یکی از معماهای دهههای اخیر، پرونده ربودن امام موسی صدر در لیبی آنهم در جریان یک سفر رسمی در ۹ شهریور ۱۳۵۷، ۳۱ اوت ۱۹۷۸، به دعوت دولت طرابلس است.
گروه سیاسی- در بخشهای پیشین این گزارش که پرونده مفصلی از اسناد و مدارک ربوده شدن امام موسی صدر است به نکاتی از جمله انگیزه سفر امام صدر به لیبی و نهایتاً اتفاقاتی که افتاد و بیانیه وزارت امور خارجه لیبی اشاره شد. اینک پاسخ جنبش امل به این بیانیه در این شماره و شماره دیگر این ستون از نظرتان خواهد گذشت.
با وجودی که بیانیه وزارت خارجه لیبی در تاریخ ۱۸سپتامبر ۱۹۷۸صادر شده است، جنبش امل ارائه پاسخ آن را تا زمان برگزاری کنفرانس مطبوعاتی آیت اللَّه شیخ محمد مهدی شمس الدین، به تعویق انداخت. این تأخیر بدان دلیل بود که جنبش امل نمیخواست پیش از پایان تحقیقات، لیبی را مسئول ربودن امام صدر معرفی کند اما پس از اتمام این تحقیقات، شیخ شمس الدین در آن مصاحبه، رسما لیبی را مسئول ربودن امام صدر معرفی کردند.
متن پاسخ جنبش امل بدین شرح است:
«۱- همه ما میدانیم که امام موسی صدر پیش از این تنها یک بار به لیبی سفر کرده بودند و آن هم در سپتامبر ۱۹۷۵و برای شرکت در یک کنفرانس دینی - مذهبی در آن سفر، امام با قذافی دیدار کردند و قذافی از اختلاف نظرهایی که در دیدار با امام میان آن دو پیش آمد، ابراز ناراحتی کرد و برای آنکه دیدار را پایان دهد، بر صندلی خود لم داد و چشمانش را بست و خود را به خواب زد (!) پس از آن دیگر هیچ ارتباط یا تماسی میان امام و دولت لیبی انجام نشد. همزمان با جنگهای داخلی لبنان، نخست وزیر لیبی سرگرد» عبدالسلام جلّود «به لبنان سفر کرد و در مدت اقامت دو ماهه خود در لبنان، یعنی ماههای ژوئن و ژوئیه ۱۹۷۶با بسیاری از شخصیتهای لبنانی وابسته به جناحهای مختلف سیاسی دیدار و گفتگو کرد از جمله آنان، پیر جمیل، رئیس حزب کتائب بود که جلود در تاریخ۱۹۷۶به مدت بیش از سه ساعت با وی دیدار و گفتگو کرد، اما هیچ گونه ملاقاتی میان او و امام صدر انجام نشد. چندی بعد، هنگامی که امام صدر و سرگرد جلّود به منظور تلاش برای عادی سازی روابط میان سوریه و جنبش مقاومت فلسطین، جداگانه به دمشق سفر کرده بودند، امام با جلود روبرو شد و از او به خاطر بیتوجهی اش گله کرد. جلود نیز گفت که پس از بازگشت به لبنان، به دیدار امام خواهد رفت. اما پس از بازگشت آنان به لبنان در تاریخ ۱۴ژوئیه ۱۹۷۶نیز هیچ گونه دیدار یا تماسی میان آن دو صورت نگرفت. از طرفی، همزمان با سفر جلّود به لبنان، برخی از روزنامههای لبنانی که با رژیم لیبی در ارتباط بودند، جنگ تبلیغاتی بیرحمانه و آشکاری را علیه امام صدر به راه انداختند. سازمانها و انجمنهای مرتبط با حکومت لیبی نیز اقدامات مشابهی انجام دادند.
