مولف کتاب «عصایت را به میلههای زندان بزن موسی» میگوید: خدامحوری، ساده زیستی و نظم، کلیدواژههایی است که سبک زندگی امام موسی صدر را میسازد و میتوان آن را ترویج کرد.
به گزارش روابط عمومی موسسه امام موسی صدر:کتاب «عصایت را به میلههای زندان بزن موسی» یکی از تازهترین تولیدات موسسه فرهنگی امام موسی صدر است که به صورت گزیده و جذابی مهمترین فرازهای زندگی امام موسی صدر را روایت میکند. خبرگزاری مهر به بهانه انتشار این کتاب و همزمان با روزهای بزرگداشت امام موسی صدر گفتگویی با فرشته مرادی و حسن هوشمند زوج نویسنده مولف این کتاب انجام داده است که در ادامه از نگاه شما میگذرد:
ایده اولیه نوشتن کتاب درباره امام موسی صدر به این شکل چه بوده است؟
مرادی: آشنای من با امام موسی صدر به اوایل دهه ۸۰ باز میگردد. آن روزها در مقطع لیسانس در دانشگاه شریف تحصیل میکردم و به واسطه جمعی از دوستان با افکار ایشان آشنا شدم. در همان ایام کتابی هفتاد و دو صفحهای درباره ایشان نوشتم که در قالب مجموعه خاطرات و بصورت روایت گونه شخصیت ایشان را به نسل جوان معرفی میکرد. بعد از دو سال قبل از سوی موسسه امام موسی صدر تماسی با من گرفتند و اعلام کردند که دوست دارند کتابی تازه در مورد امام نوشته شود. من و همسرم کار را شروع کردیم و دوستان هم کمک زیادی کردند و سعی کردیم در این کتاب شخصیت امام را به صورت جامع در قالب فصولی کوتاه و با تمرکز بر نقاط عطف زندگی ایشان معرفی کنیم.
کدام وجه از شخصیت امام موسی صدر در همان دهه ۸۰ شما را به خودش جذب کرد که به نوشتن کتابی در مورد ایشان ترغیب شدید؟
مرادی: آن زمان کتاب لبنان شهید چمران را خوانده بودم. از ارتباط و ارادت آنشهید بزرگوار به امام به سوی آشنایی بیشتر به ایشان متمایل شدم. همچنین مجموعه دو جلدی عزت شیعه به قلم آقای محسن کمالیان را مطالعه کردم که به معرفی امام از زبان یاران نزدیک ایشان میپرداخت. نکاتی که در وجود ایشان بود و شخصیتشان را برای من جذاب کرده بود این بود که ایشان از جوانی در لبنان رهبری را آغاز کرده و با جوانان ارتباط خوبی داشت. طبیعی است که هر جوانی در این وضعیت به سمت ایشان سوق پیدا کند و ببیند که امام چه ارتباطی با جوانان پیدا کرده است که جوانان حتی حاضرند جانشان را فدای او کنند. من هم به همین شکل از روش و منش امام تاثیر گرفتم. من فکر میکنم لطف خداوند و امام بود که تصمیم به قلم زدن در این وادی گرفتم.
کتاب شما کتاب کوچک و فصول آن نیز اندک است. تاکید هم دارید که نقاط عطف زندگی امام در آن روایت شده است. این نقاط عطف را چگونه استخراج کردید و به این باور رسیدید که همینها نقاط عطف زندگی ایشان هستند؟
مرادی: یکی از منابع مورد استفاده ما برای تالیف این کتاب آثاری با عنوان مجموعه سیره و سرگذشت امام موسی صدر بود که از سوی موسسه چاپ شده و به صورت تفصیلی در مورد زندگی امام به اظهار نظر پرداخته بود و اتفاقا کتاب بسیار مفیدی هم بود. البته قبل از آن من به خاطرات هم مراجعه کرده بودم. یعنی میخواستم یا به صورت روایت داستانی و یا در قالب خاطرات کتاب را روایت کنم که نسل جوان بتواند با آنها ارتباط مناسبی برقرار کند. به همین خاطر ابتدا به سراغ خاطرات رفتم و در حین بیان خاطرات رسیدم به مرحلهای که باید متن مستند سازی شود.
