امام موسی صدر؛ منجی شيعيان لبنان.
گروه گزارش: دستگاههای قضایی ایران و لبنان، نسبت به اثبات مدارک ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی، اتفاق نظر دارند و انکار معمر قذافی، رهبر لیبی نتوانسته است حتی ذرهای از این مدارک را خدشهدار کند.
در سومین و آخرین بخش از مصاحبه با دکتر سید محمد صدر، کارشناس ارشد وزارت امور خارجه و رئیس کمیتهٔ ایرانی پیگیری سرنوشت امام موسی صدر، علت مخالفت قذافی با امام موسی صدر و اقدامات دولت برای پیگیری پروندهٔ ایشان را مورد بررسی قرار میدهیم.
دلایل دشمنی با امام موسی صدر
دکتر صدر ضمن تشریح وضعیت شیعیان لبنان، پیش از عزیمت امام موسی صدر به آن کشور، میگوید: «بیش از حضور امام موسی صدر در لبنان، شیعیان این کشور، پایینترین قشر اجتماعی لبنان بودند. به طوری که فقیران، افرادشاغل در کارهای پست و حتی کسانی که کارهای غیر اخلاقی انجام میدادند، شیعی بودند. شیعه در آن زمان نه امکانات اقتصادی داشت و نه امکانات سیاسی و در کل در حکومت هیچ نقشی را ایفا نمیکرد. امام موسی صدر توانست در حدود دو دهه به شیعیان لبنان شخصیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و قدرت اقتصادی دهد و شیعه را از قعر جامعه به رأس کشور هدایت کند.»
اعتبار بخشیدن به شیعه، یعنی عصبانیت دشمنان شیعه و طرفداران مکتبهای غیراسلامی و آغاز دشمنی با امام موسی صدر.
دکتر صدر در این باره میگوید: «اعتلای شخصیتی شیعه باعث ناراحتی افرادی مثل قذافی شد. قذافی در زمانی که انقلابی بود، هیچگاه به دنبال یک انقلاب اسلامی نبود، بلکه یک انقلابی چپ و سوسیالیست بود و اهداف اسلامی را دنبال نمیکرد و اتفاقاً تفکرات اسلامی وی، کاملاً ضد شیعی بود و تا آنجا که میتوانست به شیعیان توهین میکرد. ارزش یافتن شیعیان در لبنان به خاطر وجود امام موسی صدر از بزرگترین دلایل خصومت قذافی با امام موسی صدر بود.»
اما دشمنی قذافی با رهبر شیعیان لبنان، دلیل دیگری هم داشت.
دکتر صدر در این خصوص میگوید: «در آن زمان گروههایی که با اسراییل به مبارزه میپرداختند، یا کمونیست بودند و یا طرفدار تفکر ناسیونالیسم عربی که هر دوی اینها با تفکرات اسلامی ــ انقلابی امام موسی صدر، در تعارض بودند. تا قبل از رفتن امام موسی صدر به لبنان، جوانان لبنانی شیعهای که داوطلب مبارزه با اسراییل بودند، برای پیوستن به گروههای فلسطینی، کمونیست و مارکیست میشدند و در واقع منبع تعذیهٔ فلسطینیهای مارکسیست در لبنان، جوانان شیعه بودند. وقتی امام موسی صدر به شیعیان لبنان بها داد، دیگر لازم نبود که جوانهای لبنانی شیعه برای مبارزه با اسرائیل مارکسیست شوند و یا به گروههای کمونیستی فلسطینی بپیوندند. آنها دیگر خودشان یک شخصیت انقلابی داشتند که بعدها به پایهگذاری جنبش امل انجامید. به همین دلیل کمونیستهای لبنانی و فلسطینی در کنار ناسیونالیستهای افراطی و بعثیهای عرب با امام موسی صدر به مخالفت پرداختند. حامی اصلی این گروهها معمر قذاقی بود و در واقع قذاقی از دو بعد ضد شیعی بودن و سوسیالیست و مارکیست بودنش با وی به مخالفت پرداخت و ترس از گسترش افکار امام موسی صدر همراه با گسترش پیام انقلاب اسلامی ایران بوسیله امام موسی صدربه تمام جهان اسلام، باعث شد که قذاقی به فکر ربودن امام موسی صدر بیفتد.»
