علی ودایع در سرمقاله روزنامه مردمسالاری نوشت:در نگاه امام موسي صدر، گفتمان نه يک راهبرد سياسي بلکه يک فضيلت انساني بود. امام خميني(ره) نيز همواره تقريب مذاهب را مطرح ميکردند.
جامعه جهاني با مخوفترين تهديد امنيتي تاريخ بشريت با عنوان تروريسم تکفيري داعش دست به گريبان است. افراطگرايان سلفي که در واقع به ويروس جهشيافته تروريسم وهابيت و عناصر القاعده مبتلا بودند، با تفاسير تکفيري از اسلام و هدايت اخوانالمسلمين براي انحراف بيداري اسلامي به ميدان آمدند.
در همين حال، شوراي همکاري خليج فارس همراه با شاهزادههاي جنگطلب آلسعود پول و سرمايه لازم براي آنچه که قدرت شيعه ناميده ميشد را فراهم کردند. در همين حال، کشورهاي غربي که از تجربه پرورش اسامه بنلادن و پرورش تروريستهاي القاعده براي مواجهه با ارتش سرخ اتحاديه جماهير شوروي در فاجعه انساني 11سپتامبر درس عبرت نگرفته بودند، در مقابل تشکيل هلال سلفي بيتفاوت ايستادند.
دولتهاي متخاصم با بشاراسد و حکومت سوريه گمان ميکردند که تروريستهاي وابسته به القاعده عراق و شام به اين دو سرزمين قناعت کرده و در آينده، غرب ميتواند آنها را کنترل کند. خطاي محاسباتي سرويسهاي امنيتي آنجا بود که فراموش کردند که داعش برخلاف القاعده افرادي با تحصيلات عالي و آشنا به اصول تبليغات را جذب کرده است و در سايه خلاء قدرت در خاورميانه به يک لشگر از اجنههاي آدمکش چند مليتي تبديل خواهند شد. داعش روياي القاعده مبني بر حکمراني بنلادن بر امارت بزرگ را دردستور کار قرار داد. تروريستهاي تکفيري داعش پس از کسب تجربه در جنگ با نيروهاي دولت سوريه و جذب هزاران جنگجوي اروپايي، «دولت اسلامي» را عليه مسلمين و جهان علم کردند.
تروريستهاي تکفيري در عراق و سوريه با قتلعام کردهاي ايزدي، سلاخي شيعيان و مسيحيان رسما خود را به عنوان خشنترين گروه تروريستي تاريخ بشريت معرفي کردند. داعش سنيهايي را که حاضر به پذيرش خلافت ابوبکرالبغدادي نبودند نيز از دم تيغ گذراندند و به کام مرگ فرستادند.
داعش که خود را «دولت اسلامي» از غرب چين تا شرق خاورميانه و قلب آفريقا ميداند، جنگهاي صليبي با دولتهاي اروپايي و نزاع با جمهوري اسلامي را در برنامههاي خود دارد. آنها با اجراي عملياتي نظير حملات تروريستي پاريس يا اقدام در کپنهاگ در واقع خود را براي عملياتهاي انتحاري تروريستهاي تکفيري اروپايي آماده کردهاند. لشگر اجنههايي که انسانها را در عراق و سوريه ميکشتند گروگانهاي متنوعي براي سلاخي در دست دارند. آنها که خلبان اردني را زنده زنده در آتش سوزاندند با ريختن خون شهروندان مسيحي مصر در آبهاي درياي مديترانه، ياد جنگهاي صليبي را زنده کردند.
دور نيست روزهايي که مردم اتحاديه اروپا با بازگشت هموطنان خود از جبهههاي داعش، بايد با اضطراب در خيابان قدم بزنند. داعش برنامههاي زيادي براي اجرا در دستور کار دارد.
