يكي از مقامات ليبي بدون اعلام خبر وارد ايران شد.
نویسنده: م. فریاد
باز هم طبق معمول یکی از مقامات لیبی بدون اعلام خبر در مطبوعات و رسانههای داخلی، به صورت غیرمترقبه وارد ایران شد. در این پیوند چند نکته بسیار مهم و اصولی به نظر میرسد:
۱- چرا دولت نهم، در حالی که به تبلیغات درباره موفقیتهای خود در سیاست خارجی نیاز دارد، همواره از اعلام خبر دعوت یا ورود مقامات لیبیایی به ایران پرهیز میکند و ناگهان نیمههای روز خبر ورود آنها را با رعایت حداقل انعکاس رسانهای مخابره مینماید؟ این پرهیز و شاید احساس شرم - چه خودآگاه و چه ناخودآگاه - در چه اصلی ریشه دارد؟ ریشه این احساس شرمساری و نتیجتا لاپوشانی و سرپوش گذاشتنها بر دعوتها و دیگر تعاملات سیاسی با لیبی را باید در اصل <عزت اسلامی> و <غیرت ملی> ایرانیان جستوجو کرد. آن دسته از مقامات جمهوری اسلامی که فکر میکنند باید به هر قیمت و با هر هزینه و هرگونه چشمپوشی از اصول دینی و ملی برای توسعه روابط خارجی تلاش کنند وقتی که به مورد <لیبی> میرسند، یا ناخودآگاه دچار تردید میشوند و وجدانشان اجازه توسعه روابط را نمیدهد و یا آگاهانه از عواقب هروله کردن به سوی لیبی پرهیز میکنند. زیرا در ضمیر خود و یا بر اساس عقل آیندهنگر خود عواقب آن را پیشبینی میکنند، لذا از اینکه خبر اقداماتشان در قلمرو توسعه روابط با لیبی، مطرح شود احساس شرم میکنند.
۲- سوال بعد این است که چرا احساس شرمساری میکنید؟ زیرا هنوز خاطره اقدامات تروریستی رژیم لیبی و از جمله ربودن امام موسیصدر، اندیشمند مصلح، آن هم در بحرانیترین شرایط تاریخ ایران و لبنان را فراموش نکردهاند، زیرا دولت نهم هنوز نتوانستهگامی در راستای آزادی امام موسی صدر و تعیین مجرم و محاکمه مجرمان این آدمربایی بزرگ بردارد. بدینسبب، ویژگیهای نامطلوب رژیم لیبی و بدنامی جهانی آن از یک سو و کوتاهیها و غفلتهای سکانداران سیاسی خارجی دولت نهم از سوی دیگر باعث این احساس شرمساری است.
۳- هنوز اقدامات رژیم لیبی در طرح مجدد مساله جزایر ایرانی خلیج فارس در سازمان ملل و اتحادیه اروپا از خاطر مردم ایران نرفته است و ایرانیان نمیتوانند چنین برخوردی را از ذهن ایشان بشویند، حتی اگر معاملات سیاسی چنین ارادهای داشته باشد.
۴- هنوز مراجع عظام تقلید نسبت به تعاملات سیاسی و معاملات اقتصادی با رژیمی که در اسلام بدعتهای گوناگون گذاشته، قسمتی از آیات قرآن را حذف کرده و بارها نسبتهای ناروا به شیعیان بسته است، معترضند و بدیهی است که نباید خبر دعوت مقامات لیبیایی به ایران زودتر از زمان ورودشان مطرح شود. باید مراجع تقلید و روحانیون بزرگوار را غافلگیر کرد.
۵- هنوز دانشگاهیان و کارشناسان کشور، رفتار رژیم لیبی را در فروش اطلاعات هستهای ایران به غرب فراموش نکردهاند و این همه فشار و هجوم و تهدید غرب علیه ایران را معلول هروله لیبی به سوی آمریکا و اسرائیل میدانند.
۶- پولهایی که رژیم لیبی برای نهضت تجزیهطلبان خوزستان پرداخت کرده است هنوز ذهن مسوولان اطلاعاتی و امنیتی کشور را میآزارد و اصل عدم اعتماد به لیبی نمیگذارد که ایشان به راحتی با توسعه روابط موافقت کنند.
۷- اما این رسم قایمباشکبازیها و غافلگیر کردنها و اعلام خبرنکردنها از منظر دیگری نیز قابل تامل است.
آیا رژیم لیبی نمیفهمد که مسوولان ایرانی- علیرغم این همه مخالفت و اعتراض داخلی از سوی همه اقشار و گروهها- کاری غیراصولی و مغایر موازین حقوقی و آموزههای اسلامی و مبانی قانون اساسی در حفظ حقوق شهروندان میکنند؟
آیا فکر کردهاید چه تصویری از دستگاه سیاست خارجی دولت نهم در ذهن مقامات لیبیایی نقش بسته است؟ غیر از این است که پنداشتهاند دولت کشوری بلند و سرافرازی چون ایران به آنها نیازمند است و این پندار مغایر عزت اسلامی و غیرت ایرانی ما نیست؟
این چه نیازمندی بینظیری است که باید حقوق شهروندی امام موسیصدر را زیر پا گذاشت، مراجع عظام را غافلگیر کرد، بر خیانتهای سیاسی دیگر چشم فروبست؟ من و بسیاری از مردم ایران، حتی بسیاری از نمایندگان این مردم و معتمدان این امت پاسخی برای سوالهای مذکور نداریم، در حالی که از این احساس شرمندگی احساس توهین و تحقیر میکنیم.
سخن کوتاه کنم، دولتها به میزانی که به مردمشان احترام میگذارند و از حقوق شهروندانشان دفاع میکنند، در دنیای امروز مورد احترام و اعتبار قرار میگیرند. و دنیای امروز آنقدر کوچک شده است که مصلحتبازی و سیاسیکاری را زود میفهمد و آن را ضعف بزرگی میداند و هنگام تعامل با چنین کشورها و دولتهایی، از آن نقطه ضعف استفاده میکند.