برای این کار نیاز داشتم به سراغ سرگذشتنامههای مستند از زندگی امام بروم. منابع خوبی را دوستان موسسه به ما دادند به ویژه منابعی که به تفصیل را شرح داده است. از میان آنها میشد فهمید که نقاط عطف کجا هستند. لیستی تهیه شد و گزیدهای از آنها را با توجه به هدف جذب جوانان که برای کتاب مد نظرمان بود انتخاب کردم و مورد استفاده قرار دادم. در واقع تلاشم این بودکه از هر سرفصل زندگی امام یک مولفه را داشته باشم.
با این وصف مهمترین تفاوت این کتاب با آثار مشابه در چیست؟
مرادی: امام موسی صدر از شخصیتهای بسیار مظلوم تاریخ هستند. هم در زمان حضورشان و هم بعد از اینکه ربوده شدند. کارهایی هم که در مورد ایشان شده جامعیت لازم را هنوز ندارد. این در مورد خیلی از شخصیتهای انقلاب و تاریخ تشیع هم مصداق دارد اما امام صدر به خاطر دوری از وطن و برخی کم لطفیهایی که نسبت به ایشان شده است در مظلومیت مضاعفی بوده و هستند در مورد شخصیت او کتاب زیاد چاپ شده است و خیلی همگاه مفصلند. اما این کتابها به نظرم چندان در حوصله جوانها نمیگنجد. به همین خاطر اصل را بر گزیدهگویی قرار دادیم و نیز بر انتخاب نکاتی از زندگی وی که بتواند تصویری کامل از زندگی ایشان در اختیار قرار دهد.
ویژگی کتاب شما ایجاد عطش کردن در مخاطب است تا در مورد موضوعات هر فصل بتواند مفصل جستجو کند. خود شما برنامهای برای ایجاد و تالیف آثار مفصلتری در این زمینه هستید؟ مثلا فکر کردهاید که هر یک از بخشهای کتابتان را کتابی مستقل و مفصل کنید؟
مرادی: این در حد توان و وسع من نیست. تالیف این کتاب لطفی بود که در یک برهه زمانی در خدمت دوستان موسسه باشم و اگر زمانی چنین برنامهای داشته باشند در حد توانم از آن استقبال خواهم کرد.
جناب هوشمند شما هم در مورد نگارش این کتاب و شیوه پژوهش آن توضیح بفرمایید.
این پیشنهاد در واقع از سوی موسسه امام موسی صدر به ما شد. منابع مفصلی را هم به ما دادند. ما منابع را خوانده و خلاصه برداری کردیم. هر جایی که نیاز به منابع بیشتر بود را بررسی کردیم و به دنبال اطلاعات جدید رفتیم
چند منبع را بررسی کردید؟
تقریبا چیزی در حدود پانزده منبع را موسسه به ما داد که بررسی کردیم و علاوه بر آن از طریق وب هم منابعی را پیدا کردیم و در تالیف کتاب به کار بستیم. نوع صفحه بندی کتاب هم ناشی از نوع قالببندی بود که برای کتاب و تالیف آن داشتیم. از طرف دیگر چون میخواستیم بخشی از حرفهای امام هم در کتاب بیاید تصمیم بر این شد که قالب انتشار این کتاب به شکلی ویژه باشد.
کار اصلی هر دوی شما نوشتن است؟
مرادی: کار اصلی من و رشته تحصیل من درحوزه نانو است و نوشتن یک فعالیت جانبی است.
