقالات ایشان با استقبال عمومی روبه رو می شد، حکومت که خود مجوز انتشار داده بود مانع چاپ مجدد میشد و اعلام میکرد که داشتن کتابهای ایشان جرم است. بسیاری از مبارزان کتابهای ایشان را در باغچه با پوشش نایلونی خاک میکردند تا از آنها حفاظت کنند.
متحجران هم که هنوز در افکار پوسیده خود بودند با تهمت و افترا سعی در خنثی کردن فعالیتهای ایشان داشتند تا جایی که یکی از علمای سالمند از ایشان خواستگاری کرد تا بعد از ازدواج او را مجبور به خانهنشینی و ترک فعالیت ها کند و همه را از این هیاهو راحت کند.
بنت الهدی صدر تا پایان زندگی خود دست از تبلیغ دین اسلام به روشهای مختلف از جمله سخنرانی، نوشتن مقاله، نگارش داستان و سرودن شعر برنداشت. ایشان حتی یادداشتهایی در مورد ایام حصر و دستگیری برادرش داشت که هنگام ترک ناگهانی خانواده بعد از شهادت ایشان در خانه ماند و در هجوم مأموران بعثی برای غارت و تخریب خانه مسکونی شان از بین رفت.