هر چقدر تو تقویمها رو نگاه کنید به نتیجه نمیرسید.
بسم الله النور
من متولد نهم شهریور پنجاه و هفتم.
شما اون روز رو یادتون هست؟
همه در تب و تاب انقلاب بودیم. همه چشم به سوی نجف داشتیم و گوش به فرمان رهبرمان. ککتل مولوتف، شعار نویسی، تظاهرات، مرگ بر شاه، درود بر خمینی، حسین حسین شعار ماست شهادت افتخارماست، تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست، وای اگر خمینی حکم جهادم دهد- ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد...
تمام فکرمون این بود که امام خمینی کی برمی گرده؟ یعنی میشه ما روی ماهشو ببینیم؟ همه جونمونو گرفته بودیم کف دستو، توخیابونا فریاد میزدیم... هیچ کس به این فکر نمیکرد که داره چه کارستونی میکنه. بهتره بگم کسی نمیدونست با پیروزی این انقلاب مردمی تحت لوای اسلام چه کن فیکونی میشه. ماها مثل ماهیهایی بودیم که وسط یه اقیانوس بودیم، نمیدونستیم بیرون این همه آب چه کویریه. همه عاشق بودن. همه شاهد بودن.
همه... ماها نمیدونستیم، اما؛ اما دیو سیاه خبردارشده بود. میدونست که اگه این انقلاب با هدایت یه عالم دینی به نتیجه برسه دیگه جلوی مردم دنیا رو نمیشه گرفت. میدونست که هر چی رشته بوده پنبه میشه. این همه در مذمت دین حرف زده بوده، دین افیون توده هاست... خدا مرده است. آنچه مهم است و اصالت دارد سود و لذت است...
اما انقلابی داشت به پیروزی میرسید که نه تنها در آن خدا نمرده بود بلکه ستون اصلی خیمش خدا بود. اون چیزی که اصالت و ارزش داشت شهادت بود. آره این دیو سیاه شش پر، این چیزها و خیلی چیزهای دیگه رو میدونست. ترسیده بود، دست پاچه شده بود، دست به هر جنایتی میزد. تنها چیزی که براش مهم بود توقف این انقلاب بود...
بگذریم من متولد نهم شهریور پنجاه و هفتم. هر چقدرتو تقویمها رو نگاه کنید به نتیجه نمیرسید. اون دیو سیاهی که میخواد ریشه ما رو بزنه تمام سعی شو کرده که حادثه این تاریخ رو از حافظه ملت ما و امت اسلام پاک کنه. شما چی فکر میکنید؟ نهم شهریور پنجاه و هفت چه اتفاقی افتاده؟ پر حرفی نکنم. میخوام بگم چرا این تاریخ و انتخاب کردم. این روز، روز مبارک و میمونی نیست. اما روز شروع امتحان است. امتحانی که خدا داره ماها رو میکنه. امتحان کنه ببینه ماها چقدر استقامت داریم. ۹-۶-۵۷ سالروز ربوده شدن سید و مولای ما، امام سید موسی صدر به دست سرهنگ دیوانه، خودفروخته و مزدور صهیونیست جهانی معمر قذافی است.
البته از تمام شما دوستان معذرت میخوام که اسم این سرهنگ منحوس رو در کنارنام پاک و مطهر مولایمان میآرم. من متولد نهم شهریور پنجاه و هفتم. همان روزی که حضورفیزیکی مولایمان را از ما گرفتند، فرزندان معنوی امام در تمام دنیا متولد شدند. ما اگر چه محضر اماممان را درک نکردیم، اما عطر حضور معنوی او هنوز که هنوزه در تمام دنیا استشمام میشود. که اگر کسی این حضور و تاثیر گذاریشو انکار میکنه میتوانه به دور و بر خودش نگاه کنه. نگاهی به لیبی کنه اونجا که هنوز بعد از نزدیک به سی سال سرانش از نام و اندیشهٔ امام صدر هم آرامش ندارند. نگاهی به لبنان اونجا که سیرهٔ امام صدر ملاک سنجش عملکرد آدماس. اونجا که رزمندگان حزب الله چهارمین ارتش دنیا رو متوقف کردند و دست خالی برگردوندن.
یه نگاه هم به ایران خودمون کنن اینجا که هنوز صدها نفر از مسئولین کشور از ابتدای انقلاب تا به امروز از عالیرتبهترین فرد تا به پایین با این چالش و سوال روبرو هستند که «مگر ما برای خدا قیام نکردهایم؟ مگر به راه علی و حسین نمیرویم؟ مگر نمیخواهیم ارزشهای خدایی را استقرار دهیم؟ چگونه میخواهیم که انقلاب مقدس اسلامی ایران را با کثافات مجرمین آلوده کنیم؟ چگونه میتوانیم طهارت و اخلاص بینظیر شهدای انقلاب ایران را لجن آلود کنیم؟» و هر کس با جواب به این سوال جایگاهش مشخص میشود. مشخص میشود چقدر به اون چیزی که میگه اعتقاد داره. چقدر پایبند ارزشهاست. چقدر اون چیزی که میگه از زبونش به قلبش راه پیدا کرده. هر چند تا به حال هیچ کس به این سوال جواب نداده و تکلیف همه مشخصه!!!
من متولد نهم شهریور پنجاه و هفتم. چه بخوان و چه نخوان مطالبه میکنم. مطالبه میکنم از رهبری، از رئیس جمهور اصولگرا، از رئیس جمهور اصلاح طلب، از رئیس جمهور سازندگی، از رئیس جمهور و نخست وزیر دفاع مقدس، از همهٔ وزرای امورخارجه، از نمایندگان مجالس هفتگانه، از مسئولین پیگیری سرنوشت امام صدر از همهٔ کسانی که به نوعی در این پیگیری سهم داشتند و کوتاهی کردند؛ بگید تا بدونم و بدونیم که چه کردید؟ یا اصلاً کاری کردید یا نه؟ میدونم که جواب قانع کنندهای ندارید. اما یه چیز رو بدونید. شما تو چند جا باید جوابگوی اعمال و افکارتون باشید: در مقابل افکار فرزندان معنوی و دوستداران امروز امام و در مقابل تاریخو در مقابل خدای جل و علا در روز وعده داده شده.
من متولد نهم شهریور پنجاه و هفتم و از این به بعد مینویسم تا بخونن هم اونهایی که کوتاهی کردن و میکنن تا شاید!!! از خواب غفلت بیدار بشن. و بخونن تمام اونایی که عاشق سید و مولامون هستن هر چند دستمون از عبای پاک و مطهرش کوتاهه اما اندیشه، فکر، سیره و سیاستمداریش رو میشه از لابلای سخنرانیها و مصاحبه هاو خاطرهها کشف کرد و در جلوی چشم همه گذاشت...