از دکتر صدر میپرسم؛ آیا قذاقی انگیزههای خود برای ربودن امام موسی صدر را میپذیرد یا نه؟
و وی در پاسخ به سؤالم میگوید: «قذاقی انگیزهها را قبول ندارد؛ اما مسئولیت اخلاقی قضیه را میپذیرد. قذاقی معتقد است چون امام موسی صدر میهمان رسمی آنها بوده، باید از وی مراقبت میکردند؛ ولی ربودن وی توسط عوامل حکومتی لیبی را رد میکند.»
اقدامات انجام شده در باره امام موسی صدر
دکتر صدر در ادامه در خصوص اقدامات انجام شده برای مشخص شدن سرنوشت امام موسی صدر، میگوید: «همزمان با ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی که هنوز چند ماهی به پیروزی انقلاب اسلامی باقی مانده بود، امام خمینی (ره) اقدماتی را برای مشخص شدن وضعیت وی انجام دادند؛ اما با پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان و روابط خاصی که در آن مقطع با لیبی برقرار شد، طبیعی بود که پیگیری پرونده، روال کندتری را پیش بگیرد. البته برخی اقدامات فرعی انجام میشد ولی آنگونه که باید و شاید، نه. این قضیه ادامه داشت تا اینکه آقای خاتمی در سال ۷۶ به ریاست جمهوری کشور انتخاب شدند. آقای خاتمی به دلیل علاقه و نظر مثبتی که به امام موسی صدر داشت، بعد از ریاست جمهوری به صورت جدی تصمیم گرفت تا پرونده امام موسی صدر را پیگیری کند و کمیتهای را با حضور افراد فعال در این خصوص و با مسئولیت بنده تشکیل داد.»
دکتر صدر در خصوص وظایف کمیته پیگیری و اقدامات آن میگوید: «این کمیته از طریق آقای ابطحی به عنوان نماینده ویژهٔ رییس جمهوری با نمایندهٔ قذافی که ابتدا مسئول سازمان اطلاعات لیبی و سپس سیف الاسلام، پسر معمر قذافی بود، به مذاکره میپرداخت. در ابتدا همکاری قذاقی خیلی خوب بود و قضایا به خوبی پیش میرفت و در واقع در سمتی حرکت میکردیم که وضعیت امام موسی صدر به صورت کامل مشخص شود. ولی به مرور زمان و روند تکمیلی پرونده، قذاقی از همکاری مناسبی که داشت سرباز زد و روند پرونده آن طور که انتظار داشتیم، جریان نداشت و الان هم به دلیل همکاری نکردن قذاقی، هیچ چیزی در خصوص سرنوشت امام موسی صدر، مشخص نیست و هر چند مسئولان رده بالای نظام، از جمله حضرت آیتالله خامنهای در این باره تلاشهایی را کردند، اما به دلیل همکاری نکردن قذافی، پرونده مسکوت ماند.»
سرانجام وضعیت امام موسی صدر چه شد؟
از دکتر صدر میپرسم:
ــ سرانجام پیگیریهای شما به کجا انجامید؟
* در این مورد نمیتوانم بیش از این چیزی را بگویم.
ــ تا جاییکه میتوانید بگویید، به نتیجهٔ مشخصی رسیدید یا نه؟
* من تا همین جا میتوانستم به شما بگویم.
ــ یعنی باز هم نیاز به پیگیری هست یا نه؟
* تا همین جا که گفتم، کافی است.
ــ احتیاج به پیگیری دوباره هست؟
* همچنان بله، بالاخره باید پیگیری کرد.
ــ پس به سرنوشت قطعی دست نیافتید؟
* بالاخره، قذاقی همکاری نکرد.
ــ چه احتمالی میدهید؟
* ببنید، مقصر، مجرم و مسئول اصلی قضیهٔ امام موسی صدر، شخص قذافی است و وی باید پاسخگو باشد.
ــ آیا این مورد را دردادگاههای بینالمللی مطرح کردهاید؟
* قرار است مطرح شود. قذاقی مدعی است که امام موسی صدر بعد از خروج از لبنان به رم عزیمت کرده است؛ در حالی که دروغ بودن این ادعا توسط دستگاه قضایی لبنان به اثبات رسیده است و سرنوشت امام موسی صدر باید مشخص شود.
بنابراین هیچ اطلاع درستی از چگونگی وضعیت فعلی امام موسی صدر در دست نیست.