وضعيت امنيتي امروز جامعه جهاني يک رسوايي بزرگ براي آرمانهاي سازمان ملل متحد محسوب ميشود. کشورهاي دنيا همه تهديد تروريستهاي چندمليتي را مزه مزه ميکنند اما ديپلماتهاي کرواتي با لبخندهاي مضحک تصنعي نتوانستهاند به يک ائتلاف فراگير عليه داعش دست پيدا کنند. کشورهاي جهان فراموش کردهاند که همگي بر روي يک زمين زندگي ميکنند و ويروس تروريسم تکفيري کل جهان را فراگرفته است. واقعيت اين است که جامعه ملل با تهديد دسته جمعي لشگر اجنههاي آدمکش داعش مواجه است و هرلحظه که ميگذرد دامنه اين تهديد بزرگ و بزرگتر ميشود.
مبارزه با داعش بيش از آن که نيازمند اجماع ديپلماتيک و تشکيل ائتلاف نظاميباشد، محتاج رفع توهينهاي مذهبي و عبور از کينههايي است که دامن مذاهب گوناگون را گرفته است.
کشورهاي غربي تحت پوشش عنوان آزادي خود را محق به توهين عليه مقدسات مسلمين ميدانند، موضوعي که با انتقاد تند پاپ فرانسيس رهبر کاتوليکهاي جهان نيز مواجه شده است. توهين و تحقير تحت هر عنواني عليه مذاهب ديگر ميتواند موجب بروز خشونت و خشم شود.
آنچه که داعش از خشونت تروريسم تکفيري به نمايش گذاشته است، محدود به مسيحيان و ايزديها نميشود، شيعيان نيز قرباني خشونت آنها شدهاند. مطالعهاي عميقتر در دروس مدارس ديني پاکستان به عنوان خاستگاه شکلگيري القاعده، طالبان و داعش اين است که رهبران افراطي سلفي روي موضعگيريهاي افراطي برخي شيعيان و برخي مراسمهاي ظاهرا مذهبي عليه شخصيتهاي مورد احترام اهل تسنن تاکيد شده است. مقام معظم رهبري موکدا درباره پرهيز از هرگونه اختلاف بين شيعه و سني همواره تاکيد کردهاند، نگراني از جنگ مذهبي را با عنوان «شيعه انگليسي، سني آمريکايي» به خوبي ميتوان مشاهده کرد.
وضعيت امروز خاورميانه شباهتهايي با وضعيت عروس خاورميانه در زمان جنگ داخلي لبنان دارد. اگرچه لبنان هم امروز از تبعات تروريستهاي تکفيري در امان نمانده اما مردم اين کشور، عليرغم همه تلاشها براي شعلهور شدن يک جنگ داخلي در کمال همزيستي مسالمتآميز در کنار يکديگر زندگي ميکنند. وضعيت امروز لبنان حاصل گفتمان امام موسي صدر، پدر معنوي شيعيان لبنان است.
چهل سال پيش، امام موسي صدر در ماه فوريه سال 1975 (سي بهمن 1353) در مراسم آغاز روزه مسيحيان در کليساي کبوشين بيروت که مهمترين کليساي کاتوليک اين شهر بود، در قالب خطبه موعظه آغاز روزه، سخنراني کرد. وي که سابقه دفاع از يک بستنيفروش مسيحي را در مقابل ظلم يک بستنيفروش مسلمان تجربه کرده بود، به نوعي ساختارشکني کرد. در نگاه امام موسي صدر، گفتمان نه يک راهبرد سياسي بلکه يک فضيلت انساني بود. امام خميني(ره) نيز همواره تقريب مذاهب را مطرح ميکردند.
گفتمان انساني و تقريب بين شيعه، سني، مسيحي و ملتهاي مختلف موضوعي است که ميتواند به خشک شدن سرچشمههاي تروريست تکفيري منجر شود. ردپاي نگاه گفتماني در موضعگيريهاي صريح آيتالله سيستاني براي پرهيز از هرگونه اختلاف در جامعه عراق نيز مشهود است. اين که گروهي تنها خود را محق به بهشت بداند و افراد خارج از دايره را جهنمي تلقي کند نوعي تکفير است. جامعه امروز بيش از هر موضوعي به سنتشکني اديان براي عبور از اختلافات و کينههاي تاريخي نياز دارد تا انسانهاي بيگناه توسط امثال داعش سلاخي نشوند.
علی ودایع
سرمقاله روزنامه مردمسالاری شنبه دوم اسفند ماه 1393