گزارشى از نامه خاتمى به چهره هاى فرهنگى، سياسى و مذهبى جهان.
نویسنده: رضا خجسته رحیمى
سیدمحمد خاتمى رئیس سابق جمهورى اسلامى ایران در میانه منازعات اسرائیل و حزب الله لبنان نامه اى به رهبران مذهبى و شخصیت هاى فرهنگى و سیاسى جهان نوشته و نگرانى هاى خود نسبت به شرایط خاورمیانه را با این چهره هاى فرهنگى، مذهبى و سیاسى در میان گذاشته است. محمد خاتمى که اکنون ریاست موسسه اى بین المللى با عنوان «گفتوگوى فرهنگها و تمدنها» را نیز عهده دار است، از مخاطبان خود در این نامه خواسته است که براى ممانعت از رشد روند خشونت بار و دفاع از حقوق انسانى و اساسى ملتها در منازعه اسرائیل و حزب الله از تمام توان خود براى فعال کردن مجامع و نهادهاى بین المللى استفاده کنند تا چه بسا که در نتیجه آن آتش بس و تبادل اسرا و زندانیان دو طرف محقق شود و از اجراى طرح هاى اسرائیل و آمریکا در منطقه نیز جلوگیرى به عمل آید.
نگرانى هاى سیدمحمد خاتمى درخصوص آینده لبنان و مسائل آن اما سابقه اى طولانىتر نیز دارد که او یک بار در جریان سفر خود به بیروت در مقابل خبرنگاران خود را «داماد لبنان» خوانده بود.
رابطه فامیلى همسر خاتمى با امام موسى صدر (خواهرزاده - دایى) مبناى چنین سخنى بود و از همین روى هم بود که خاتمى در سال هاى ریاست جمهورىاش هرساله اگر در «کنفرانس بین المللى امام موسى صدر» در لبنان حاضر نیز نمى شد پیامى را براى آن سمینار مى فرستاد. سیدمحمد خاتمى آخرین بار نیز در اواخر پاییز سال گذشته بود که براى شرکت در این سمینار عازم لبنان شد. اما اکنون فارغ از این داستان و از آنجا که این «داماد لبنان» ریاست موسسه اى با عنوان گفتوگوى تمدنها را نیز عهده دار است، با ارسال نامه اى به رهبران مذهبى و چهره هاى اثرگذار سیاسى و فرهنگى از آنها خواسته است تا براى پایان دادن به جنگ در خاورمیانه نگاه خود را متوجه لبنان سازند.
او این نامه را از یک سو براى کوفى عنان (دبیرکل سازمان ملل متحد) و خاویر سولانا (مسئول سیاست خارجى اتحادیه اروپا) نوشته است تا تاثیرگذارى لابى هاى آنها در روند صلح را نشان داده باشد و از سوى دیگر این نامه را به آدرس چهره هایى همچون «یورگن هابرماس»، «امبرتو اکو» و «نوام چامسکى» فرستاده است تا ضرورت و اهمیت تلاش هاى اهل اندیشه و فرهنگ را در پایان دادن به جنگ در خاورمیانه نشان داده باشد.
یورگن هابرماس فیلسوف آلمانى که مخالف حمله آمریکا به عراق نیز بود از آخرین اندیشمندان و جامعهشناسان حلقه فکرى «مکتب فرانکفورت» محسوب مى شود که امروزه از یک لیبرالیسم معقول و تعدیل شده در جهان سخن مى گوید و با تاکید بر اندیشه «خرد ارتباطى» بر ضرورت گفتوگوى میان فرهنگها نیز تاکید دارد. او در دوران ریاست جمهورى سیدمحمد خاتمى نیز به دعوت عطاء الله مهاجرانى اولین وزیر فرهنگ دولت اصلاحات به ایران آمد تا با اندیشمندان و دانشجویان ایرانى به گفتوگو بنشیند. نوام چامسکى نیز از دیگر روشنفکران مطرح امروز جهان است که به عنوان یکى از سرسختترین مخالفان جنگ شناخته مى شود و در روزهاى گذشته ضمن انتقاد از بهانه سازىها براى آغاز جنگ، نسبت به تهاجم نیرو هاى اسرائیلى و حمایت آمریکایىها از اسرائیل انتقادات تندى را مطرح ساخته است.