۲- سفر امام به لیبی بنا به پیشنهاد سران حکومت الجزایر انجام شد. امام موسی صدر برای تشریح اوضاع و شرایط حاکم بر لبنان و خطراتی که جنوب لبنان را تهدید میکرد، به چند کشور عربی از جمله الجزایر سفر کردند. در جریان این سفر، رهبران الجزایر به امام پیشنهاد کردند به لیبی برود و نظرات و پیشنهادهای خود را در رابطه با موضوعات مورد بحث، با مسئولان لیبیایی در میان بگذارد.
۳- به هنگام ورود امام و همراهانش به لیبی، به جز آقای» احمد شحاتی «، مسئول دفتر روابط بین الملل کنگره خلق لیبی، کسی برای استقبال آنان در فرودگاه حاضر نشد. رسانههای این کشور نیز خبر ورود امام را بایکوت کردند، به گونهای که حتی کاردار سفارت لبنان در لیبی، چهار روز پس از ورود امام و همراهانشان، یعنی زمانی که آقای عباس بدرالدین برای اخذ ویزای فرانسه با وی تماس گرفت، از حضور آنان در لیبی باخبر شد.
در این سفر امام نتوانست با هیچ یک از مسئولان دولت لیبی به جز احمد شحاتی ملاقات کند. این در حالی بود که ایشان به دعوت رسمی دولت لیبی و به منظور دیدار با قذافی به این کشور سفر کرده بودند. سرانجام پس از شش روز انتظار برای تعیین زمان ملاقات، به ایشان اعلام شد که ظهر روز هفتم یعنی ۳۱ اوت ۱۹۷۸برای ملاقات با قذافی تعیین شده است. امام صدر و همراهان در ظهر آن روز در حالی که به سمت محل دیدار با قذافی در حرکت بودند، مشاهده شدهاند. اما قذافی پس از آن مدعی شده است که آن دیدار در موعد مقرر انجام نگرفته و امام بدون ملاقات با وی از لیبی خارج شدهاند.
۴- امام صدر و همراهانش قصد سفر به رم را نداشتهاند، زیرا آقای عباس بدرالدین هنگامی که گذرنامه خود را برای اخذ ویزای فرانسه به» نزار فرحات «، کاردار سفارت لبنان در لیبی، ارائه کرده در خواستی برای اخذ ویزای ورود به ایتالیا مطرح نکرده است.
از طرفی، اگر امام قصد سفر به رم را داشتند، گذرنامه خود را به آقای فرحات میدادند تا برای ایشان ویزای ورود به ایتالیا دریافت گردد. اما چنان که میدانیم، ویزای ایتالیا در تاریخ ۳۱اوت ۱۹۷۸در گذرنامه ایشان درج شده است، یعنی همان روزی که گفته میشود ایشان از لیبی خارج شدهاند.
نکته مهم دیگر آنکه اگر آقای بدرالدین تصمیم داشته همراه امام به رم سفر کند، چرا گذرنامه خود را به همراه گذرنامه امام و شیخ یعقوب، برای اخذ ویزای ایتالیا ارائه نکرده است؟ (آقای بدرالدین ویزای ورود به ایتالیا را در اختیار نداشته و در فرودگاه رم، ویزای موقت ۴۸ساعته دریافت کرده است.)
پاسخ این پرسش آن است که آقای بدرالدین نیز قصد سفر به رم را نداشته است، زیرا اگر چنین تصمیمی داشت، به سادگی میتوانست گذرنامه خود را در کنار گذرنامههای امام و شیخ یعقوب که برای دریافت ویزا به سفارت ایتالیا در لیبی ارائه شده قرار دهد.
علت جدا ماندن گذرنامه امام و شیخ یعقوب از گذرنامه آقای بدرالدین، آن است که گذرنامه آقای بدر الدین برای دریافت ویزای فرانسه، نزد آقای فرحات، کاردار سفارت لبنان بوده و همین نکته بیانگر آن است که گذرنامههای امام و شیخ یعقوب، در حالت عادی و طبیعی برای دریافت ویزا به سفارت ایتالیا تحویل داده نشده است. به همین سبب، آقای بدرالدین نیز نتوانسته با کاردار سفارت لبنان تماس برقرار کند و گذرنامه خود را از او پس بگیرد، یا از او بخواهد که ویزای ایتالیا را برایش دریافت کند. همین اوضاع مبهم و غیرعادی، سرآغاز ماجرای ناپدید شدن آنان است.
