امام موسی صدر هیچگاه اقدام به نگارش تفسیری کلاسیک نکرد بلکه ایشان برای
پیشبرد تربیت اجتماعی و در جریان حوادث به تفسیر قرآن میپرداخت.
«مهدی فرخیان»، کارشناس فلسفه غرب و مترجم «دراسات للحیاه» شامل برخی تفاسیر امام موسی صدر از قرآن کریم و از اعضای موسسه تحقیقاتی «امام موسی صدر» در گفتوگویی اختصاصی با سرویس اندیشه و علم خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) ضمن بیان مطلب فوق گفت: «امروز دو مجلد تفسیری از امام موسی صدر در اختیار ما است که پیش از این به عربی منتشر شده است و ترجمه فارسی آن نیز منتشر خواهد شد. جلد اول با عنوان «دراسات للحیاه» و جلد دوم با عنوان «احادیث السحر».»
وی افزود: «این دو جلد، به خصوص مجموعه «احادیث السحر» واجد ارزشی تاریخی هستند؛ زیراکه در لبنان آن زمان، صرفا اذان اهل سنت از رادیوی لبنان پخش میشد اما با تلاشهای پیگیر امام صدر و توافقان صورتگرفته، ایشان تدبیری انجام دادند که برنامههای تفسیری ایشان در سحرهای ماه مبارک رمضان از رادیوی رسمی لبنان پخش شود و این امتیازی بزرگ برای طایفه شیعیان لبنان بود که برای اولین بار عالمی شیعه به طرح مباحث دینی خود در رادیوی رسمی لبنان بپردازد.»
«مهدی فرخیان» درباره کتاب «دراسات للحیاه» تصریح کرد: «اما کتاب دراسات للحیاه که بیشتر جملات قصار قرآن را در برمیگیرد؛ شامل درسگفتارهای امام برای اعضای ارشد جنبش امل است که شامل اصول و مباحث عقیدتی اسلام برای ایشان مطرح میشد.»
مترجم «دراسات للحیاه» از عربی به فارسی افزود: «به طور قاطع میتوان امام صدر را تربیت شده مکتب قرآن دانست. امروزه که اندیشههای امام صدر را مینگریم، درمییابیم که ایشان در جای جای مطالب خود از قرآن مدد گرفته و الهام جسته است. امام موسی صدر بر مشترکات دیگر ادیان و مکاتب دیگر بسیار تأکید میکردند و در مباحث خود همه جا از قرآن استفاده میکردند؛ مثلا ایشان در سخنرانی خود در دانشگاه آمریکایی بیروت از ادیان، پیامبران و ملایکه با استفاده از قرآن سخن میگفتند و یا در کشور الجزایر در بحث عدالت اجتماعی و یا مسئله خانواده در کشور مغرب برخی مطالب خود را از قرآن برداشت میکردند.»
این دانشآموخته فلسفه غرب اذعان داشت: «امام صدر چنین میپنداشت که آیات تکوینی قرآن برای اهداف و غایات تربیتی و تشریعی بیان شده است. قرآن از نگاه امام کتابی صرفا علمی؛ مانند فیزیک و شیمی نیست و به صراحت میآورد که ما در مطالعه آیات تکوینی قرآن باید اهداف تربیتی را دنبال کنیم.»
وی در ادامه افزود: «امام معتقد است که «تطور» ورود به وضعیت و خروج از وضعیت دیگر نیست؛ بلکه تطور رابطه و تعامل میان انسان و هستی است. انسان با اکتشافات، کتاب هستی را تورق میکند اما آنچه رابطه انسان و هستی را تنظیم و هدایت میکند، کتاب تشریع؛ یعنی قرآن است.»
«فرخیان» با اشاره به حضور نکته برجسته دیگری در تفاسیر امام صدر که موکد سعادت دنیوی انسان او در کنار سعادت اخروی است، اظهار کرد: «امام، سعادت دنیوی را نیز مهم میدانست و به عنوان یکی از رسالتهای دین میپنداشت. او از غلبه آخرتگرایی در برخی علما نیز گلهمند بود. ایشان از ثواب و عقاب و جزا و پاداش نیز تفسیر این دنیایی میکردند. امام صدر این دنیا را نیز شاهد ما به ازای تمامی اعمال میداند؛ به طور مثال یک انفاق دهنده با انفاق به بالا بردن قدر مشترک اقتصادی جامعه خود هم میکوشد و به رفاه اجتماعی هم یاری میرساند. در واقع امام صدر در تفسیر خود از قرآن به استخراج یک برنامه زندگی اقدام میکند.»
مصاحبهشونده در پاسخ به این پرسش: «که آیا میتوان گفت که رسالت اجتماعی متجلی در حیات عملی ایشان در تفاسیرشان نیز متبلور است؟» گفت: «با مطالعه تفاسیر ایشان مباحث اجتماعی فراوانی دیده میشود؛ مثلا در احادیث السحر، وقتی که در گزینشهای آیات تامل میشود، جالب است که بشتر آیات معطوف به جامعه است و سعی شده آیاتی گزیده شود که بیشتر به روابط اجتماعی انسانها بپردازند.»
«مهدی فرخیان» در پاسخ به این پرسش که تفسیر امام را بر حسب برخی معیارهای گذشته، به کدام یک از انواع روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی میتوان نسبت داد، بیان داشت: «امام هیچگاه اقدام به نگارش تفسیری کلاسیک نکرد؛ بلکه برای پیشبرد تربیت اجتماعی و در جریان حوادث به تفسیر قرآن میپرداخت. برای همین تفسیری کلاسیک و با روششناسی مشخص و از پیش تعیین شده از وی برجای نمانده است. تفسیر ایشان از همه موارد ممکن به نحو احسن سخن گفته است و از موارد فلسفی و تاریخی و روایی و... در وضعیت مرتبط استفاده کرده است.»
وی افزود: «امام صدر یکی از نشانههای اعجاز قرآن را پیگشوییهای تاریخی آن میدانستند؛ مثلا قرآن به جای آنکه از واژه پادشاه یا فرعون مصر در سوره یوسف استفاده کند از واژه «عزیز مصر» و «همسر عزیز مصر» استفاده میکند. پس از کشفیات جدید خطشناسان و بازخوانی خط مصریان باستان، فهمیده شده است که فرعون معاصر حضرت یوسف (ع) نامش عزیز بوده است و او را بدین نام میخواندهاند.»
وی در پایان گفت: «امام صدر تاکید بلیغی داشتند که به علت علم نامتناهی گوینده قرآنکه از نشانههای اعجاز آن است، باید تفسیر روز به روز بهتر و نو به نو شود. برای همین از تفاسیر جدید به خصوص «المیزان» و تفسیر «طنطاوی» و محمدجواد مغینه تجلیل میکردند.»