«حسنین هیکل» که یکى دیگر از مخاطبین این نامه است، از روزنامه نگاران برجسته عرب به حساب مى آید که با نگارش کتابى درباره انقلاب ایران و بحران گروگانگیرى، نام او در ذهن سیاستمداران انقلابى در ایران نیز نشسته و شاید از همین روى هم هست که خاتمى نسخه اى از نامه خود را براى او ارسال کرده است. اما رهبران مذهبى جهان و لبنان از دیگر افرادى هستند که خاتمى با فرستادن نامه خود براى آنها، همراهى و تلاش آنها در زمینه بحران «فلسطین، لبنان و اسرائیل» را خواستار شده است. «آیت الله سیستانى» یکى از مراجع بزرگ شیعه و رهبر مذهبى عراق، «اکمل الدین احسان اوغلو» دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامى و «محمد حسین فضل الله» مرجع شیعیان لبنان سه نفر از چهره هاى مسلمانى هستند که دریافت کننده نامه رئیس جمهور سابق ایران بودهاند.
محمد حسین فضل الله اما علاوه بر آنکه به عنوان مرجع شیعیان لبنان شناخته مى شود، در سال ۱۳۷۰ توسط آیت الله خامنه اى به عضویت در شوراى عالى مجمع جهانى اهل بیت منصوب شد. خاتمى اما یک نسخه از نامه خود را نیز براى «عمرو موسى» دبیرکل اتحادیه عرب فرستاده است؛ اتحادیه اى که همچنان موضع گیرى درخصوص مسائل لبنان را به خاطر مواضع انتقادى مصر و عربستان به عقب انداخته و انتقاد برخى کشورهاى عربى را نیز به همراه داشته است. «محمدرشید قبانى» (مفتى لبنان) و «پاتریاک نصرالله پطرس صفیر» (رهبر مسیحیان مارونى لبنان) نیز مخاطب نامه خاتمى قرار گرفتهاند. نصرالله پطرس صفیر، سال گذشته و در حالى که سیدمحمد خاتمى براى سخنرانى در اجلاس امام موسى صدر به لبنان رفته بود، پیامى را خطاب به آن اجلاس فرستاد و در پیام خود از «جایگاه آزادى در اصلاحات و نوگرایى» سخن گفته بود.
اما در کنار این چهره هاى مسلمان مذهبى، سیدمحمد خاتمى از «ساموئل کوبیا» (دبیر کل شوراى جهانى کلیساها)، «پاپ بندیکت شانزدهم» (رهبر کاتولیک هاى جهان)، «آلکسى دوم» (رهبر جامعه ارتدوکس روسیه) و دسموند توتو (اسقف اعظم آفریقاى جنوبى) نیز براى مشارکت در روند صلح دعوت به عمل آورده است و این در حالى است که این چهار مقام مذهبى مسیحى نیز به عنوان چهره هایى طرفدار گفتوگو و صلح شناخته شدهاند. «دسموند توتو» که دریافت جایزه صلح نوبل را نیز در پرونده خود دارد، متاثر از اندیشه عدم خشونت، مبارزه اى علیه آپارتاید را در آفریقاى جنوبى رهبرى کرده است.
او چندى پیش نیز پس از درخواست شیرین عبادى از حکومت مردان ایرانى براى آزادى یکى از زندانیان سیاسى، از این درخواست «عبادى» حمایت کرده بود. «توتو» همچنین به همراه فدریکو مایور و سیدمحمد خاتمى عضو گروه بلند پایه اى هستند که سازمان ملل متحد براى پیشبرد طرح گفتوگوى تمدنها تشکیل داده است. و شاید از همین روى است که خاتمى یک نسخه از این نامه را براى مایور (مدیر کل سابق سازمان یونسکو) نیز فرستاده و در کنار آن «کوئیشیرو ماتسوئورا» مدیر کل فعلى سازمان یونسکو را نیز مخاطب نامه خود قرار داده است.