هوشمند: من هم تخصص اصلیام در رشته الکترونیک است و تجربه نویسندگی تا قبل از این کتاب نداشتم. این کتاب اما نشان داد که علاقهای دارم به این کار. سال قبل در سفر پیاده روی اربعین خاطراتم را نوشتم و احتمالا چاپ هم میشود که ان شا الله سهم خوبی در القاء خاطرات آن روز داشته باشیم.
یکی از نقاط قوت کتاب نام آن است. چطور به این نام رسیدید؟
مرادی: اسم کتاب در واقع پیشنهاد سرکار خانم حوراء صدر بود که ما هم پذیرفتیم.
شما در حال حاضر مهمترین دلیل محبوبیت امام صدر در میان مسلمانها و حتی اهل تسنن و مسیحیان چیست؟
مرادی: فکر میکنم اصلی ترین دلیل بینش و جهان بینی امام صدر است ایشان بعد از شناخت خدا و درک رابطه خدا با خود که عصاره دین است توانستند رابطه صحیحی با مخلوقات برقرار کنند ما در زندگی ائمه معصومین میبینم که چطور علیرغم یک بشر عادی بودن موفق به تسخیر قلوب میشوند. امام هم به تاسی از ایشان توانسته بودند تعاریفی درست از موضوعات مختلف در زندگی خود داشته باشند. اینکه چطور باید با یک مسلمان یا یک مسیحی ارتباط برقرار کرد. ایشان تعامل و رفتاری دین مدار و خدامحور داشتند و چنین رفتاری است که ادمی را میتواند به محبوبیت برساند.
نظرتان راجع به سبک زندگی امام چیست و از آنچه برداشتی دارید. آیا میشود امروز این سبک را بازسازی کرد؟
مرادی: گاهی جامعه مدرن ما را به این سو سوق میدهد که انسان در زندگی خود همه کاره است و علم و تجربه محوری اینگونه القا میکند که انگار قرار است همه امور با توان بشری انجام شود در حالی که اصل حیات و هستی اینگونه نیست و خیلی جالب است که میبنیم وقتی انسان مدرن که جایی میرسد که در زندگی اصطلاحا کم میآورد سعی دارد تقصیر را به گردن دین بیاندازد و واپس زدگی خودش را بیشتر و بیشتر کند.
ما صادقتر از کلام قرآن که نداریم. در قرآن کریم آمده کسی که بخواهد دین را محدود کند و یا تنها در در بخشی از امور آن را قبول داشته باشد وعده الهی است که او به معیشتی تنگ و دشوار دچار میشود. بخشی از سختیهایی که حس میکنیم در جامعه هست به خاطر فاصله گرفتن از همین مبانی است.
شخصیتی مانند امام موسی صدر ابتدا مبانی فکری خود را براساس شریعت مشخص کرده و با توجه به جایگاه حق تعالی، سایر مناسبتهای خود را تنظیم کرده است. این در حالی است که ما اغلب در حال حرکت در مسیر عکس هستیم و این یعنی به بیراهه رفتن.
مرور زندگی امام یعنی واداشتن جوان به تفکر. من خودم به الگو سازی که امری است قرآنی بسیار اعتقاد دارم. اینکه بتوانیم ادمی را که در دنیای معاصر زندگی کرده و فردی فرا منطقهای بوده یعنی فردی مانند امام موسی صدر را مطرح کنیم و او را الگوی زندگی خود قرار دهیم یکی از نیازهای جامعه امروز ماست و اتفاقا نکتهای کلیدی است.
کدام وجوه شخصیتی امام قابل تکثیر است؟
مرادی: من میتوانم بگویم ساده زیستی، نظم، سعه صدر، تعامل با خانواده خصوصا فرزندان در قالب یک پدر مهربان، علیرغم تمامی فعالیتهای دشواری که داشتند و نیز درک جامع نسبت به گروه و افراد مختلفی که در اطرافشان حضور داشتند در کنار هم سبک زندگی امام را میسازد که باید ترویج شود.
در یک کلام خدامحوری، ساده زیستی و نظم امام کلیدواژههایی است که سبک زندگی امام را میسازد.