۵- بلیطهایی که برای سفر به رم به نام امام و همراهانش صادر شده، از نوع توریستی (Tourist Class) بوده است. از طرفی، اینکه امام موسی صدر به حقوق دیگران تجاوز و از جای آنان استفاده کند، قابل قبول نیست. بدین ترتیب، عقلاً امکان ندارد که بپذیریم امام و همراهانش در بخش درجه یک (First Class) و در جای دیگران نشسته باشند. به علاوه چنانکه میدانیم، برای تمامی سفرهای امام، همواره بلیطهای» درجه یک «تهیه شده است. نتیجه آنکه تهیه بلیطهای مذکور، با اراده و آگاهی امام انجام نشده است.
۶- ملیت» و «شغل» مسافران، در بلیطها درج نمیگردد. این در حالی است که آقای والنتی، که گفته میشود صندلی خود را در هواپیما به امام داده، «کارمند یک شرکت ایتالیایی» معرفی شده، اما نام آن شرکت را ذکر نکردهاند که خود جای پرسش و تأمل است. نتیجه آنکه تهیه کنندگان بیانیه، وزارت خارجه لیبی لازم دیدهاند که برای اثبات سناریوی خود، دلیلی ارائه کنند و به همین سبب، نام دو نفر را ذکر کردهاند، اما این کار به شکلی ناقص و غیر عادی انجام شده، به گونهای که نه تنها هدف تدوین کنندگان این سناریو را تأمین نمیکند، بلکه این پرسش را پدید میآورد که «اگر ذکر دلیل و شاهد ضرورت داشته، چرا آدرس کامل آنان ارائه نشده است؟»، به ویژه آنکه یکی از افراد مذکور که کارمند یک شرکت ایتالیایی است قابل شناسایی خواهد بود.
به هر تقدیر، مسئولان ایتالیایی در تحقیقات خود، محل اقامت آقای «والنتی» در ایتالیا را یافتند. او نیز اظهار داشت که صندلی خود را به کسی نداده و شخصی را با لباس روحانی در هواپیما مشاهده نکرده است.
قذافی در تاریخ ۲۱سپتامبر ۱۹۷۸در دیدار با گروهی از شخصیتهای اسلامی در دمشق، تصریح کرده است که موعد دیدار وی با امام، ساعت ۱: ۳۰بعد از ظهر روز ۳۱ اوت ۱۹۷۸بوده است، اما به وی خبر دادهاند که امام لیبی را ترک کرده و او (قذافی) نیز با تعجب گفته است: «.. اما قرار بود ما با هم دیدار کنیم!!»
حال پرسش آن است که چگونه میتوان میان اظهارات قذافی و مطالب مندرج در بیانیه که زمان عزیمت آنان را ساعت ۸: ۱۵شامگاه آن روز اعلام کرده، ارتباط منطقی برقرار کرد؟ زیرا در فاصله ساعت ۱: ۳۰ظهر تا ۸: ۱۵بعدازظهر، زمان کافی برای انجام ملاقات وجود داشته است.
این در حالی است که تعدادی از اتباع لبنان، که در زمان حضور امام در لیبی در آن کشور بوده اند، از جمله روزنامه نگاری به نام «اسعد مقدم»، تأکید دارند که امام و همراهانش را در حدود ساعت یک بعدازظهر روز ۳۱اوت ۱۹۷۸در حال خروج از هتل و سوار شدن به اتومبیل مشاهده کرده اند امام نیز در پاسخ به پرسشی، گفته است که عازم دیدار با قذافی است....
ادامه دارد