«نلسون ماندلا» رئیس جمهور سابق آفریقاى جنوبى و «ماهاتیر محمد» نخست وزیر سابق مالزى نیز در کنار سعید طنطاوى (رئیس دانشگاه الازهر مصر) و دکتر اشنایر (عضو گروه عالى رتبه ائتلاف تمدنها) از دیگر مخاطبان این نامه هستند. سیدمحمد خاتمى رئیس جمهور سابق ایران و رئیس موسسه بین المللى گفتوگوى فرهنگها و تمدنها بدین ترتیب و با انتخاب تعدادى چهره هاى صلح طلب و آزادیخواه و ارسال نامه اى با هدف صلح براى آنها سعى کرده است تا تداوم توجه خود به مسائل بین المللى در روزهاى فراغت از قدرت در ایران را به نمایش گذاشته باشد.
• • •
متن کامل نامه سیدمحمد خاتمى اما از این قرار است:
به نام خدا، اطمینان دارم از دامنه و عمق فاجعه هاى انسانى که این روزها بر خاورمیانه مى گذرد، به خوبى آگاه هستید: کشتار وسیع بى گناهان، بمباران مداوم مناطق غیرنظامى، حمله پیاپى به مراکز مسکونى و مذهبى و درمانى و ممانعت از ارسال کمک هاى دارویى و غذایى در لبنان، تخریب زیرساخت هاى توسعه اى لبنان، تصمیم به نابودى مقاومت مشروع مردم لبنان و فلسطین، مقابله با روند شکل گیرى و رشد مردم سالارى در منطقه، اقدام به عبور از مرزهاى بین المللى و حضور نظامى مجدد در لبنان نمونه هاى آشکارى از بروز فاجعه هاى جدید بشرى و تهدید صلح عادلانه و پایدار جهانى است. بیش و پیش از هر چیز متوقف کردن این جنگ و برقرارى آتش بس باید در دستور کار بین المللى قرار گیرد. این وظیفه اى است که نهادهاى بین المللى، شخصیتها و متفکران صلح طلب و همه دولتها و ملت هاى جهان باید در راه تحقق آن تمام توان خویش را به کار گیرند.
اکنون لبنان به عنوان کانون برجسته تمدن و فرهنگ و توسعه جهان عرب آماج حملات و جنایات اسرائیل است، حزب الله لبنان به عنوان بازوى مقاومت مشروع ملت لبنان که در سال هاى اخیر بلوغ سیاسى و نقش و جایگاه موثر خود را با حضور در انتخابات از شوراهاى شهر تا مجلس و دولت ملى در پیشبرد مردم سالارى در منطقه نشان داده است، آشکارا تهدید به نابودى مى شود. حماس و دولت منتخب مردم فلسطین در غزه از همه سو مورد محاصره دولت زورمدار اسرائیل قرار دارد. ابعاد فاجعه هاى انسانى، سیاسى، فرهنگى و مذهبى پیش رو را باید فراتر از امروز دریافت. باید مانع ادامه سرکوب و جنایت اسرائیل به عنوان بزرگترین عامل ضدیت با صلح و مردم سالارى و ترویج خشونت و تروریسم سازمان یافته در لبنان و فلسطین شد. باید از مقاومت مشروع و حق حیات و پیشرفت لبنان دفاع کرد.
براى این منظور از شما مى خواهم که براى ممانعت از رشد روند خشونت بار و ضدصلح و مدنیتى که اسرائیل در پى پیشبرد آن است و براى دفاع از حقوق انسانى و اساسى ملتها که به جد مورد تهدید قرار گرفته است و براى چاره اندیشى در باب احقاق حقوق پایمال شده ملت مظلوم فلسطین و لبنان که از سوى برخى قدرت هاى جهانى به فراموشى سپرده شده است و براى پیشبرد اندیشه و رفتار دموکراتیک در منطقه که ناخوشایند خشونت طلبان در دو سوى عالم است، تمامى مساعى خود را براى فعال کردن موثر همه مجامع و نهادهاى بین المللى و کمک فورى به استقرار آتش بس، تبادل اسرا و زندانیان دو طرف تا رفع اشغال و جلوگیرى از اجراى طرح هاى خطربار منطقه اى که از سوى اسرائیل و آمریکا پى گرفته مى شود، به کار گیرند. بدون تردید فطرت پاک جهان انسانى و افکار عمومى صلح طلبان و ملت هاى جهان و دولت هاى خواستار صلح و عدالت و آزادى از این تصمیم خداپسندانه و مردم گرایانه استقبال خواهد کرد.